باسلام وادب احتراما در راستای هر چه بهتر برگزار شدن ایام الله دهه فجر ویاد وخاطران دوران انقلاب وشهدای جنگ تحمیلی :ستاد بزرگداشت این ایام الله و چهارمین یادواره شهدای شهر حسن آباد اقدام به برپایی مجالس ومحافل قرآنی ،مسابقات معارف ، قرائت وصیت نامه شهدا، برگزاری دومین یادواره شهدای دانش آموز، دیدار با خانواده های شهدا، غباررویی گلزار شهدا، و انشالله راهپیمایی عظیم بیست ودوم بهمن ماه 89 می باشد که لازم به ذکر است اعضای این ستاد شامل : بنیاد شهید ، بخشداری ، حوزه مقاومت بسیج پنج امام محمد باقر، اداره آموزش وپرورش ، دارالقرآن الکریم ، محافل قرآنی سطح شهر ، مجموعه های فرهنگی سطح شهر
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
چهارشنبه 89 بهمن 20 ساعت 3:45 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
روز شمار انقلاب
بازگشت امام خمینی به میهن
با گسترش قیام مردم و فرار شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان آخرین و تنها امید رژیم پهلوی و سردمداران غربی پشتیبان این رژیم،به عنوان نخست وزیر باقی مانده بود.
در طرف مقابل تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصممتر میشد و شعار استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی به عنوان اصلی ترین خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی مطرح میشد. امام خمینی که شرط ورود خود را به کشور، خروج شاه اعلام کرده بودند، با فرار شاه در 26 دی 1357، تصمیم به بازگشت گرفتند. قرار بود این بازگشت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن 1357 انجام گیرد اما بختیار،با بستن فرودگاه ها مانع از انجام این امر شد. با انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها، مردم خشمگین به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده،دولت بختیار را تحت فشار شدیدی قرار دادند. در همین زمان رئیس شورای سلطنت، سید جلال تهرانی، در پاریس ضمن استعفا خدمت امام،اعلام کرد که شورای سلطنت غیر قانونی است.سرانجام، تحصنها و تظاهرات عظیم مردم، بختیار را مجبور کرد، فرودگاه ها را باز کند. کارکنان اعتصابی تلویزیون اعلام کردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم بازگشت و استقبال از حضرت امام آمادهاند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود. روز 12 بهمن 1357، پرشکوه ترین استقبال تاریخی رقم خورد و هواپیمای ایرفرانس در حوالی ساعت 9 صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از 15 سال هجرت، پا به خاک میهن اسلامی گذاشتند. صدها خبرنگار و عکاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبال کننده در طول 33 کیلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا که مقصد بعدی امام بود، بین 4 تا 8 میلیون نفر تخمین زده میشد. امام از فرودگاه مستقیما به بهشت زهرا رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی،سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد کردند. در این سخنرانی امام نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام کرده و فرمودند؛«من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم.» بدین ترتیب از ورود امام 10 روز تاریخی که بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد. رویدادهای 12 بهمن 57 امام خمینی پس از سالها دوری و تبعید به کشور بازگشت. ایران اسلامی شاهد بزرگترین و تاریخیترین استقبال بود. حضور میلیونی مردم که صف مستقبلین را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاکی از عشق و علاقه بینظیر آنها به رهبر خویش بود. حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند. امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند. این در حالی بود که همه علاقهمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود. با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشکهای مشتاقان را بر گونههایشان جاری کردند. حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند:من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم جبران کنم. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد ترغیب کردند. ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند. حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مستقبلین مشتاق در بهشت زهرا، گفتند:من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینیای در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستانهای ما را آباد. ایشان اضافه کردند: من دولت تعیین میکنم، من توی دهن دولت میزنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم. من به ارتش یک نصیحت میکنم و یک تشکر ..... [ما] میخواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمیخواهید؟ آقای سرلشکر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ و اما تشکر میکنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت. با وجود سرمای زمستان، دیشب هزاران مشتاق زیارت حضرت امام،در مسیر حرکت ایشان خوابیدند. شهرهای کشور در شادی ورود امام،غرق نور و گل و فریاد بود. در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند. عدهای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیونهای خود را به خیابان پرت کردند. امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأکید نمودند. روحانیون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرین اعلامیه خود، به تحصن پایان دادند. آیتالله شریعتمداری طی تلگرافی ورود حضرت امام خمینی را تبریک گفت. در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند: ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی میپذیرم. شاپور بختیار در آستانه ورود امام خمینی پیامی انتشار داد. وی در پیام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهدید کرد. دکتر علی آبادی،عضو شورای سلطنت،از عضویت این شورا کنارهگیری کرد. دانشجویان ایرانی در مقابل سفارت ایران در آمریکا تظاهرات کردند. خبرگزاری فرانسه: سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد سخنان ضد آمریکایی آیتالله خمینی، تغییری در موضع ایالات متحده در قبال ایران به وجود نیاورده است. آمریکا مقداری از دستگاههای الکترونیکی محرمانه خود را از ایران خارج کرد. نیروی هوایی سیستمهای محرمانه جنگندههای اف چهارده را مخفی کرد. گفتنی است که یکی از وظایف هایزر در ایران، انجام همین مأموریت بوده است. بانکهای سوئیس گفتند که پولهای ایران را پس نمیدهند. مطبوعات و یونایتد پرس: قراردادهای خرید اسلحه ایران از انگلیس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو این خریدها،انگلیس معادل چهار میلیارد دلار بابت عدم فروش و بیکار شدن بیست هزار نفر، زیان خواهد دید. در لیبی به حمایت از انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران، یک راهپیمایی ترتیب یافت. یک سخنگوی جنبش پولیساریو در الجزیره اعلام کرد که امام خمینی قبل از عزیمت به ایران در فرانسه، هیأت نمایندگی پولیساریو را به حضور پذیرفتهاند. رادیو کویت: وزیر انرژی آمریکا اعلام کرد در صورت ادامه عدم صدور نفت ایران، کشورش مجبور به جیرهبندی نفت خواهد بود. اوضاع ایران باعث شدیدترین بحران نفتی از زمان تحریم نفت توسط کشورهای عربی از سال 1352 تاکنون شده است. سازمان چریکهای فدایی خلق ورود حضرت امام را تبریک گفت.
