سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارالقران الکریم جرقویه علیا
از نافرمانى خدا در نهانها بپرهیزید چه آن که بیننده است هم او داورى کننده است . [نهج البلاغه]

 خاطره پرواز (حسن قیصری محمد)                                                                 حسن قیصری
                                                                 به نام خدای کعبه

یکی از روزهای دی ماه بود  و ما نیز در این روز امتحان داشتیم.
صدای بلندگوی سالن اجتماعات به صدادرآمد ،معاون پرورشی بود که می گفت : امروز خبر مهم وخوشحال کننده ای برای متولدین سال 72 دارم .
نگاه ها به سمت یکدیگر می چرخید و یک علامت سوال در ذهن ایجاد شده بود !
بله دانش آموزان ،امسال سازمان عمره دانش آموزی سهمیه یک نفر برای سفر به مدینه منوره و مکه مکرمه را به منطقه جرقویه علیا داده است.کسانی که مایل اند ثبت نام کنند ، به دفتر آموزشگاه مراجعه  کنند .
لبخندی زدم و با خود گفتم ای کاش زمینه فراهم بود تا من به این سفر بروم ولی حیف...
موضوع را با خانواده در میان گذاشتم و خانواده نیز استقبال خوبی کردند و مرا تشویق کردند که ثبت نام کنند و من هم همین کردم و منتظر جواب قرعه کشی ماندم.
چند روزی گذشت با من تماس گرفتند و خبر پذیرفته شدنم را برای این سفر به من دادند . نمی دانستم چه کار کنم؟!گریه ...خنده ...فریاد... اما بهترین کار شکر خدا بود.
روز بعد به اداره آموزش و پرورش منطقه رفتم و از نحوه پرداخت هزینه سفر و تمهیدات برای این سفر  اطلاعات لازم را کسب کردم و پیگیر کارهای سفر شدم ...
تقریبا یک ماه قبل از زمان حرکت همه ی کار ها انجام شده بود و انچه برای این سفر کم بود انتظار کشیدن برای رسیدن زمان اعزام بود.
انتظار عجیبی بود چون موج قیام های به عربستان رسیده بود و هر لحظه امکان داشت این سفر لغو شود و کشور عربستان اجازه ی  ورود زائران ایرانی به کشورش ندهد . من نیزازاین موضوع سخت نگران بودم. این نگرانی تا ساعت 11:30 روز 18  اسفند ماه 89 ادامه داشت چون قرار بود ساعت 11:45 پرواز صورت بگیرد . به حمد خدا پرواز تاخیر نداشت و پریدیم و سر ساعت موعود هواپیما شهر اصفهان را به مقصد جده عربستان ترک کرد.
همین که چرخ های هواپیما به لاین پرواز فرودگاه جده رسید نگرانی ما نیز فروکش کرد چون دیگر وارد کشور عربستان شده بودیم.
ساعت 3:15 صبح به وقت تهران و 2:45 به وقت عربستان به فرودگاه جده رسیدیم . بعد از کار های گذرنامه ای و مزری با اتوبوسی به مقصد مدینه منوره به راه افتادیم.
احساس می کردم که هنوز کسی باور نکرده که این سفر نصیب وی شده چون اشک های گره خورده پشت پلک های خسته آنان می دیدم ، من نیز این احساس را داشتم .
هر چه به شهر مدینه نزدیک تر می شدیم این احساس شدیدتر می شد تا این که با
اولین پلک زدن پس از دیدن گنبد زیبای خضرا اشک های شوق گونه های ما را بوسید .
باور نمی کنم ؛ من ...مدینه... بقیع... زیارت پیامبر (صلی الله علیه و اله) ...
حالت عجیبی داشتم ، می خواستم فریاد بزنم و خدا را با تمام وجود شکر کنم .
سلام مدینه! سلام شهر پر گهر!شهر نبوت! شهرامامت !سلام شهر شهادت !
شهرِ بانوی اطهر !
پس از استقرار در هتل جوهرة العاصمه و استراحت کوتاه همه  دسته جمعی به مسجد النبی رفتیم .
مدیر و روحانی کاروان و مربیان حرم  و اطراف آن را برای ما شرح دادند.
نمازظهر را به امامت جماعت فردی  سنی  به جا آوردیم با توجه به بحث تقیه شیعه در میان اهل سنت مجبور بودیم نماز را اقتدا کنیم .
روزها به شدت سپری می شد و احساس می کردیم  آنچنان که باید ، از این سفر معنوی استفاده نکرد ه ایم شش روز  برای اقامت در مدینه کوتاه بود .
در طول حضور در مدینه علاوه بر ائمه بقیع و حضرت پیامبر (صلی الله علیه و اله)، از کوه احد  نیز دیدن کردیم و همچنین مسجد قبا و فتح و مباهله و ذو قبلتین و مسجد سلمان و مساجد سبع و مزار حمزه ی سید الشهدا را نیز زیارت کردیم
مدت شش روز در مدینه بودیم .مدینه ای که در جای جایش مظلومیت شیعه را می دیدیم ،مدینه ای که ما را به یاد پهلوی شکسته می انداخت، مدینه ای که مظلومیت علی را نوحه سرایی می کرد، مدینه ای که داغ سیلی خوردن زهرا را هنوز در دل داشت ، مدینه ای که بی احترامی به ساحت مقدس امامان خفته در بقیع را مثل داغی بی درمان در سینه داشت .
آری بقیع ...
بقیعی که سنی مذهب ها حتی اجازه گریه را هم در آنجا نمی دادند .اشک های مخفیانه روی گونه های جاری می شد ، کتاب های دعا پنهانی باز می شد و زیارت ائمه بقیع زیر لب ها مخفیانه زمزمه می شد .گاهی صدای گریه نا خود اگاه بلند می شد که بلا فاصله شرطه ای سعودی  این ناله ها را با نگاه های شیطانی خود در، دَم خفه می کردند .
تا به حال مظلومیت به این اندازه ندیده بودم تا جایی که حتی سلام دادن به ائمه بقیع را منع می کردند و به ائمه اهانت می کردند و ما نیز مظلومیت شیعه را در سینه داشتیم نمی توانستیم جواب آنها را بدهیم و باید گوش می کردیم و به خود می شکستیم به خداوند و خود ائمه واگذارشان می کردیم.
