سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارالقران الکریم جرقویه علیا
بزودی فتنه هایی می آید که انسان، صبح با ایمان برمی خیزد و شب بی ایمان می گردد؛ جز آنکه خداوند او را با دانش زنده کرده است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
فقر از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

معنای لغوی فقر:

فقر دلالت دارد بر فراخی و گشودگی در چیزی مانند: عضو بدن و از این ریشه است. کلمه«فقار» به معنی مُهره های پشت بدن چون بین آن ها شکاف و فاصله است، و فقیر به کسی گفته می شود که ستون فقرات پشتش به وسیله ذلت و بیچارگی شکسته است. فقیر در نزد عرب به معنی محتاج است. راغب در مفردات در معانی مختلف فقر می گوید: فقر به چهار وجه استعمال می شود:
1- وجود حاجت و نیاز ضروری و این نیاز و حاجت در همه جهات برای انسان تا زمانی که در دنیا هست موجود می باشد و بلکه در همه موجودات این حاجت و نیاز هست و بر این معناست گفتار حق تعالی: یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله؛ ای مردم شما همه به خدا فقیر و محتاجید1
2- نداشتن اندوخته های عادی و بر این معناست آن چه که ذکر شده است. در گفتار خداوند تبارک و تعالی: للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضرباً فی الارض2 صدقات مخصوص فقیرانی است که در راه خدا ناتوان و بیچاره اند و توانایی آن که کاری پیش گیرند ندارند.
3- فقر نفس و آن عبارت است از حرص و آزی که نفس دارد و این معنا مراد و منظور است در گفتار حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) که فرمود: کاد الفقر ان یکون کفراً؛ نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد که این در مقابل غنای نفس است.
4- فقر الی الله که بدان اشاره شده است در گفتار رسول اکرم(ص): خدایا مرا به واسطه فقر به خودت غنی گردان و مرا به واسطه استغنای از خودت فقیر مگردان.

فقر از دیدگاه قرآن:

فقر به عنوان عامل منفی: در قرآن کریم فقر به عنوان عامل منفی در زندگی انسان معرفی شده است لذا می بینیم، خداوند به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: وجدک عائلاً فاغنی3 خداوند تو را فقیر یافت، سپس توانگر نمود. یعنی خداوند بر پیامبر منّت نهاده و او را از حالت فقر در آورده و غنی می نماید. اگر فقیر بودن و فقر ارزش بود، غنی کردن پیامبر نمی توانست به عنوان یک ارزش باشد که خداوند بر او منت گذارد و جالب این که در آیه ای دیگر در همین سوره می فرماید: و وجدک ضالاً فهدی4 خداوند تو را گمراه یافت و سپس هدایت کرد. با توجه به این آیه معلوم می گردد که قرآن علاوه بر فقر مادی، فقر فکری را هم سبب گمراهی و ضلالت می داند. هم چنین ضد ارزش بودن فقر را از آیه ای دیگر که شیطان همراه با وعده به  فقر امر به فحشا می نماید، می توان دریافت: الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء 5 شیطان کسی است که به شما وعده فقر می دهد و امر می کند شما را به فحشاء. در آیه قبل از این آیه آمده: «ای اهل ایمان انفاق کنید از بهترین آن چه بدست می آوردید و از آن چه برای شما از زمین می رویانیم و بدها را برای انفاق معین نکنید و بدانید که خدا بی نیاز و به ذات خود ستوده صفات است.» بعضی از مردم در مورد انفاق ممکن است وسوسه شوند که اگر اموال شان را در راه خدا بدهند، شاید خود تهیدست شوند. «این شیطان است که شما را وسوسه می نماید که اگر مال خوب خود را انفاق نمایید، فقیر و محتاج می گردید.» لذا شما را دستور می دهد به انجام کارهای زشت، نظیر بخل و ندادن زکات و یا دادن جنس نامرغوب ولی خدا شما را وعده می دهد که اگر انفاق کنید، مغفرت و آمرزش از گناهان شامل شما خواهد شد. پس شیطان وعده فقر می دهد و خدا وعده به مغفرت و فزونی، اما شیطان مفلس است و وعده افلاس می دهد. ولی خدای تعالی توانگر است و وعده شیطان را نادیده گرفت و در آیه دیگر می فرماید: و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة...6 در این جا واژه مستضعف از ماده ضعف است اما چون به باب استفعال برده شده به معنای کسی است که او را به ضعف کشانده اند. البته مستضعف انواع و اقسامی دارد از جمله کسی که فقر فکری، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی دارد. از آن تعبیر به مستضعف شده است. بدون شک جباران مستکبر قبل از هر چیز سعی می کند قربانیان خود را به استضعاف فکری و فرهنگی و سپس به استضعاف اقتصادی بکشانند تا قدرت و توانی برای آن ها باقی نمانده و فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و مغز خود نپرورانند. در طول تاریخ همه جباران چنین بوده اند. آن جا که نمی توانسته اند مردان را بکشند، مردانگی را می کشته اند و با پخش وسائل فساد، مواد مخدر، توسعه فحشا و بی بند و باری جنسی و انواع سرگرمی های ناسالم، روح  شهامت و سلحشوری و ایمان را خفه نموده تا بتوانند با خیالی آسوده به حکومت خودکامه خویش ادامه دهند. اما  پیامبران الهی مخصوصاً پیامبر اسلام(ص) سعی داشتند نیروهای خفته جوانان را بیدار و آزاد نموده و حتی به زنان درس مردانگی بیاموزند و آنان را در صف مردان در برابر مستکبران قرار دهند.