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
پنج شنبه 89 بهمن 7 ساعت 9:57 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اعلام کرد
عناوین ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی عناوین روزهای دهه فجر انقلاب اسلامی را اعلام کرد.
به گزارش فارس ، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با صدور اطلاعیهای عناوین ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی سال 1389 را اعلام کرد. متن کامل این اطلاعیه به شرح ذیل است: عناوین ایامالله دهه فجر سی و دومین سالگرد پیروزی عزتبخش انقلاب اسلامی که با شعار «پیشرفت و عدالت در پرتوی همت مضاعف و کار مضاعف» از ساعت 9:33 صبح دوازدهم بهمن 1389 همزمان با سالروز ورود تاریخی حضرت امام خمینی (ره) به میهن اسلامی آغاز و تا خروش ملی ایرانیان در راهپیمایی عظیم مردمی یومالله بیست و دوم بهمن ماه ادامه خواهد داشت ، به شرح زیر اعلام میشود: 12 /11/ 89 سهشنبه: ورود امام خمینی (ره) به میهن اسلامی- «انقلاب اسلامی، ولایت فقیه، امام خمینی (ره) و رهبری» 13/ 11/ 89 چهارشنبه: رحلت پیامبر (ص) و امام حسن مجتبی (ع)- «انقلاب اسلامی، پیامبر اعظم (ص) وحدت و احیای ارزشهای اسلامی» 14/ 11/ 89 پنجشنبه: «انقلاب اسلامی، ایمان، جهاد، شهادت» 15/ 11/ 89 جمعه: شهادت امام رضا (ع)- «انقلاب اسلامی، قرآن، عترت، انتظار فرج» 16/ 11/ 89 شنبه: اول ربیعالاول 1342 ه.ق- «انقلاب اسلامی، آزاداندیشی، تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی» 17/ 11/ 89 یکشنبه: «انقلاب اسلامی، جوانان، خودباوری و نهضت علمی» 18/ 11/ 89 دوشنبه: «انقلاب اسلامی، استحکام خانواده، رسالت و منزلت زن» 19/ 11/ 89 سهشنبه: روز نیروی هوایی- «انقلاب اسلامی، آمادگی دفاعی، بسیج و نیروهای مسلح» 20/ 11/ 89 چهارشنبه: «انقلاب اسلامی، مردم سالاری دینی، محرومیتزدایی و عدالت اجتماعی» 21/ 11/ 89 پنجشنبه: «انقلاب اسلامی، بصیرت دینی، انسجام ملی و استکبارستیزی» 22/ 11/ 89 جمعه: سالروز پیروزی انقلاب اسلامی- «انقلاب اسلامی، استقلال، آزادی و جمهوری
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
پنج شنبه 89 بهمن 7 ساعت 9:50 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
3. بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
دوشنبه 89 بهمن 4 ساعت 10:26 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
دلیل بزرگداشت اربعین و واکاوی پرسش هایی درباره این روز اعمال روز اربعین امام حسین (ع) اعتبار اربعین امام حسین (ع) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (ع) شناخته شده بوده است. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایاتفراوان درباره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است، ذیل ماه «صفر» مینویسد: نخستین روز این ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است. در این روز زیارت امام حسین (ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع) روایت شده که فرمود: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن 51 رکعت نماز در شبانهروز ـ نمازهای واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست کردن انگشتری دردست راست، برآمدن پیشانی از سجده، و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز. 1. عدد چهل عدد «اربعین» در متون دینی
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
دوشنبه 89 بهمن 4 ساعت 10:25 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
