بسمه تعالی فعالیت های قرآنی مدارس قرآنی ومهد های آموزشی منطقه رامشه احتراما در روز های سه شنبه وچها رشنبه توسط کارشناس نماز وقرآن ومدیر دارالقرآن از کلاسهای آموزشی قرآن ومهد های وابسته دارالقرآن در منطقه رامشه بازید بعمل آمد که بحمداله پیشرفت دانش آموزان در زمینه فراگیری قران ونماز خیلی خوب بوده که جا دارد از مربیان ومدیران فعال مدارس تقدیر وتشکر نماییم واز خداوند طول عمر باعزت وسلامتی طلب کنیم کلاس قرآنی مدرسه قرآنی شهید حسینی کلاس قرآن مدرسه قرآنی فجر رامشه کلاس آموزش مهد نمایشگاه ماه محرم آموز شگاه ام البنین کمال آباد
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
چهارشنبه 90 آذر 30 ساعت 2:34 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
بسمه تعالی احترا ما با فرارسیدن شهادت حضرت امام جعفر صادق ع ، مرکز دارالقرآن الکریم با برگزاری زیارت عاشورا ودعوت از قران آموزان پایگاه دخترانه محدثه ومداحی اهل بیت ع واجرای فریضه الهی نماز جماعت توسط قرآن آموزان بیاد این امام عزیز وبزرگوار عزاداری برپا شد ودر پایان از قرآن آموزان پذیرایی شد
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
سه شنبه 90 آذر 29 ساعت 9:3 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
واقعه کربلا یکی از نامهایی است که اشاره به نبردی دارد که در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری بین سپاه حسین ابن علی و سپاه یزید ابن معاویه اتفاق افتاد. 1 بنی هاشم فرزندان حسین بن علی [ویرایش]علی بن الحسین الاکبر
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
یکشنبه 90 آذر 27 ساعت 3:1 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
امام سجاد علیه السلام در ماجراى کربلا حضور داشتند اما به دلیل بیمارى و کسالتى که به اذن خدا بر ایشان عارض شده بود، به جنگ نرفته و وجود نازنین حضرت از خطرات در امان ماند و به عنوان یادگار و پیام آور عاشورا و اسارت اهل بیت علیهم السّلام از بند خطرات مصون ماندند. اما حضرت با همان حالت بیمار نیز از پا ننشستند و صداى استغاثه پدر بزرگوار خود را که شنیدند، سعى در شتافتن به یارى ایشان داشتند. در تاریخ آمده که حال حضرت به قدرى وخیم بود که حتى توانایى حمایل کردن شمشیر را هم نداشتند و حضرت زینب علیهاالسّلام مانع از رفتن ایشان به میدان جنگ شدند و به سان پروانه اى گرد شمع على بن حسین علیه السّلام مى گشتند و از جان ایشان محافظت مى کردند. حضرت آن قدر از خوف خدا و تاءثر از شهادت پدر و برادران بزرگوارشان گریه نموده که به مقام یکى از ((بکائون ))(1) عالم رسیده بودند. به قدرى که سجاده حضرت خیس از اشک دُردانه ایشان مى شد. ایشان با این کار سعى در افشاء و اطلاع رسانى حرکت فجیع بنى امیه و یزید ملعون داشتند به طورى که هرگاه چشم حضرت به آب مى افتاد، گریه مى کردند. چنانچه امام صادق علیه السّلام ر مورد ایشان فرمودند: ((على بن حسین بیست سال گریه کرد به طورى که هرگاه در جلوى آن حضرت غذایى گذاشته مى شد مى گریست ))(2) .
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 90 آذر 26 ساعت 7:45 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
سید جلیل مرحوم دکتر اسماعیل مجاب ( دندانساز ) عجایبى از ایام مجاورت در هندوستان که مشاهده کرده بود نقل مى کرد ، از آن جمله مى گفت : عده اى از بازرگانان هندو ( بت پرست ) به حضرت سیدالشهداء معتقد و علاقه مندند و براى برکت مالشان با آن حضرت شرکت مى کنند یعنى در سال مقدارى از سود خود را در راه آن حضرت صرف مى کنند ، بعضى از آنهاروز عاشورا به وسیله شیعیان ، شربت و پالوده و بستنى درست کرده و خود به حال عزا ایستاده و به عزاداران مى دهند و بعضى آن مبلغى که راجع به آن حضرت است به شیعیان مى دهند تا در مراکز عزادارى صرف نمایند .
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 90 آذر 26 ساعت 7:44 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
مکر عبیدالله و دستگیری هانی پیش از این گفتیم که مسلم بن عقیل مدتی را در خانه هانی ساکن شده بود و شیعیان به طور پنهانی برای بیعت با او به آن جا می آمدند و مسلم نیز از آنان پیمان می گرفت که محل اختفای او را برای کسی فاش نکنند. مدتی به این منوال گذشت، تا این که ابن زیاد به وسیله مکر و حیله و کمک غلام خویش «معقل» از این جریان مطلع شد. پس از آن معقل هر روز به خانه هانی می رفت و خود را از دوستان و وفاداران مسلم معرفی می کرد و بدین وسیله اخبار خانه هانی را به عبید الله انتقال می داد.
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
چهارشنبه 90 آذر 23 ساعت 11:4 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
هانی عروه:::او به مقام زیارت و صحبت پیامبر عظیم الشأن (صلی الله علیه وآله) مشرف شده و جزء قاریان و بزرگان پیرو مکتب اهل بیت(علیهم السلام) به حساب میآمد. هانی همچنین در سه جنگ جمل، صفین و نهروان در رکاب حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) جنگیده بود.هانی بن عروه علاوه بر خصوصیات بارز شخصی، از مقام و جایگاه والایی میان کوفیان، مخصوصاً در قبیله «مراد» برخوردار بود و رهبری آنان را برعهده داشت. تا آن جا که می گویند، هنگامی که قصد رفتن به جایی را داشت، چهار هزار سواره و هشت هزار پیاده در رکاب او حاضر بودند. و زمانی که هم پیمانان خود را از قبیله «کنده» فرا می خواند، سی هزار مرد زره پوش به سوی او حرکت می کردند
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
چهارشنبه 90 آذر 23 ساعت 11:2 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|