بررسی فقر از دیدگاه نهج البلاغه:

حضرت علی(ع) در مورد علل فقر می فرمایند: ان الله سبحانه فرض فی الاموال الاغنیاء اقوات الفقراء فما جاع فقیر الا بما منع به غنی والله تعالی سائلهم عن ذالک 7
همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه داران قرار داده است، پس فقیری گرسنه نمی ماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید.

ره آورد شوم فقر

حضرت علی(ع) خطاب به فرزندشان محمد حنفیه سفارش نمودند: ای فرزند! من از تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان و عامل دشمنی است.8

ضرورت فقر زدائی

آن حضرت هم چنین می فرمایند: خدایا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و با تنگدستی شخصیت مرا لکه دار مفرما که از روزی خواران تو روزی خواهم و از بدکاران عفو و بخشش طلبم! مرا در ستودن آن کس که به من عطایی فرمود موفق فرما و در نکوهش آن کس که از من دریغ داشت، در صورتی که در پشت پرده اختیار هر بخشش و دریغی در دست توست و تو بر همه چیز توانایی.9

خطرات فقر برای عقل و دین و حکمت

آن حضرت می فرمایند: فقر، مرگی بزرگ است.10 و در کلام دیگری می فرماید: هر کس به فقر مبتلا گردد به چهار خصلت گرفتار شود: ضعف تعیین، نقصان عقل، سستی دین و کم حیایی. پس باید از فقر به خدا پناه برد.11