دیگر باید مدینه را وداع می گفتیم ،باید حرم با صفای پیغمبر و روضه ی رضوان و بقیع را  وداع می گفتیم . شوق رفتن به مکه و دیدن کعبه کمی از تلخی وداع با مدینه کاسته بود .
شام روز 23 اسفندماه بود به مسجد  در نزدیکی شهر مدینه رفتیم تا لباس تعلقات دنیوی و لباس وابستگی به دنیای مادی را از تن درآوریم و لباس بندگی و اطاعت خداوند را به تن کنیم و با انجام غسل احرام تن خود را از هر گونه کناه و خطا پاک کنیم تا مانند یک انسان تازه متولد شده به دیار حق ، سرزمین وحی بپیوندیم .
حال دیگر مُحرم بودیم و محرمات عمره ی مفرده بر ما حرام شده بود ودیگر موقع سر دادن  ندای لبیک بود .
لبیک ،اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک ...
با این ندا به خدا کی گوییم :خدای ما ،ما آمدیم ، تو خودت ما را خواستی ، ما دعوتت را اجابت کردیم و با تمام وجود تو را لبیک گفتیم، پس تو نیز جواب ما را بده و به ما خوش آمد بگو .
از مسجد شجره  به سمت مکه مکرمه حرکت کردیم .
ساعت 2 بامداد بود  که به شهر مکه رسیدیم ،همه شوق داشتند که هر چه سریع تر مناسک حج را به جا بیاورند ولی به صلاح دید روحانی و مدیر کاروان  مناسک را بعد از مماز صبح به جا بیاوریم .
نزدیک اذان صبح بود ،دسته جمعی به طرف  مسجد الحرام حرکت کردیم ، ضربان قلبمان با هر قدممان هماهنگ شده بود ، سردی عجیبی در خود حس می کردم ، لب ها به ذکر گشوده شده بود، دیگر اختیار قدمهایمان از خودمان نبود ، گویی جذبه ی  کعبه ما را به سمت خود می کشید.
مدیر کاروان گفت : چشمان خود را ببندید. آرام آرام تا شما را به قسمتی از مسجد ببرم که به طور کامل کعبه را ببینید،همه ایستاده بودند و با چشمان بسته منتظر صدای مدیر کاروان بودند تا اینکه صدا آور چشمان خود را باز کنید.
چه عظمتی ... چه شکوهی... شاید این صحنه را تا به حال حتماَاز پشت صحنه ی تلوزیون هم ندیده بودم .بی اختیار اشکم جاری شد ،به سجده رفتم و خدا را شاکر شدم و دست به دعا برداشتم. بلندگو های مسجد صدای اذان را در فضای روحانی مسجد طنین انداز کردند.
بعد از اقامه نماز و نیت انجام مناسک عمره مفرده ،طواف را شروع کردیم.
هفت دور عاشقانه ،همچون پروانه به دور شمع ،به دور کعبه چرخیدیم و خدا را صدا زدیم ،طواف را به پایان رساندیم و نماز و نماز طواف را هم پشت مقام ابراهیم به جا آوردیم.
حال باید سعی صفا و مروه را به جا آوریم.چه صفایی داشت صفایی که صف آن نیاز به معرفت بیشتری است. بعد از اتمام سعی و رسیدن به مروه می بایست تقصیر یا حلق منیم یعنی باید مقداری از مو و ناخن خود را جدا کنیم و دور بریزیم تا حاکی از اظهار بندگیمان به خدای متعال باشد.
بعد از اتمام طواف نساءو نماز آن دیگر مناسک به پایان رسیده بودو هر کس آزاد بود که هر موقع میخواست به حرم بیاید و زیارت و طواف کند.
در طول حضور در مکه از جبل الرحمه و غار حرا و غار ثور و رمی جمرات و مشعر و منی و عرفات نیز دیدن کردیم و آمدن حج واجب را از خدا خواستار شدیم.
پس از گذشت چند روز قرار شدبار دیگر یک عمره مفرده به جا بیاوریم ،این بار در مسجد تنعیم محرم شدیم و مناسک را به طور کامل انجام دادیم تا کمال بهره را برده باشیم .اگر بخواهم همه ی لحظه های این سفر را روی کاغذ بنویسم باید گشوده ای چند صد هزار صفحه ای در اختیار باشد زیرا که لحظه لحظه این سفر شور و اشتیاق و خاطره بود،خاطره ای که هیچ گاه از صحفه ی ذهنم پاک نمی شود.
کم کم با ید حریم امن الهی را وداع می گفتیم .در وداع مدینه دلمانبه مکه خوش بود ولی در وداع مکه دلمان را به چه چیزی خوش کنیم.
به حمد خدا آخرین زیارت کعبه ما و طواف وداع ما با لحظه تحویل سال جدید مصادف شده بود.
لحظه ی تحویل سال من در نزدیک  ترین مکان ممکن به کعبه بودم وقرآن را مقابل صورت گشوده بودم تا این که دوستان سال نو را به هم دیگر تبریک می گفتند.
لحظه ی تلخ و شیرینی بود،شیرینی به خاطر تحویل سال و تلخی به خاطر وداع با مکه و کعبه و سرزمین عشق...
در اولین روز سال 1390 ساعت 6 صبح مکه را به مقصد فرودگاه جده ترک کردیم.
غم و اندوه جدایی را در چشم همه می دیدم اما چه کار باید بکینم ... بهترین کار دعا برای سفر مجدد به این سرزمین پاک است .
غم و اندوه بازگشت از سفر با تاخیر سه ساعتی درفرودگاه جده کامل شد تا این که در ساعت 5 بعداظهر شهر جده را به قصد اصفهان ترک کردیم و حدود 8 شب به شهر اصفهان رسیدیم و دفترچه سفر 12 روزه خود را به سرزمین وحی بستیم و ما ماندیم و شیرینی و خاطرات سفر خلاصه کردن این سفر در چند صفحه آن هم با زبان مکتوب کار خیلی سختی بود . انشا الله روزی باشد دوباره قلم را به قصد نوشتن خاطره سفر حج به روی صفحه کاغذ حرکت دهم تا یک دنیا احساس و خاطره به روی صفحه کاغذ نقش بندد.