رسول اکرم(ص)در آخرین سفرحج(در عرفه)، در مکه، در غدیرخم، درمدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران یا در ضمنسخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلتخود خبرداد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا(ص)را آگاه ساخته بود کهپیامبرهم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى وپیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. در حجهالوداع در هنگام رمىجمرات فرمود: مناسک خود را از منفراگیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم. هرگز مرا دیگردر این جایگاه نخواهید دید. هنگام بازگشت نیز در اجتماع بزرگ حاجیان فرمود: نزدیک استفراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم.عبدالله بن مسعود گوید: پیامبراکرم(ص)یک ماه قبل از رحلت، ما را از وفات خود آگاهنمود... عرض کردیم: اى رسول خدا! رحلتشما در چه موقع خواهدبود؟ فرمود: فراق نزدیک شده و بازگشتبه سوى خداوند است. زمانى نیز فرمود: نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق رااجابت نمایم و من دو چیزگران در میان شما مىگذارم و مىروم: کتاب خدا و عترتم، اهلبیتم... و خداوند لطیف و آگاه به من خبرداد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمنوارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود. روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگینو نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بنابىطالب(ع)تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس پروردگار، فرمود: به من خبر دادهاند شما از مرگپیامبر خود درهراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است کهجاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهمپیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد... . در فرصتى دیگر مردم را به رعایتحقوق انصار سفارش و در خطاببه انصار فرمود: اى گروه انصار، زمان فراق و هجران نزدیک است، من دعوت شده ودعوت را پذیرفتهام... بدانید دو چیز است که از نظر من بین آندو هیچ تفاوتى نیست. اگر بین آن دو مقایسه شود به اندازه تارمویى بین آن دو فرقى نمىگذارم. هرکس یکى را ترک کند مثل ایناست که آن دیگرى راهم ترک کرده است... آن دو کتاب آسمانى واهلبیت رسالت هستند... سفارش مرا در مورد اهلبیت من رعایت کنیدو... (نیز فرمود:)آیا شما را به چیزى راهنمایى نکنم که اگر بدانچنگ زنید، پس از آن هرگز به ضلالت نیفتید؟ گفتند: بلى، اى رسولخدا. فرمود: آن(چیز)على است. با دوستى من دوستش بدارید و بهاحترام و بزرگداشت من، او را محترم و بزرگ بدارید. آنچه گفتمجبرئیل از طرف خداوند به من دستور داده بود. ابن حجر هیثمى گوید: پیامبر اکرم(ص)در بیمارى خود که بهرحلتش انجامید، فرمود: مرگ من به همین زودى فرا مىرسد و من سخن خود را به شمارساندم و راه بهانه و عذر را بر شما بستم. آگاه باشید، من کتابپروردگارم و اهلبیتخود را در میان شما مىگذارم و مىروم.(سپسدست على را گرفت و بالا برد و فرمود:)این شخص على بن ابىطالباست که همراه با قرآن است و قرآن با على است و از یکدیگر جدانشوند تا روز قیامت که با من ملاقات نمایند.در روز دوشنبه آخرین روز از زندگى رسول اکرم(ص)آن بزرگوار درمسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: اى مردم! آتش فتنهها شعلهورگردیده و فتنهها همچون پارههاى امواج تاریک شب روى آورده است. رسول خدا(ص)در حالى جان سپرد که سر در دامن علىبنابىطالب(ع)داشت.