فقر حالتی اضطراری

از نظر قرآن اگر فقر برای فردی یا جمعی پیش آید باید حالتی اضطرای تلقی نمود، که لازم است به زودی رفع گردد. و نباید کسانی در جامعه اسلامی برای همیشه فقیر باشند، بلکه باید خود فرد فقیر و افراد جامعه تلاش نموده تا فقر را بزودی برطرف و از عواقب بد آن مصون بمانند. خداوند در آیه 28 سوره توبه می فرماید: «اگر از فقر می ترسید، خداوند آن را بزودی برطرف نموده و شما را غنی می سازد.» از  این جا معلوم می گردد باید برای برطرف نمودن فقر تلاش و آن را دور نماییم و گرنه قرآن می فرمود: شما نباید بترسید و باید با فقر بسازید. در احادیث فراوانی از فقر به خداوند پناه برده شده و این نشان دهنده آن است که شر فقر زیاد است. در کتب اهل سنت از قول پیامبر اکرم(ص) استعاذه به خدا از فقر نقل شده است. از جمله پیامبر(ص) می فرمودند: «اللهم انی اعوذبک من الکفر و الفقر و عذاب القبر» از روایت معلوم می گردد که کفر و عذاب قبر با فقر در ارتباط می باشد. چه بسا فقر اقتصادی منجر به فقر فرهنگی هم گردیده و فرد فقیر آن قدر در سختی و فشار قرار گیرد که حتی به دنبال دستورات دین و مکتب خود نتواند برود و دست به هر گناهی بیالاید و دچار هر منکر و فحشایی گردد. حضرت علی(ع) خطاب به امام حسن(ع) می فرماید: (ای فرزندم) انسانی را که به دنبال بدست آوردن غذای خویش است سرزنش مکن زیرا کسی که قوت و غذایش فراهم نباشد، خطا و لغزشش زیاد است.12 و در جای دیگر آمده: کسی که به فقر مبتلا گشت به کمی حیا و آبرو نیز مبتلا می گردد.13می بینیم فقر در همه زمان ها مطرود و مورد تنفر بوده و این که باید فقر ریشه کن شود امری است ثابت. امروزه در جهان علم و تکنولوژی یکی از مهم ترین عوامل فقر ملل عقب افتاده، درصد بالای بیسوادی و به عبارتی فقر فرهنگی می باشد که اگر بخشی از کمک های مالی صرف آموزش افراد فقیر گردد، به مراتب نتایج بهتری می دهد تا در امور مالی آن صرف گردد. ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم... بعض الذی عملوا لعهم یرجعون14 فساد و پریشانی به کرده بد خود مردم در همه بر و بحر زمین پدید آمد تا ما هم کیفر بعضی اعمال شان را به آن ها بچشانیم باش که«از گنه پشیمان» باز گردند. و یا: و ما اصابکم مصیبة فیما کسبت ایدیکم و بعضوا عن کثیر
و آن چه از رنج و مصائب به شما رسد همه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می کند.

پی نوشت ها:
1- سوره فاطر، آیه 25.
2- سوره بقره، آیه 273.
3- سوره ضحی، آیه 8.
4- سوره ضحی، آیه 7.
5- سوره بقره، آیه 268.
6- سوره قصص، آیه 5.
7- نهج البلاغه، حکمت 328.
8- همان، حکمت 319.
9- همان، خطبه 225.
10- همان، حکمت 163.
11- اندیشه حوزه، سال هفتم، شماره 2.
12- محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج72، حدیث 58.
13- همان، ج73، حدیث 58.
14- سوره روم، آیه 41.




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | چهارشنبه 90 فروردین 17 ساعت 5:43 عصر |

    چرا امام زمان(ع) در ایران ظهور نمیکند و چرا محل ظهور او در مکه است؟(خانم شیرازی)

    آن چه که معروف است، آن است که امام زمان(ع) در مکه ظهور می‏کند. شاید برخی از علل زیر سبب شده‏اند که حضرت در مکه ظهور کند. در ابتدا روایات مورد بررسی قرار می‏گیرد که باید تعبدا بپذیریم ظهور حضرت در مکه بوده و شاید روایات ناظر به برخی از همین عوامل زیر باشد که در این جا به روایات و علل دیگر اشاره می‏شود:
    1 - روایات.
    از برخی از روایات استفاده می‏شود که امام زمان(ع) در مکه ظهور می‏کند، امام صادق(ع) فرمود:"قائم ما منصور و مؤید می‏شود. در همان موقع است که خروج می‏کند و به کعبه تکیه خواهد کرد و سیصد و سیزده نفر در اطراف آن حضرت اجتماع می‏کنند".(1)
    همان طور که در این روایت اشاره شده است امام زمان(ع) از مکه ظهور می‏کند که باید تعبدا پذیرفت؛ شاید ظهور حضرت در این مکان مبتنی بر مصالحی باشد که ما از درک آن عاجز بوده و آن را ندانیم. از سوی دیگر اگر امام زمان(ع) در ایران ظهور می‏کرد، این پرسش نیز مطرح می‏شد که چرا امام زمان در ایران ظهور کرد و بهتر نبود در مکه و یا مکان دیگر ظهور می‏کرد؟
    2 - محل نزول وحی.
    واقعیت آن است که مکه معظمه مقدس‏ترین مکان برای ظهور امام زمان(ع) است، زیرا این مکان مقدس مرکز رسالت و محل نزول وحی و بعثت پیامبر اسلام(ص) است. طبیعی است امام زمان(ع) که وارث پیامبر(ص) بوده و پاسداری از دین را به عهده داشته، باید در همان مکان تشکیل حکومت داده و به اجرای احکام الهی بپردازد.
    3 - مناسب‏ترین مکان برای تشکیل حکومت جهانی.
    از روایات استفاده می‏شود که امام زمان(ع) حکومت جهانی تشکیل می‏دهد که همه جهان را فرا می‏گیرد. برای تشکیل حکومت جهانی نیاز به مقدس‏ترین مکان است که به عنوان ام القرای جهان مرکز حکوومت باشد. مکه به دلیل این که کعبه در آن وجود داردو همه مردم، به ویژه مسلمانان حرمت و قداست خاصی برای آن قایل هستند، بهترین مکان برای ظهور امام زمان(ع) و اداره حکومت جهانی او است.
    4 - محل اجتماع مسلمانان.
    مکه علاوه بر آن که مقدس‏ترین مکان است، مهم‏ترین مکان برای اطلاع رسانی جهانیان و محل اجتماع مسلمانان نیز است. مکه به جهت آن که کعبه در آن وجود دارد، در طول تاریخ، مسلمانان برای انجام مناسک حج در آن جا حضور پیدا کرده و به جای جای آن آشنایی دارند. از سوی دیگر مکه مهم‏ترین مرکز، جهت اطلاع رسانی برای همگان است. شاید بر اساس باشد که امام حسین(ع) که را به عنوان پایگاه اطلاع رسانی و آگاهی مسلمانان انتخاب نمود. شاید بر اساس عوامل فوق الذکر بود که مکه به عنوان محل ظهور حضرت گزینش شده و در روایات نیز به ان تصریح شده است.
    بی تردید ایران به رغم آن که برخی از ویژگی‏ها را داشته است، ولی قداست و مزایای مکه راندارد، که به عنوان محل ظهور امام زمان(ع) انتخاب شد.