                            حسن قیصری حسن آبادی محمد
                                          سال 1390




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | چهارشنبه 90 فروردین 24 ساعت 9:20 صبح |

    عادات صحیح اقتصادی در سال جهاد اقتصادی

    پویایی اقتصادی فقط به زمانی که جیب هایتان پر از پول است، محدود نمی شود. هر چند در یک چنین مواقعی باید به شدت به آداب مالی خود توجه داشته باشید، اما به هر حال باید این توانایی را نیز داشته باشید که پول هایتان را همین حالا نیز به بهترین شیوه کنترل و سپس سرمایه گذاری نمایید. بنابراین به جای اینکه نفستان در سینه حبس کرده و منتظر از راه رسیدن آن روز رویایی باشید که یک چک مبلغ بالا نصیبتان شود، همین حالا شیوه های صحیح نظارت بر مسائل اقتصادی را یاد بگیرید تا بتوانید خودتان را دارنده آن چک پر بها بکنید. در این مقاله چند نمونه از تکنیک های صحیح آداب مالی را برای شما ذکر می کنیم.


    پرداخت خودکار


    به جای اینکه انرژی خود را بیش از اندازه صرف کنید و به دنبال پاس شدن چک هایتان بروید و تمام مدت به آن فکر باشید که چگونه می توانید چند هزار تومان بیشتر پس انداز نمایید، اجازه دهید که سیستم های خودکار این کار را برای شما انجام دهند. چک حقوقتان را مستقیماً باید به حساب بخوابانید تا اولاً بیهوده به این بانک و آن بانک برای خورد کردن و یا نقد کردن پول ها نروید، و بعد هم بیش از اندازه اسکناس در جیبتان نباشد که در مواقع غیر ضروری هوس خرج کردنشان به سرتان بزند. می توانید به کارفرمای خود بگویید که حقوقتان را مستقیماً به حساب پس انداز و یا جاری شما بریزد. همچنین می توانید پول خود را در بازار بورس سرمایه گذاری کنید. بانک ها خدمات متفاوتی را برای شما فراهم آورده اند و به شما این اجازه را داده اند که پول هایتان را هر طور که خودتان تمایل داشته باشید در آنها پس انداز کنید.


