سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارالقران الکریم جرقویه علیا
آنکه جامه دانش بپوشد، عیبش از مردم نهان ماند [امام علی علیه السلام]

سلام چهارده معصوم




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 91 اردیبهشت 2 ساعت 5:41 عصر |

    ازدواج موقت از دیدگاه قرآن
    ازدواج موقت ابتدا در میان قوم یهود، و … وجود داشته و بعدها به جامعه جاهلی جزیره العرب سرایت کرده است. با ظهور دین اسلام در ابتدای دعوت دوبار با نزول این آیات تحریم شد:

    ‏وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ. إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ. فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ. ‏(المؤمنون/ 5 ـ7 ، المعارج/ 29 ـ 31) ‏

    ‏و عورت خود را حفظ می‌کنند.‏‏‏ مگر از همسران یا کنیزان خود، که در این صورت جای ملامت ایشان نیست.‏ ‏‏اشخاصی که غیر از این (دو راه زناشوئی) را دنبال کنند، متجاوز (از حدود مشروع) بشمار می‌آیند (و زناکار می‌باشند).

     

     نکاح حلال شامل دو نوع است یعنی غیر از آن دو همه حرامند. و خداوند برای اینکه راه اشتباه و التباس را بر انسان ببندد با نص صریح غیر از آن دو نکاح را تحریم کرده است ( إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ.) پس هر راه دیگری غیر از آن دو نکاح حرام است خواه با زنا، متعه یا استبضاع و … باشد.

    مسلمانان در عهد مکی این نکاح(ازدواج موقت) را به خاطر حرمت آن انجام نداده‌اند و هنگامی که به مدینه هجرت کردند آیات نازل شده جز نکاح دائم و نکاح ملک یمین چیز دیگری را اضافه نکردند. کسی که از همسر موقت تمتع می‌کند در واقع نمی‌توان آن را زوجه او نامید. چون در صورت مرگ یکی از آنها از همدیگر ارث نمی‌برند.

    خداوند می‌فرماید: ( وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّکُمْ وَلَدٌ… )

    ‏و برای شما نصف دارائی به جای مانده همسرانتان است، اگر فرزندی ( از شما یا از دیگران و یا نوه یا نوادگانی ) نداشته باشند و اگر فرزندی داشته باشند، سهم شما یک چهارم ترکه است، پس از انجام وصیّتی که کرده‌اند و پرداخت وامی است که بر عهده دارند. و برای زنان شما یک چهارم ترکه شما است اگر فرزندی ( یا نوه و نوادگانی از آنان یا از دیگران ) نداشته باشید.

    «اگر همسر موقت زوجه محسوب می‌شد باید از همدیگر ارث می‌بردند … و اگر فرزندى داشته باشند، یک چهارم از آن شماست».

    «شما نصف اموال زنانتان را می‌برید اگر فرزند نداشته باشند … و زنانتان از شما یک چهارم اموالتان را می‌برند اگر …».

    به آیات مربوط به این موضوع مراجعه کنید (بقره: 221) (نور: 32،33) (نساء: 3)، (احزاب:50 ـ52)

    خداوند در آیه 32 سوره نور می‌فرماید: ( وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ….?.

     ‏مردان و زنان مجرّد خود را و غلامان و کنیزان شایسته ( ازدواج ) خویش را ( با تهیّه نفقه و پرداخت مهریّه ) به ازدواج یکدیگر درآورید.

    منظور نکاح ملک یمین است سپس می‌فرماید: ?وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ. (النور/33)

    (و کسانى که امکانى براى ازدواج نمى‏یابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز گرداند).

    پس هر کس زوجه یا امه را نیافت تا با او ازدواج کند خداوند به او توصیه می‌کند صبر و عفاف را پیشه کند یعنی غیر از آن دو نکاح راههای دیگر حرام‌اند. اگر نکاح موقت حلال بود در اینجا ذکر می‌شد. مثلاً به جای لیستعضف می‌فرمود لیستمتع، چون لیستعفف مقتضی منع است.

    در سورة نساء می‌فرماید: ?فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ  فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ . (نساء/ 3)‏

    با زنان که برای شما حلالند و دوست دارید، با دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید. اگر هم می‌ترسید که نتوانید میان زنان دادگری را مراعات دارید، به یک زن اکتفاء کنید یا با کنیزان خود ( که هزینه کمتری و تکلّفات سبکتری دارند ) ازدواج نمائید. این ( کار، یعنی اکتفاء به یک زن، یا ازدواج با کنیزان ) سبب می‌شود که کمتر دچار کجروی و ستم شوید و فرزندان کمتری داشته باشید.‏ 

    خداوند ازدواج با یک زن و نکاح ملک یمین را در این آیه مطرح کرده است، اگر نکاح موقت مشروع بود حتما خداوند آنرا مطرح می‌نمود.