  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | سه شنبه 90 فروردین 16 ساعت 5:20 عصر |


    1. عبارتی که در روایات فراوانی دیده می شود این است : "یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا"[1] ( زمین را پر از عدل و داد می کند همانطور که پر از ظلم و ستم شده است) آنچه از این روایت فهمیده می شود آن است که ظهور حضرت و فراگیر شدن عدالت او در زمانی است که ظلم و جور در جهان شیوع پیدا کرده است یعنی ممکن است بعد از این که سالهای زیادی از شیوع ظلم در جهان گذشت حضرت ظهور کنند. به عبارت دیگر این روایات بیان می کنند که گسترش و توسعه ی عدالت و ریشه کن شدن ظلم و ستم فقط توسط امام زمان(عج) انجام می گیرد؛ و در صدد بیان علایم ظهور نیست و نمی خواهد بیان کند که هر گاه جهان پر از ظلم شد حضرت ظهور خواهد کرد.
    2. فراگیر شدن ظلم یک امر نسبی است یعنی می توان گفت از زمان حضور بشر در زمین ظلم همراه همیشگی انسانها بوده است و همواره عده ای ظالم و عده ای مظلوم بوده اند. پس نمی توان ادعا کرد تنها در این دوره ظلم فراگیر شده است و قبل و بعد از آن به این شدت نبوده و نمی باشد.
    3. فراگیر شدن ظلم اگر به عنوان علائم باشد به معنای علت تامه برای ظهور نیست بلکه به نحو اقتضا می باشد و علائم و علت های دیگری نیز در این امر دخالت دارند و باید همه ی علائم و علل تحقق یابند تا امام زمان(عج) ظهور کنند.
    بنابر این نتیجه می گیریم که به صرف وجود ظلمهای بسیار در عالم نباید توقع قطعی داشت که حضرت به زودی ظهور خواهد کرد هرچند با توجه به مطالبی که در روایات آمده است وظیفه داریم دائما چشم انتظار حضرت بوده و با فراهم کردن مقدمات ظهور
    نزدیک تر شدن صبح ظهور را دعا کنیم.

    ----------------------------------
    [1] این عبارت در بسیاری از روایات وجود دارد مثل روایات کافی، ج 1، ص 338؛ و ج 1 ، ص526.