    از شعبه مرکزی بانک خود اطلاع داشته باشید


    به جای اینکه هر بار نیار به پول دارید کنار باجه های خودپرداز بایستید، در طول هفته برنامه ریزی کرده و در طول ساعات اداری سری به شعبه اصلی بانکی که در آن حساب دارید بزنید. این کار هم شما را به کارکنان بانک معرفی می کند و هم از خرج کردن بیش از اندازه پول جلوگیری می نماید. همچنین با مراجعه به بانک دیگر هزینه های سیستم هوشمند بر شما متحمل نمی شود.


    تنها یک کارت بانک را با خود حمل کنید


    با هجوم کارت های بیشمار و بالا رفتن میزان استفاده از آنها، هیچ شکی وجود ندارد که ممکن است هر یک از شما بیش از یکی از آنها را داشته باشید. به هر حال هر نوع کارتی برای مصرفی خاص است و می توایند در موارد مختلف، از مزایای هر یک از آنها بهرمند شوید؛ اما به جای اینکه همه آنها را در کیف خود بگذارید، سعی کنید که تنها یکی از آنها را در کیف خود قرار دهید، تا بی دلیل وسوسه نشوید و همه پول هایتان را یکجا خرج نکنید و زمانی هم که به خرج و مخارج خود نگاه میکنید، اگر تنها یک کارت در دست خود داشته باشید خیلی راحت تر میتوانید دخل و خرج خود را با هم تطبیق داده و تصمیمی صحیحی در مورد نحوه خرج کردن پول هایتان اتخاذ نمایید. به دنبال کارت هایی باشید که مزایای بیشتری را در اختیار شما قرار می دهند. اگر به بانک بدهکار هستید، همیشه قصدهایتان را سر موقع پرداخت کنید و به اصطلاح خوش حسابی کنید تا خدمات گسترده تری به شما ارائه گردد.


    حساب هایتان را تصفیه کنید


    بیشتر افراد عادت ندارند که حساب های معوقه خود را چک کرده و آنها را تصفیه نمایند. این کار نه تنها شما را از نزدیک با بدهی ها و بستانکاری ها آشنا میکند، بلکه نوعی شیوه صحیح اقتصادی را به شما القا میکند که سبک بزرگان اقتصادی است. این حرکت یکی از تمرین های ابتدایی برای رساندن شما به درآمدزایی بیشتر است. همچنین این کار به شما کمک می کند که اگر بانک ها به طور ناخواسته هزینه های ناروایی را به شما تحویل کرده بودند، شما متوجه شده و جلوی آنها را بگیرید. حتی اگر هم هیچ گونه مشکلی را در مورد حساب های خود احساس نمی کردید، ما به شما پیشنهاد می کنیم که حساب های خود را به صورت ماهانه بررسی کنید تا همه چیز را در ذهنتان داشته باشید تا در صورت لزوم بتوانید به آنها استناد کنید.


    به بانک سر بزنید


    از آنجایی که چندی است استفاده از بانک های الکترونیکی روی کار آمده است هیچ شکی وجود ندارد که بسیاری از افراد ترجیح می دهند تا از این طریق واریزی ها و کارهای بانکی خود را دنبال نمایند. اگر سرتان خیلی شلوغ است سعی کنید که حداقل یک مرتبه در ماه به شعبه بانکی که درآن حساب دارید سر بزنید. با این کار هم خدمه و هم مدیران بانک بهتر شما را می شناسند. البته این امر هیچ چیز را برای شما تضمین نمی کند، اما زمانیکه شما وارد بانک شده و با تحویلدار صحبت می کنید، او می تواند شما را بهتر راهنمایی کرده و گزینه هایی را در اختیار شما قرار بدهد که به واسطه آنها بتوانید سود کمتری را به بانک پرداخت نمایید. از این گذشته زمانیکه یک ارتباط اجتماعی سالم و صمیمی میان شما برقرار شود، می توایند کارهایتان را راحت تر و سریع تر و با صرف هزینه های کمتر انجام دهید.


    مراقب عملکرد اعتباری خود باشید


    اعتبار بانکی شما رقمی است که نزد بانک نگهداری می شود و شما نمی توانید از آن اطلاع دقیقی داشته باشید. البته روش هایی هم وجود دارند که شما می توانید از طریق آن اطلاعاتی در مورد میزان اعتبار خود بدست آورید. گاهی اوقات با ثبت نام در سرویس هایی که گزارشی از عملکرد حساب ها و میزان اعتبار شما می دهند، میتوانید به طور دائمی میزان اعتبار خود را چک کنید. البته اگر همه افراد بخواهند در کلیه بانک ها اعتبار بالایی داشته باشند که نمی شود، به هر حال چک های برگشتی و بدهکاری همه جا وجود دارد و همین مسائل از اعتبار افراد می کاهند. به هر حال بد نیست که به میزان اعتبار خود نگاهی داشته باشید و ببینید که چگونه با پرداخت های به موقع می توانید میزان اعتبار خود را افزایش داده و موقعیت اقتصادی خود را ارتقا بخشید.