على(ع) شیون کنان، رحلت پیامبر(ص) را بهاطرافیان خبر داد. در این زمان ابوبکر به محل سکونتخود در«سنح» رفته بود و عایشه به دنبال وى فرستاد تا بىدرنگ بهشهرآید. انکار رحلت رسول خدا(ص)چون خبر وفات پیامبر(ص)زمزمه شد، عمر به نهیب فریاد برآورد: هرگز چنین نیست. این بعضى از منافقانند که مىپندارند پیامبرمرده است! مردم بدانید، به خدا سوگند، رسول خدا نمرده استبلکهبه سوى پروردگار خود رفته، به همان گونه که موسى به سوىپروردگار خود رفت، او چهل روز از پیروان خود غایب بود و پس ازاین که گفته شد او مرده استبه نزد ایشان بازگشت. به خداسوگند، رسول خدا باز مىگردد و دست و پاى کسانى را که گمانبردهاند او مرده است، قطع خواهد کرد. او بىوقفه مردم را بیم مىداد و در هراس و تردید مىگذارد و آنکلمات را به قدرى تکرار کرد که دهانش کف نمود. مىگفت: هرکسبگوید او مرده استبا این شمشیر سرش را از تن جدا خواهم کرد. خداوند تا وعدههایش را به دست او عملى نسازد، وى را نزد خودنمىبرد. در آن هنگامه از خانواده حضرت کسى تردید در رحلت رسولگرامى(ص)نداشت و از همین رو جز عباس، شنیده نشد که کسى با عمرسخن گفته و به او توجهى کرده باشد. جز این که برخى چونآشوبآفرینى عمر را دیدند، گفتند: او چه مىگوید!! از وى بپرسیدمگر رسول خدا(ص)در این باره به تو چیزى فرموده که این گونهسراسیمه و آشفته سخن مىگویى! و او در پاسخ گفت: نه، اصلا. موضوع رحلتبراى خاندان پیامبر و مردم چنان قطعى و بدیهى بودکه ابن ام مکتوم نابینا نیز که جسد مطهر رسول خدا(ص)را نمىدیدهمانند عباس در اعتراض به عمر گفت: تو از خود چه مىگویى؟! مگرقرآن نیست که مىفرماید:(و ما محمد الا رسول قد خلت من قبلهالرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابکم و من ینقلب علىعقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزى الله الشاکرین محمد جز فرستادهاى که پیش از او هم پیامبرانى(آمده و)گذشتند،نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود(به شیوهجاهلیت)برمىگردید! هرکس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانىبه خدا نمىرساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مىدهد. عباس مىافزود: تردید نیست که رسول خدا(ص)مرده است. بیایید اورا دفن کنیم. (با فرض قطعى که وى مرده است.)آیا خداوند شما رایک بار طعم مرگ مىچشاند و رسولش را دوبار! او بزرگوارتر از آناست که دوبار بمیرد. بیایید او را دفن کنیم. اگر راستباشد کهاو نمرده بر خداوند دشوار نیست که خاک را از روى او به یک سوزند و... با این حال، عمر بدون کمترین توجه به اعتراض آنان، بر نظرخود پافشارى مىکرد تا آن که چند ساعتى بعد ابوبکر از محل سکونتخود در سنح رسید. و چون چشم به جسد مطهر پیامبر(ص)دوخت، همانآیه را که پیشتر دیگران خوانده بودند خواند و عمر را به سکوتفراخواند و او نیز ساکتبر زمین نشست و گفت: گویا این آیه راپیش از این نشنیده بودم. آیا این از قرآن است؟! انگیزه انکار رحلت محققان و مورخان اهل تسنن برپایه اعتراف عمر انگیزه او رازمینهسازى براى رسیدن ابوبکر به مدینه یاد کردهاند. ابن ابىالحدید مىنویسد: عمر با این اقدام مىخواست فرصتى براىرسیدن ابوبکر به محل فراهم آورده باشد; زیرا او در فرداى«سقیفه» قبل از سخنرانى ابوبکر در مسجد، ضمن عذرخواهى ازاظهارات روز گذشته درانکار وفات پیامبر(ص)، گفت: وقتى فهمیدمرسول خدا(ص)از دنیا رفته است، ترسیدم برسر زمامدارى، جنجال وآشوب به پا شودو انصار و دیگران، زمامدارى را به دست گیرند یااز اسلام برگردند. در حقیقت اظهارات عمر، به منظور حفاظت از دینو دولتبود.(! )تاابوبکر برسد... چنین دروغ مصلحتآمیز در هرآیینى مشروع مىباشد. او مردم را در مورد مرگ حضرت تا حدى به شک انداخت و آنها رااز فکر در مورد اوضاع بعد از پیغمبر(ص)و حوادثى که انتظار وقوعآن مىرود، غافل نمود. عمر هر چند براى اندیشیدن و چاره جویى به منظور توفیق درتصمیم خود فرصت نداشت، طرح وى جوانب فراوانى را در برداشت: 1- طرح او براى مردم دوستدار پیامبر امیدوار کننده بود. آنها آرزو مىکردند این سخن راست درآید و رهبر خود را بدین زودىاز دست ندهند. 