    سپس خداوند بعد از محرمات نکاح می‌گوید:

    وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً. ‏ وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلاً أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ. (نساء/ 24 ـ 25)

    ‏و زنان شوهردار ( بر شما حرام شده‌اند ) مگر زنانی که ( آنان را در جنگ دینی مسلمانان با کافران ) اسیر کرده باشید، که ( در این صورت نکاح شوهران کافرشان با اسارت لغو می‌گردد و بعد از زدوده شدن رحم ایشان، ) برای شما حلال می‌باشند. این را خدا بر شما واجب گردانده است ( پس آنچه را که او بر شما حرام نموده است حرام بدانید و آن را مراعات دارید ). برای شما ازدواج با زنان دیگری جز اینان ( یعنی جز زنان مؤمن حرام ) حلال گشته است و می‌توانید با اموال خود ( از راه شرعی ) زنانی را جویا شوید و با ایشان ازدواج کنید ( بدان شرط که منظورتان زنا و دوست‌بازی نباشد و ) پاکدامن و از زنا خویشتندار باشید. پس اگر با زنی از زنان ازدواج کردید و از او کام گرفتید، باید که مهریّه او را ( چنان که مقرّر است بدون کم و کاست و در موعد خود ) بپردازید، و این واجبی ( از واجبات الهی ) است. و بعد از تعیین مهریّه، گناهی بر شما نیست در آنچه میان خود بر آن توافق می‌نمائید. بیگمان خداوند ( پیوسته بر مصالح بندگان خود ) آگاه ( و در احکامی که برای آنان وضع می‌نماید ) حکیم بوده ( و می‌باشد ).

    ‏و اگر کسی از شما نتوانست با زنان آزاده مؤمن ازدواج کند، می‌تواند با کنیزان مؤمنی ازدواج نماید. خداوند آگاه از ایمان شما است.  ( از ازدواج با کنیزان مؤمن سرپیچی نکنید، چرا که ) برخی از برخی هستید ( و شما و ایشان در برابر دین یکسان می‌باشید )، لذا با اجازه صاحبان آنان با ایشان ازدواج کرده و مهریّه ایشان را زیبا و پسندیده و برابر عرف و عادت ( به تمام و کمال ) بپردازید. کنیزانی را برگزینید که با عفّت و پاکدامن باشند و برای خود دوستانی ( نامشروع ) برنگزینند. اگر پس از ازدواج، از ایشان زنا سر زد، عقوبت ایشان نصف عقوبت زنان آزاده ( یعنی: پنجاه تازیانه ) است. ازدواج با کنیزان به هنگام عدم قدرت برای کسی از شما آزاد است که ترس از فساد داشته باشد ( و بترسد به مشقّتی دچار شود که به زنا منتهی گردد ). و اگر شکیبائی ورزید ( و از ازدواج با کنیزان خودداری کنید و بتوانید عفّت خود را مراعات دارید ) برای شما بهتر است. و خداوند دارای مغفرت و مرحمت فراوان است.‏

    یعنی این دو راه حلال ازدواج دائم و نکاح ملک یمین هستند. ولی اگر اولی را به ازدواج موقت تفسیر کنیم جای ازدواج دائم که اصل در نکاح است در آیات باقی نمی‌ماند و این غیر معقول است چون دلیل برای تعبیر آیه به ازدواج موقت نداریم جز لفظ «استمتعتم» که به علت متشابه‌بودنش نمی‌توان چیزی را با قرآن ثابت کرد.

    استدلال به قرآن برای مشروعیت ازدواج موقت جائز نیست زیرا تنها جایی از قران که در این زمینه به آن استناد می‌شود لفظ متشابه بوده و دلالت آن قطعی نیست.

    حلال‌کردن فروج در اسلام جداً مسئله مهمی است، تساهل در آن هرگز جائز نبوده و دلائل متشابه را برنمی‌تابد. در قرآن حتی یک نص صریح دالّ بر مشروعیت نکاح موقت وجود ندارد، پس ادعای مشروعیت آن باطل است زیرا پیروی از متشابهات است.