    از نرم افزار استفاده کنید


    امروزه نرم افزارهای بیشماری وارد عرصه های تجاری شده اند که به راحتی به شما کمک می کنند که بتوانید کلیه کارهایی که در بالا به آنها اشاره کردیم را در یک چشم به هم زدن انجام دهید. تخمین میزان بودجه، بررسی هزینه ها، تصفیه کردن، و برنامه ریزی بودجه بندی از جمله کارهایی می باشند که به راحتی با به گار گیری این نرم افزارها قابل انجام می باشند. نرم افزارهایی از قبیل Quicken هم برنامه های عظیم مدیریت اقتصادی را در اختیار علاقمندان قرا می دهند. بیشتر بانک ها و موسسه های مالی و اعتباری نیز به شما اجازه دانلود تراکنش هایی را می دهند که به واسطه آن بتوانید ذخیره کردن خسته کننده اطلاعات آماری و همچنین امکان بروز اشتباه را به طور کامل از بین می برند. برنامه های اینترنتی نیزمانند mint.com هم نیز انجام چنین کارهای را به عهده می گیرند و به راحتی به شما می گویند که با انجام چه کاری میتوانید پول بیشتری ذخیره کنید و یا چه کاری می تواند پول شما را زایل کند.


    پول شناس باشید و آنرا درست خرج کنید


    به جای اینکه انتظار داشته باشید که از آسمان برایتان پول برسد تا از وضعیت موجود نجات پیدا کنید، از چیزهایی کوچکی شروع کنید که فکر میکنید می توانید آنها راتحت کنترل خود در آورید، مانند این است که یک سکه 10 ریالی پیدا کنید و بعد تلاش کنید تا به واسطه آن به بالاترین درجات برسید؛ اما به خاطر داشته باشید که زمانیکه یک چیز به صورت عادت در شما شکل بگیرد، دیگر انجام دادن آن نیز به تلاش و کوشش نیاز ندارد. تمرین کردن عادات صحیح اقتصادی چیزی است که شما می توایند به آن افتخار کنید و روی آن حساب باز کرده و زمانی هم که سود باد آورده به سوی شما جاری شود، خیلی بهتر از گذشته می توانید روی آن برنامه ریزی کرده و در راه مناسب تری از آن استفاده کنید




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | یکشنبه 90 فروردین 21 ساعت 11:59 عصر |

    بسمه تعالی

    مسابقات قرآن ومعارف اسلامی ویژه همکاران فرهنگی

                 حضرت امیر المومنین علی (ع) می فرماید قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست

        مر کز دارالقرآن الکریم آموزش وپرورش منطقه جر قویه علیا   در نظر دارد به مناسبت فرارسیدن بزرگداشت مقام معلم مسابقه ی حفظ وقرائت  قرآن ویژه همکاران برگزار نماید علاقه مندان می توانند جهت شرکت در مسابقه به مربیان پرورشی آموزشگاه مراجعه وثبت نام نمایند

    { تذکرات }

    1-رشته قرائت ویژه برادران سی جزء قرآن

    2- رشته حفظ ویژه خواهران (سه جزء ،پنج جزء ، ده جزء ، بیست جزء قرآن )

    3-تاریخ برگزاری مسابقه پنج شنبه 15/2/1390

    4-به نفرات برگزیده علاوه بر دریافت لوح تقدیر جوائزی نفیسی    اهداء خواهد شد.

     5- محل برگزاری مسابقه آموزشگاه راهنمایی دخترانه محدثه

                               مرکز دارالقرآن الکریم آموزش وپرورش منطقه جر قویه علیا

                                 شماره تلفن تماس : 03127532535 -09133289435




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 90 فروردین 20 ساعت 9:23 صبح |

    گزیده‌ایی از بیانات رهبر معظم انقلاب

    در مورد پرستاران


    Click the image to open in full size.

    - شما پرستاران عزیز حقیقتاً فرشتگان رحمت براى افراد بیمار و بیماردار جامعه محسوب مىشوید.
    - روز پرستار را که مصادف با روز ولادت بانوى فداکار تاریخ اسلام، زینب کبرى، است تبریک عرض مى‌کنیم. آن بزرگوار هم مثل شما دشوارترین کار را در صحنه عاشورا بر عهده داشت؛ یعنى پرستارى از کودکان، درماندگان، زنان و بى پناهان.
    - باید فهم عمومى جامعه و فرهنگ عام مردم ما این مطلب را به درستى درک کند که براى حفظ سلامتى در جامعه، اهمیت پرستارى در طراز اول قرار دارد؛ یعنى اگر بهترین پزشکان و جراحان کار خودشان را با بیمار به بهترین وجه انجام دهند، اما از آن بیمار پرستارى نشود، به طور غالب، کار آن پزشک یا جراحِ عالیقدر بى‌فایده خواهد بود. نقش پرستارى و بیماردارى در حفظ سلامت و بازگشت سلامت بیمار، معادل است با نقش یک پزشک ماهر. بسیارى از این نکته غفلت دارند؛ لذا آن وزن و ارزشى که باید براى پرستار در نظر گرفته شود، از ذهن آنها مغفول مىماند و به آن توجه نمی