2- آن طرح با خود شاهدى از قرآن داشت و نوید مىداد کهمحمدخاتم(ص)نیز چون موسى به ملاقات خدا شتافته و بهزودى بازمىگردد. 3- برپایه آن ادعا چون پیامبر زنده است نیازى به کوشش براىتعیین جانشین او نیست. 4- فرد معتقد به مرگ پیامبر، منافق است و اقدام به بیعتباجانشین او علامت نفاق و تلاش براى ایجاد اختلاف میان مسلماناناست. 5- با آن که به مرگ پیامبر اعتقاد یابد و با کسى به عنوانجانشین پیامبر بیعت کند باید دست و پایش را قطع کرد. 6- این که عمر تا پیش از ورود ابوبکر به سخن هیچ کس توجهنکرد و چون ابوبکر رسید و جملهاى مىگوید و عمر آرام مىگیرد; زیرکانه نقش ابوبکر را بزرگ مىنمایاند. این واقعه حتى اگر صحنهسازى از پیش طراحى شده نبود، تا همین جا مىتوانست مردم را بهنقش ابوبکر در رهبرى جامعه مسلمانان و آرام ساختن اوضاع متوجهسازد. بسى جاى تعجب و تاسف است که برخى نویسندگان غیر شیعه، گاهدر دفاع و توجیه واکنش عمر مىنویسند: این رفتار عمر از شدتعلاقهاش به پیامبر و به موجب دهشتزدگى او از رحلتحضرت بود! حالآنکه عمر خود در فرداى آن روز در حضور مردم در مسجد پیرامونرفتار دیروزش مطالبى گفته است که هیچ این توجیه و جانبدارى راتایید نمىکند. ابن ابىالحدید عذرخواهى عمر را چنین نقل کرده است: وقتىفهمیدم رسول خدا(ص) از دنیا رفته است، ترسیدم برسرزمامدارى،جنجال و آشوبى به پا شود و انصار و دیگران، زمامدارى را به دستگیرند یا از اسلام بازگردند. افزون براین، باید پرسید: 1- اگر رفتار او از دهشت وى از مرگ پیامبر(ص)بود، مىبایستپس از اعلام قطعى ابوبکر، بردهشت وى افزوده مىشد نه این که آرامگیرد و بر زمین نشیند! 2- پس از اطلاع چرا در مراسم عزادارى و تغسیل و تشییع پیامبرشرکت نجست و بىدرنگ به سقیفه شتافت؟ 3 چرا جز او چنین هراسان و دهشت زده نشد؟ آیا اندوه وى ازدختر گرامى پیامبر بیشتر بود؟ چرا ابوبکر که خشونت و قساوت قلباو را نداشت دچار چنین حالى نشد؟ 4- آیا آن رفتار نیز از علاقه به پیامبر بود که درحال حیاتحضرت به وى نسبت هذیان و بیهودهگویى داد و به دیگران نیز نهیبزد که گوش به حرف او ندهید، درک و حواس درستى ندارد که چهمىگوید؟! 5- چرا شبهه وفات نکردن پیامبر تنها براى عمربن خطاب پیشآمد؟ او از کجا و به کدام آیه و روایت چنین حدس زد که رسولخدا(ص)نمرده است و چون موسى به میقات رفته و به زودى بازمىگردد و دست و پا قطع مىکند؟! 6 هنگامى که اسامه براى تاخیر درحرکتسپاه خود عذر مىآوردکه نخواستم از مسافران حال تو را جویا شوم، خوب بود عمر مىگفت: این بیتابى چرا؟! خداوند برشما منت نهاده است که تا وعدههایشمحقق نشود، پیامبر(ص)از دنیا نخواهد رفت. این که عمر خود عذرمىآورد که در این روزهاى حساس نباید پیامبر را بدین حال تنهاگذاشت دلیل آن است که آنها همه مىدانستند که به زودى رسولخدا(ص)رحلتخواهد کرد. 7- چرا او پیش از تحقیق و اطمینان، این گونه جنجالبرانگیخت؟ 8- چه حکمت داشت که تنها با تایید ابوبکر آرام گرفت نه باسخن دیگران؟ «آیاتى که ابوبکر خواند، نباید سبب شود که اوتغییر عقیده دهد، زیرا مفاد آیات جز این نیست که پیامبر(ص)نیزبه سان مردم مىمیرد، در صورتى که خلیفه منکر امکان مرگ او نبودبلکه مىگفت: هنوز وقت مرگ وى فرا نرسیده است، زیرا هنوزکارهایى ناتمام مانده و رسالتهایى انجام نگرفته است.» به اعتراف ابنابىالحدید آن جنجال همه بهانه اتلاف وقتبراىرسیدن ابوبکر بود و جز این، علتى نداشت.
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
یکشنبه 89 بهمن 3 ساعت 3:23 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 89 بهمن 2 ساعت 5:4 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|