     




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 91 اردیبهشت 2 ساعت 9:45 صبح |

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم
    یا علی مدد

    فدک سند مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها

     اموال پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله

    به طور کلی می توان اموال غیر منقول حضرت رسول صلی الله علیه و اله را به پنج دسته تقسیم کرد:

    ارث - خرید - هبه و هدایا - خمس - فیء.

    فیء اموال و زمینهایی است که به وسیله جنگ و نزاع به دست مسلمانان نرسیده و بر آن سرزمین ها اسب وشتر نتاخته باشند. این زمینها به تصریح آیات الهی (مانند آیه 6 سوره حشر) مِلک خاصّ رسول خدا صلی الله علیه و اله است. یکی از مصادیق فیء زمین فدک بوده است.

    مشخصات فدک

    فدک دهی است در حجاز که میان آن و مدینه دو روز راه بود (نزدیک به 160 کیلومتر) و در آن مزارع و چشمه آبی قرار داشت. در آن منطقه دژی نیز وجود داشته است که به آن شُمْروخ می گفتند. (1)

    امروز نام این منطقه حائط است که از بزرگترین روستاهای نزدیک به خیبر می باشد و در آن نخلهای فراوانی به چشم میخورد. (2)

    ابن منظور و حُموی در توصیف فدک می نویسند: فیها عین و نخل. یعنی در آن چشمه و درختان نخل وجود داشت.(3)

    وفیها عین فواره و نخل کثیره. یعنی: در زمینهای آن چشمه جوشان و نخلهای زیادی بود. (4)

    انتقال فدک به اموال پیامبر اکرم صلی الله علیه واله

    در زمان رسول خدا صلی الله علیه و اله یهودیان ساکن در فدک و مناطق اطراف آن که از شکست پایگاه اصلی خویش در خیبر آگاه شدند از در صلح وارد گشتند و به این صورت تمامی قریه فدک تحت عنوان "فیء" به رسول خدا تعلق گرفت.

    از آنجایی که این مطلب در تاریخ اسلام قطعی است تنها به نقل یک مدرک کوتاه بسنده میکنیم:

    فکانتْ فدکُ لرسولِ اللهِ صلی الله علیه (وآله) و سلم خالِصة له لانه لم یوجفْ علیها بخَیل و لا رکاب.

    یعنی: پس فدک به طور کامل برای رسول خدا صلی الله علیه و اله بود. چرا که اسب و استری بر آن تاخته نشده بود. (5)

    بخشش فدک به صدیقه طاهره از مدارک سنی

    عن ابی سعید الخدری لما نزلت: و آت ذالقربی حقه.(6) اعطی رسول الله صلی الله علیه (وآله) وسلم فاطمةَفدکاً.

    یعنی: از ابوسعید خدری: هنگامی که آیه: وبه خویشاوندت حق وی را ببخش. نازل شد رسول خدا صلی الله علیه و اله فدک را به فاطمه سلام الله علیها بخشید. (7)

    لما نزلت هذه الایه: و آت ذالقربی حقه دعا النبی صلی الله علیه (وآله) و سلم فاطمة و اعطاها فدکا.

    یعنی: وقتی آیه 26اسراء نازل شد نبی اکرم فاطمه سلام الله علیها را خواست و فدک را به او عطا کرد. (8)

    لما نزلت علی رسول الله ص: و آت ذا القربی حقه. دعا فاطمه فاعطاها فدکا و العوالی و قال هذا قسم قسمه الله لک و لعقبک.

    یعنی زمانی که بر رسول خدا صلی الله علیه و اله آیه: و به ذی القربای خود حقش را ببخش. نازل شد آن حضرت- فاطمه سلام الله علیها را خواستند و فدک و عوالی را به ایشان عطا فرموده و گفتند:    ادامه مطلب...


  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 91 اردیبهشت 2 ساعت 9:27 صبح |

    بسیار عجیب است یک زن جوان این اندازه اصرار داشته باشد که غسل و کفن و دفن او در تاریکى شب و مخفیانه باشد؟! چرا فاطمه اینگونه وصیت مى نماید؟!

     


     

     

    حضرت فاطمه زهرا

    آزار و اذیّت به کجا رسیده؟ بى وفائى مردم نسبت به فاطمه علیهاالسلام به کجا کشیده؟ پس از فوت پیغمبر مگر غیر از فاطمه از آن حضرت کس دیگرى باقى مانده بود؟ آیا در این مدت کوتاه که پس از فوت پدر در قید حیات بود تا چه اندازه زجر و ناراحتى کشیده که حتى پس از مرگ هم نمى خواهد کسانى که نسبت به حضرتش اذیت نمودند، بر سر مزارش حاضر شوند؟

    فاطمه علیهاالسلام ظاهراً مقارن ظهر یا نزدیک غروب دار فانى را وداع کرد ولى طبق وصیت نامه، غسل و دفن او تا شب به تأخیر افتاد. صداى گریه از خانه ى زهرا علیهاالسلام بلند شد اهل مدینه خبردار شدند، صداى ضجّه و شیون از شهر بلند شد و به سوى خانه على علیه السلام حرکت کردند.