    کنند.
    - پرستارى یکى از سخت‌ترین کارها از لحاظ فشار روحى و جسمى براى پرستار است. نشستن پهلوى بیمار، معاشر بودن دائمى با بیمار، شکوه‌ى بیمار را شنیدن، با او به مهربانى رفتار کردن، به او لبخند زدن، او را با عمل، رفتار و پذیرایى خود از رنج‌هاى فراوان دوران بیمارى رهاندن، تحملِ پولادین لازم دارد.
    - سختى کار پرستار سختى جسمى نیست؛ کلنگ زدن و در فضاى سختِ فرض بفرمایید معدن یا امثال آن رفتن نیست؛ اما از لحاظ فشار روحى و عصبى از آن سخت‌تر است. کسانى که سختى مشاغل را درجه‌بندى مى‌کنند، باید این نکته را در نظر داشته باشند.
    - اما آنچه به شما پرستاران مىخواهم عرض کنم، این است که کار همان طور که گفتیم و خیلى بیشتر از آن را خود شما حس و لمس مىکنید، بدون تردید دشوار است، اما در میزان الهى، کفه‌هاى دشوارى و پاداش همیشه با هم برابر هستند. امکان ندارد که کارى دشوارتر باشد، اما پاداش آن با کارى که دشوارى‌اش کمتر از آن است برابر باشد، یا از آن کمتر باشد. در میزان الهى، همه چیز با محاسبه است؛ «مثقال ذرة» که در قرآن خوانده‌اید؛ یعنى به قدر سنگینىِ یک ذره. ذره یعنى آن ذرات و غبارى که شما با چشم آنها را نمىبینید؛ مگر هنگامى که از یک روزنه نورى داخل اتاق بتابد، بعد شما این ذرات شناور را در فضا مىبینید. یک ذره، یعنى یک دانه از آنها، چقدر سنگینى دارد؟ به قدر سنگینى آن، در میزان الهى محاسبه است. بنابراین اگر شما کار نیکى انجام بدهید، این کار نیک در ترازوى محاسبه الهى به حساب مىآید و وقتى آن را با نیت خالص و براى خدا و با انگیزه معنوى و الهى انجام دهید، همان ذره پیش خداى متعال به تدریج به یک کوه؛ کوه ثواب، تبدیل مىشود؛ به کار خودتان به این چشم نگاه کنید.
    - همان طور که گفتم، پرستار فرشته رحمت براى بیمار است. آن وقت که بیمار از همه جا دستش کوتاه است، در آن ساعاتى که حتى همسر، فرزندان و پدر و مادر بیمار هم بالاى سرش نیستند، چشم امیدش بعد از خدا به پرستار است و این پرستار است که مثل ملائکه آسمانى، مثل فرشتگان رحمت، به دردها، مشکلات و به نیازهاى جسمى و عاطفى او پاسخ مىدهد؛ اینها خیلى مهم است؛ اینها پیش خداى متعال فراموش نمىشود.
    - البته ممکن است هیچ چشمى هم این زحمت شما را نبیند. خیلى از زحماتى که شما مىکشید و رنج‌هایى که مى‌برید، کسى آنها را نمىبیند. گاهى یک لبخند شما به بیمار دل افسرده، به او جانِ دوباره مىدهد. چه کسى این لبخند را مىبیند؟ چه کسى آن را به حساب مىآورد؟ چه کسى یک معادل و پاداش مالى و پولى در مقابل این لبخند مىگذارد؟ هیچ کس؛ اما کرام الکاتبین مىبینند؛ محاسبه گرانِ میزان الهى همین لبخند شما را مىبینند. اگر در عوضِ لبخند، اخم هم بکنید، اخم شما را هم مىبینند. هیچ حسنه و هیچ سیّئه‌یى از دید تیزبین حسابگران دیوان الهى و میزان الهى غائب نیست. قدر این کار و این خدمت با ارزش را بدانید.
    - و اما نکته‌ایى که به مسؤولان عرض مى کنم؛ که مسؤولان ذیربط مسائل مدیریتى کشور بایستى براى این شغل یک باب جداگانه و تازه‌ایى باز کنند. مسأله استخدام، مسأله آموزش در حین خدمت، استراحت دادن به قشر پرستار، موضوعاتى است که در ماهیت کار پرستارى اثر مىگذارد. اگر نقش پرستار این قدر مهم است - که هست - پس پرستارِ خسته، پرستارِ از کار مانده، پرستارِ چند نوبتِ کارىِ پشت سر هم کار کرده‌ى از روى ناچارى، دیگر نمى‌تواند این نقش را ایفا کند. پرستارى که با دلزدگى و بى حوصلگى و خستگى بخواهد کار کند و راضى از کار خود نباشد، دیگر نمىتواند این نقش را ایفا کند. پرستار باید با نشاط، سرحال، آماده و شائق به خدمت، آشناى با معلوماتى که او را کمک مىکند به خدمت، باشد و امکانات و مقدمات این مسائل را بایستى مسؤولان فراهم کنند.



