وللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا (34) وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَکَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَکَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ یُرِیدَا إِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرًا (35)
زمانی که به تفاسیر موضعی درمورد(واضربوهن: ایشان را بزنید)و اصول رفتاری زن و شوهر در دین اسلام می نگریم متوجه می شویم که تناقض بزرگی وجود دارد ،زیرا آیات و روایات به صراحت برمعاشرت محبت آمیز بین زوجین اشاره می کند:
وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا (19)نساء:وبا ایشان(همسرانتان)به نیکی رفتار کنید پس اگر از چیزی ازایشان بدتان آمد چه بسا ممکن است شما از چیزی بدتان بیاید و خداوند در آن خیر بسیاری را قرار داده باشد.
وَمِنْ آَیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ...(21روم)واز جمله آیات خداوند اینست که از شما همسرانی برایتان آفرید تا در کنار آنها آرامش داشته باشید و بین شما محبت و دلسوزی قرار داد
وپیامبر اسلام هم اقوال بسیاری بر این اصول دارد:
-کاملترین مؤمنین از نظر ایمان، خوش اخلاقترینشان است و بهترین شما بهترینتان در رفتار با همسرش می باشد.
-پیامبر خدا در آخرین پیامهایش به مردان مسلمان در حجة الوداع به نیکی کردن در حق زنان سفارش نمود
-عایشه همسر پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل می کند کsAه پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم هرگز به همسران خود یا حتی به خدمتکارش کتک نزد.
-از حقوق زن اینست که غذا ولباس مناسب در اختیارش قرار دهی و به صورتش نزنی و جز در خانه محل خوابت را از اوجدا نکنی.
پس "واضربوهن"را چگونه می توان توجیه کرد؟یا اینکه بیاییم منسوخ بودن آیاتی از قرآن را قبول کنیم و این را هم در لیست قرار دهیم؟؟!
اگر نگاهی جامع با توجه کردن به موضوع آیه ی مورد بحث داشته باشیم متوجه می شویم که این آیه تناقضی با اصل جامع معاشرت زوجین ندارد و علت سوء تفاهم از این قسمت ، جدا کردن آن از موضعش و تصورات ذهنی نادرست از "ضرب" در این آیه می باشد.
پیوند ازدواج از مسرور کننده ترین اتفاقات در طول زندگانی یک شخص است که شاید جشنی سراغ نداشته باشیم که در زندگی همانند جشن ازدواج برای شخص باشد.ویکی از تلخترین و بدترین اتفاقات طلاق است،اتفاقی که باعث از هم پاشیدن کانون یک خانواده می شود وچه بسا فرزندانی را به جامعه تحویل می دهد که از نعمت وجود خانواده ای سالم محروم بوده اند و یا شاهد پدر و مادری بوده اند که نسبت به هم مسئولیت و معاشرتی نداشته اندپس در واقع طلاق انهدام خانواده ی دو نفر نیست بلکه انهدام حوزه ی آرامش چندین انسان است و تبعات آن در فرزندان هم مسلسل قابل مشاهده است واگر توجه کنیم می یابیم که اینگونه فرزندان زمانی که بزرگ شده و تشکیل خانواده می دهند خانواده یشان بیشتر در معرض انهدام قرار می گیرد زیرا ازمشاهده و تجربه ی معاشرت پدر و مادرشان به عنوان الگو محروم بوده اند و اگر بنیان خانواده ها در جامعه ای سست شود نیروی انسانی جامعه سست شده وموجب نابودی قوت و ترقی کل اجتماع می گردد.
پس حال که طلاق ، اینچنین دامنه ی مضراتش عظیم است شکی نیست که قرآن ،این برنامه ی الهی، تا جای ممکن راهکارهایی می دهد تا از وقوع آن جلو گیری کند وباید توجه داشته باشیم که آیه ی مورد بحث در موقعیتی قرار دارد که زن-رکن اساسی خانواده- به غفلت خانواده اش را به سوی انهدام پیش می برد و در اینجا مشکل و عدم سازش تنها از جانب زن است در حالی که خود متوجه نیست.
از آنجا که یک خانواده حرمت بالایی دارد و تاجای ممکن نباید اسرارش بر دیگران فاش شود، خداوند عزوجل سه مرحله ی خصوصی را برای متوجه ساختن زن که نقش محوریت خانواده را ایفا می کند به مرد نشان می دهد:
1-همسرش را با پند واندرز و نصیحت متوجه سازد
2-اگر متوجه سخن نشد از راه عاطفی وارد شود و محل خوابش را از او جداکند.
3-و در آخرین مرحله، اگر باز متوجه نشد او را تهدید کرده وبزند!!!!!!!!!!
اما کدام زدن؟
اگر آن زدن، زدنی باشد که در تصور شخصی می آید که با آداب اسلامی آشنایی ندارد،مطمئنا محکوم است ولی اگر آن چیزی باشد که پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم تبیین نموده و فرموده است:"واضربوهن ضربا غیر مبرح "زدن در اینجا بدون شدت باشد" به عنوان آخرین مرحله ی حفظ یک خانواده ایرادی ندارد.
ومثال آن به معلم دلسوزی می ماند که پس از نصیحت و نپذیرفتن دانش آموز خطا کارش ، بجای بیرون کردنش از کلاس ،اورا تنبیهی سبک -مثلا با خط کش- می نماید وجه بسا دانش آموزانی که با این اندک تنبیه، از خواب غفلت بیدار گشته و به مسیر صحیح می روند وپس از متوجه شدن ،حتی از معلم نیز تشکر می کنند ، در حالی که اگر این معلم به جای آن مرحله ی آخر، بیرونشان می نمود، از مسیر خارج گشته و ضایع می شدند.
یکی از اصول وصفات قرآن مثانی است یعنی هر مطلبی حداقل در دو جای قرآن ذکر می شود تا با توجه به هر دوجا برداشتی صحیح شود. حال باید ببینیم زدن به همسر در مقابل اشتباه، در کجای دیگر قرآن کریم آمده است، مطمئنا یافتن آن ما را به نتیجه ای صحیح خواهد رساند و مفهوم ضرب را آشکارتر خواهد ساخت.
بله! پیامبری در مقابل اشتباه همسرش، تهدید می کند وقسم یاد می کند که همسرش را صد ضربه بزند وخداوند نحوه ی زدن را برایش نشان می دهد:
وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ... (44ص)
ودسته ای(چوبهای نازک یا ساقه های گندم )را بدستت بگیر و بوسیله ی آن او را بزن و سوگندت را مشکن...(سوره ص آیه 44).
پس درواقع معنای "واضربوهن" بیشتر جنبه ی تهدیدی دارد و آخرین مرحله برای جلوگیری از پاشیدن یک خانواده و آنهم مقطعی است واین آیه هرگز مجوزی برای رفتار ناپسند با همسر نمی باشد