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | سه شنبه 90 فروردین 16 ساعت 5:14 عصر |

    نقش بی حجابی در ایجاد اختلالهای زنان و مردان زهره جمشیدی

     برهنگی زنان که پیامدهایی همچون آرایش و عشوه گری و امثال آن به همراه دارد ، مردان و به ویژه جوانان را در یک حال تحریک دایم قرار می دهد . تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنان و ایجاد هیجان های بیمار گونه عصبی و گاه سرچشمه ارماض روانی می شود .
    اسلام می خواهد مردان و زنان مسلمان روحی آرام ،اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند و این یکی از فلسفه های حجاب است .
    در جامعه ای که حجاب وجود دارد و تحریکات جنسی به حداقل رسیده است . انسان ها به سوی خدای بزرگ اوج می گیرند . مردی که وقتی صبح از خانه بیرون می آید ، چشمش را فرو می بندد و با خانم هایی بر خورد می کند که همیشه پوشیده اند و توجه این مرد به عبودیت خدا و خدمت به جامعه است با مردان دیگری که همیشه در معرض تحریک جنسی قرار داند تفاوت فراوانی دارد .
    کشش های جنسی زن و مرد را مبتلا می کند به گونه ای که در مسیر اوج خود زمین گیر شوند . برای همین است که پیامبر اسلام (ص) می فرمایند : ((زنی که خود را آرایش کند و با بهترین لباسها از خانه خارج شود تا مردم او را ببینند فرشتگان آسمانها و زمین اورا لعنت می کنند و وی مورد خشم خداوند است تا بمیرد و وارد آتش شود . پوشش و حجاب به دلیل این که در متعادل کردن غریزه خود نمایی و تبرج زن نقش اساسی دارد عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از اظطراب ها و دغدغه ها ی فکری زن ومرد است .
    آزادی زن در خود آرایی و به نمایش گذاشتن جلوه زنانه اش در جامعه و برهنگی باعث افراط در تجمل و توجه به زیبایی ها ی ظاهری می شود و این توجه افراطی می تواند اختلال های روانی را درزن نیز به دنبال داشته باشد .دلیل این کار هم روشن است . همیشه کارها به دلخواه پیش نمی رود و باعث بروز نگرانی ها یی برای زنان خود نما می شود چه بسا رقیبی جوان تر و زیباتر از راه برسد و شکار آنان را برباید . با مرور زمان و بالا رفتن سن رد پای چین و چروک در چهره ی زنان پیدا می شود و آنها را از نگاه ها می اندازد این نگرانی ها زن را به پهنه ی امراض روانی وارد می کند .
    اسلام با واجب کردن حجاب بهترین راه را برای حفظ و بقای عزت ، شرف ، انسانیت ، عواطف واحساسات با ارزش زن و مرد ترسیم می کند . مباحثی که اگر به آن توجه نشود مشکلات عدیده و حادی را برای جامعه ی انسانی فراهم می کند و گاه جامعه را به سوی نابودی می کشاند . کمی فکر کنیم و به آینده خود و جامعه ی بشری بیندیشیم و بدانیم که عمل به دستورات اسلام و حفظ حرمت و عزت زن و مرد است . فظ حجاب عامل رهایی از بند شیطان و بهره بردن از نور معنویت و ایمان است . حفظ حجاب باعث رسیدن به کمال انسانی است . حفظ حجاب عامل رهایی زن و مرد از امراض و اختلالهای روانی است . از این رو اسلام بر آن پای می فشرد و پیامبر ( ص) و اولیای الهی ( ع ) همواره بر آن تاکید می کنند .
    از امام علی بن ابی طالب ( ع) روایت شده است : روزی به محضر رسول خدا ( ص) شرفیاب شدم .
    در کنار بقیع نشسته بودیم . آن روز هوا سرد و بارانی و زمین اندکی مرطوب بود . در آن حال دیدیم زنی که بر الاغی سوار است از مقابل ما عبور کرد مسیر حرکت زن ناهموار بود و ناگهان دست الاغ در گودالی فرورفت و زن از بالای آن به زیر افتاد . تا چنین شد رسول خدا ( ص) صورت خود را از طرف آن زن بر گرداندند .
     