  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 90 فروردین 20 ساعت 12:10 صبح |

    ریشه یابی دروغگوئی و اینکه چرا آدمها دروغ می گویند؟

    --------------------------------------------------------------------------------

    با سلام

    البته این مطلب پیشتر توسط دوستان طرح شده بود و نظرات و مطالبی هم به آن پیوند خورده بود، از جمله مطلب بنده که بدلیل مشکلات سایت ناپدید شد. که اینک برای استفاد? دوستان در ادامه تقدیم می گردد.

    مشارکت شما عزیزان در بحث ها غنا، پرباری و سهولت نتیجه گیری را موجب می شود.

    ریشه ها و دلایل دروغگوئی

    دروغگوئی معمولاً از روحی? ضعف و انفعال نشأت میگیرد و به نوعی دروغگو در صدد فرار از چیزی است، ولی آنها که روحیه ای فعال و پویا داشته و در ورود و خروج به مسائل حالت تهاجمی و رو به جلو دارند، به شدت از دروغ پرهیز می کنند.

    حقیقت آن است که انسان هائی که هنوز به درک درستی از حقیقت عالم و چیستی و چرائی آن نرسیده و به عبارتی اندیشه و عملشان را راستی نبخشیده اند در گذرگاه ها و سربزنگاه های زندگی بعضی خواسته و برخی ناخواسته دروغ می گویند.

    اما کسانی که خان? دلشان و ساحت عملشان را با نور حقیقت و راستی منور کرده و نسبتشان را با همه چیز عالم به درستی تعریف نموده، از حد و مرز تعارفات و تکلف ها عبور کرده و تکلیف خود را با خویشتن و جهان پیرامونی شان روشن نموده اند، نیازی به دروغ و تزویر ندارند.

    پس به عبارتی می توان نتیجه گرفت که مشکل اساسی دروغگویان جهل و نادانی و عدم معرفت و شناخت به حقیقت خود و عالم هستی است. زیرا پر واضح است؛ اتکاء به دروغ و دغل، تکیه نمودن به پشتوانه ای بی اساس و پناه گرفتن در خانه ای عنکبوتی است، و این عین جهل و بی خردی است. و انسان عاقل و عارف به نفس خویش و حقیقت هستی به چنین بنیان های بی اساس و سستی تکیه نمی ورزد.




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 90 فروردین 20 ساعت 12:2 صبح |

    + آسمان عشق را یک کوکب است ...... عشق اگر عشق است به عشق زینب است




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | جمعه 90 فروردین 19 ساعت 11:47 عصر |
    در فضیلت احسان و محسنین در قرآن(( علیرضا صادقی))

    نوع دوستی و کمک به هم نوع از دیدگاه آیین الهی و جهانی اسلام امری ذاتی و فطری است. در واقع خدامد متعال تمایل به کمک کردن به هم نوعان را به صورت یک شناخت در قلب هر بشری الهام کرده است. بدین مفهوم که عمل نیکوکاری به صورت نور الهی در قلب و سرشت انسان وجود دارد.

    ره نیکمردان آزاده گیر
    چو استاده‌ای دست افتاده‌ گیر(سعدی)

    در قرآن کریم خصوصیات«احسان» و«محسنین» چنین آمده است:

    سوره بقره آیه 112: (حق این است که هر کس روی دل به سوی خدا نهد و نیکوکار باشد پاداشش نزد پروردگارش[محفوظ] است ونه بیمی بر آن هاست و نه اندوهگین می شوند). این آیه نشان گر آن است که: «بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه ای نیست، بلکه از آن کسانی است که واجد دو شرط باشند؛ در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهی، چنان نباشد که هر دستوری که موافق منافع شان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آن ها به طور کامل تسلیم حق اند. در مرحله بعد، آثار این ایمان در عمل آن ها به صورت انجام کار نیک منعکس می گردد، آن ها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه ها. در حقیقت قرآن با این بیان مسأله نژادپرستی و تعصب های نابجا را به طور کلی نفی می کند و سعادت و خوشبختی را از انحصار طایفه خاصی بیرون می آورد. ضمناً معیار رستگاری، ایمان و عمل صالح است. با توجه به آموزه های قرآن، احسان نه تنها منحصر به طایفه، گروه و نژاد خاصی نیست بلکه در هر شرایط مالی و زمانی می توان به این کار اهتمام ورزید. در سوره آل عمران آیه134 می فرماید: «کسانی که در راحت و رنج انفاق می کنند و خشم خود را فرو می خورند و از مردمان در می گذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.» آن ها با این عمل ثابت می کنند که روح کمک به دیگران و نیکوکاری در جان آن ها نفوذ کرده است و به همین دلیل تحت هر شرایطی اقدام به این کار می کنند، روشن است که انفاق در حال وسعت(مالی) به تنهایی نشانه نفوذ کامل صفت عالی سخاوت در اعماق روح انسان نیست، اما آن ها که در همه حال، اقدام به کمک و بخشش می کنند نشان می دهند که این صفت در آن ها ریشه دارد. ممکن است گفته شود در حال تنگدستی چگونه می توان انفاق کرد؟ پاسخ این سوال روشن است. زیرا اولاً افراد تنگدست نیز به مقدار توانایی می توانند در راه کمک به دیگران انفاق کنند، ثانیاً انفاق منحصر به مال و ثروت نیست، بلکه هر گونه موهبت خدا داده ای را شامل می شود؛ خواه مال و ثروت باشد یا علم و دانش یا مواهب دیگر. به این ترتیب خداوند می خواهد روح گذشت و فداکاری و سخاوت را در نفوس مستمندان جای دهد تا از رذائل اخلاقی فراوانی که از«بخل» سر چشمه می گیرد برکنار بمانند. در سوره یونس آیه 26: «برای نیکوکاران بهشت و نعمتی افزون تر هست؛ و بر چهره آنان غبار[رنج] و خواری ننشیند؛ اینان بهشتیانند و در آن جاودانند» در پاره ای از روایات ائمه(ع) نقل شده«زیادة» بر نعمت های دنیا تفسیر شده است که خداوند علاوه بر پاداش جهان دیگر، نیکوکاران را از آن بهره مند می سازند.


     

    سپس اضافه می کند«نیکوکاران در آن روز چهره های درخشانی دارند و تاریکی و ذلت، صورت آن ها را نمی پوشاند» و در پایان آیه می فرماید: «این گروه یاران بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند». چه پیروزی از این برتر که انسان احسان کند. آفریدگار و معبود و مولایش از او خوشنود شود و کارنامه قبولی او را امضاء کند. چه پیروزی از این بالاتر که با اعمال محدودی در چند روز عمر فانی، به مواهب بی پایان ابدی دست یابد. سوره الرحمن آیه60: «آیا جزای نیکوکاری؛ جز نیکو کاری است؟» آیا آن ها که در دنیا کار نیک کرده اند جز پاداش نیک الهی انتظاری در باره آن ها می رود؟ در حدیثی از امام صادق است که می فرماید: آیه ای در قرآن است که عمومیت و شمول کامل دارد. راوی می گوید: عرض کردم کدام آیه است؟ فرمود خداوند متعال می فرماید: «هَل جَـزاءُ الاِحسان الاّ الا ِحسان» که درباره کافر مومن، نیکوکار و بدکار جاری می شود«که پاسخ نیکی را باید به نیکی داد» و هر کس به او نیکی شود باید جبران کند، و راه جبران این نیست که به اندازه او نیکی کنی، بلکه باید بیش از آن باشد، زیرا اگر همانند آن باشد نیکی او برتر است چرا که او آغازگر بوده است. بنابراین پاداش الهی در قیامت نیز بیش از عمل انسان در دنیا خواهد بود، طبق همان استدلالی که امام در حدیث فوق فرموده است. «راغب» در «مفردات» می گوید: احسان چیزی برتر از عدالت است، زیرا عدالت آن است که انسان آن چه بر عهده اوست بدهد، و آن چه متعلق به اوست بگیرد، ولی احسان این است که انسان بیش از آن چه وظیفه اوست انجام دهد و کمتر از آن چه حق اوست بگیرد. احسان و انفاق، سازنده انسان و تقویت کننده روحیه از خود گذشتگی و مقدمه و مهیا کننده فضیلت ایثار در وی است، احساس تعاون، همیاری و همگرایی را در او بر می انگیزد که بسیار ارزشمند است و هر کس را یارای مبادرت به آن نیست و عزمی قوی، انگیزه ای خداخواهانه و اندیشه ای حقیقت بین می طلبد. در میان ما شیعیان، مولای متقیان امیرالمومنین علی(ع) و خانواده گرامی ایشان، برترین اسوه احسان و ایثار هستند که با وجود روزه داری، قوت روزانه خویش را به مسکین و یتیم و اسیر می بخشند. نتیجه این که، احسان و ایثار، تعالی روح فاعل آن را نشان می دهد. محسن و نیکوکار، کسی است که واجد کمالات اخلاقی است و در راه بسط عدالت نیز می کوشد و به حسب شرایط اجتماعی، فراتر از وظیفه دینی و میهنی خویش پا در دایره ایثار و انفاق و امداد و احسان می گذارد. اگر او معتقد به عدالت اجتماعی نبود، هرگز انگیزه همیاری و نیکوکاری در وجودش پدید نمی آمد و فقط به رفاه و گذران زندگی خویش می اندیشید.




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | چهارشنبه 90 فروردین 17 ساعت 5:49 عصر |
    <   <<   6   7   8   9      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    رمضان واحادیث مربوط به ماه رمضان
    دهه فجر انقلاب اسلامی ......
    چرا خدا به شما کمک نمی کند؟؟
    میلاد حضرت زهرا س
    شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
    هفته بسیج
    هفته بسیج گرامی باد
    روز ایثار وشهادت اصفهان
    [عناوین آرشیوشده]
    کد عکس

    اسلایدر

    خوش آمود گویی

    ابزار وبلاگ