       اصحاب عرض کردند : ای رسول خدا ، آن زن پوشش کامل دارد .
    رسول خدا (ص) سه مرتبه فرمودند : خداوند دارندگان پوشش کامل را مورد غفران و آمرزش خود قرار دهد .
    سپس فرمودند : ای مردم اندام خود را کامل بپوشانید و بدان وسیله همسران خود را که از منزل خارج می شوند از نامحرمان حفظ کنید .




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | دوشنبه 90 فروردین 15 ساعت 4:47 عصر |

           هم اکنون بر اساس یک باور مردمی و عامیانه، عدد 13 نشان? نحسی و بد یُمنی شمرده می ‌شود. این امر هم در ایران و هم در کشورهای دیگر رایج است. در کشورهای خارجی، بسیار بیشتر از ایران 13 را نحس می دانند. به طوری که در هواپیماها، صندلی شمار? 12 و 14 وجود دارد و عدد 13 درکار نیست ( چون حتما ً کسی که روی صندلی 13 می نشسته، از هواپیما به پائین پرت شده است !!)...

              البته حقیقت این است که، یک نحسی در مورد عدد 13 در مورد مسائل هوا - فضا اتفاق افتاده که چنین عملی را در هواپیماهای خارجی انجام می دهند. و آن هم سفینه ی " آپولو 13 " است. همانطور که می دانید، سفین? " آپولو 11 " اولین سفینه ای بود که به وسیله ی آن توانستند کره ی ماه را فتح کنند. و " نیل آرم استرانگ " اولین انسانی بود که پا بر خاک کر? ماه نهاد. این سفینه متعلق به سازمان فضائی آمریکا ( ناسا ) بوده که به منظور اهداف فضانوردی ساخته می شده است. که بعد از آن، سفینه ی " آپولو 13 " به دلیل نقص فنی خراب شد و نتوانست مأموریت خود را انجام دهد. و به دلیل همین نقص فنی، سفر خود را نیمه کاره گذاشت و به زمین بازگشت.

              در باورهای مذهبی نیز، چون " دوازده امام " و " چهارده معصوم " وجود دارند، و هیچ چیزی نبوده تا عدد 13 به آن تعلق بگیرد، و اعداد قبل و بعد آن همه برای خود معنائی دارند، عدد 13 نحس شده است. البته روشنفکران بر این باورند که هیچ عددی نحس نیست و اینها تنها تفکرات مردم است که به دلیل اتفاقات خاصی که در تاریخ برای افراد یا اشیاء و مکان های مختلف افتاده است، باعث شده که تصور کنند 13 عدد نحسی است و باعث بدشانسی در زندگی می شود. امّا همانطور که می دانید، در آستان? نوروز و روز سیزده بدر ایرانی هستیم. که روز آشتی با طبیعت و شور و شادمانی ایرانیان در دامان طبیعت است. که مطابق این رسم کهن، ایرانیان هر ساله در این روز، سبزه هائی که از آغاز عید پرورش داده اند را به طبیعت می اندازند. و به همراه خانواده و دوستان و آشنایان به طبیعت و کوه و دشت ها و رودخانه ها و ... رفته و به خوشی و شادی می ‌پردازند. و سؤالی که پیش می آید این است که: اگر 13 عدد نحسی است، پس چرا روز 13 فروردین را به عنوان روز آشتی با طبیعت در نظر گرفته اند؟

              جواب این است که: نحسی 13 این روز، به خاطر در خانه ماندن است. و برای این که نحسی آن بریزد باید به دامن طبیعت رفت...




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 90 فروردین 13 ساعت 1:7 صبح |

    + یارب به علی و میثم تمارش *** یارب به حسین و تشنه لب انصارش *** هر کس که بد"سید علی" میخواهد *** این اول سال از زمین بردارش **** (خدا رو شکر که اولین  فید سال 90 رو برا رهبر عزیزم زدم)(




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | دوشنبه 90 فروردین 1 ساعت 11:37 عصر |
    <   <<   6   7   8   9      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    رمضان واحادیث مربوط به ماه رمضان
    دهه فجر انقلاب اسلامی ......
    چرا خدا به شما کمک نمی کند؟؟
    میلاد حضرت زهرا س
    شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
    هفته بسیج
    هفته بسیج گرامی باد
    روز ایثار وشهادت اصفهان
    [عناوین آرشیوشده]
    کد عکس

    اسلایدر

    خوش آمود گویی

    ابزار وبلاگ