    مردم بیرون خانه اجتماع نموده در انتظار خروج جنازه بودند ناگاه ابوذر از خانه خارج شد و به مردم گفت: پراکنده شوید زیرا تشییع جنازه به تأخیر افتاد. عمر و ابوبکر به على علیه السلام تسلیت گفتند و عرض کردند یا اباالحسن مبادا قبل از ما بر جنازه ى فاطمه نماز بخوانى.(1) در آن موقع عایشه خواست بر فاطمه علیهاالسلام وارد شود، لکن اسماء اجازه نداد. عایشه شکایت اسماء را نزد پدر خود ابوبکر برد و گفت: این زن بین او دختر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله حائل شد...

    ابوبکر آمد در آستانه ى درب ایستاد و گفت: اى اسماء چرا نمى گذارى زنان پیامبر وارد بر دختر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله شوند؟ اسماء گفت: فاطمه علیهاالسلام خود به من چنین دستور داده که هیچ کس را بر وى وارد نکنم.(2) پاسى از شب گذشت و چشم ها به خواب رفتند، على علیه السلام به اتفاق اسماء در همان شب فاطمه را غسل داد و کفن کرد. (3) بلاذرى در کتاب «أنساب الأشراف» با ذکر سند مى گوید: «فاطمه در شب دفن شد».

    مراسم دفن در کمال خفاء و پنهانى و با سرعت انجام یافت همین که على علیه السلام از دفن فارغ شد، غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد و احساس کرد که سخت تنها شد. هم بى پیغمبر و هم بى فاطمه، همچون کوهى از درد، بر سر خاک فاطمه نشست

    سپس مى گوید:

    «على علیه السلام فاطمه را در شب دفن نمود چرا که اسماء بنت عُمیس قبل از آن که از دنیا برود براى او تابوتى درست کرده بود. فاطمه علیهاالسلام با دیدن آن تبسّمى نمود که در زمان حیاتش بعد از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله هرگز متبسّم دیده نشده بود، فاطمه علیهاالسلام را على علیه السلام و اسماء غسل دادند چرا که خود چنین وصیت نموده بود و ابوبکر و عمر از فوتش خبر نداشتند.(4)

    على علیه السلام جنازه را برداشت به طرف قبر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله حرکت کرد و به روضه ى مبارک رفت و آنجا نماز خواند و تنى چند از نزدیکان و اصحاب بر او نماز خواندند و عباس و فضل و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و عقیل و بریده و حُذیفه و ابن مسعود در تشییع جنازه شرکت نمودند.(5) جنازه را در تاریکى شب، آهسته آهسته و در سکوت مطلق به جانب قبر حرکت داد تا مبادا منافقین بفهمند و از دفن مانع شوند و جنازه را کنار قبر بر زمین نهادند، على علیه السلام خودش بدن نازنین همسرش را داخل قبر گذاشت با عجله ى تمام، خاک بر قبر ریختند و على علیه السلام از ترس دشمن قبر فاطمه را با خاک یکسان نمود صورت هفت یا چهل قبر تازه در نقاط مختلف بقیع درست کرد تا جاى حقیقى آن شناخته نشود.(6) مراسم دفن در کمال خفاء و پنهانى و با سرعت انجام یافت همین که على علیه السلام از دفن فارغ شد، غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد و احساس کرد که سخت تنها شد. هم بى پیغمبر و هم بى فاطمه، همچون کوهى از درد، بر سر خاک فاطمه نشست.

    حضرت فاطمه زهرا

    قسمتى از این اقدامات ، براى آن بود که طبق وصیت زهرا(سلام الله علیها) مخالفان در مراسم تشییع ، نماز و خـاک سـپـارى او حـاضـر نشوند. اما آثار ظاهرى قبر را چرا از میان برده اند؟ چرا پس ‍ از خاک سـپـارى ، صـورت هـفت یا چهل قبر در گورستان بقیع ساخته اند؟ چرا این همه تلاش در پنهان داشتن مزار او شده است؟ اگر در سال چهلم هجرى ، فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) قبر پدر خود امیرمؤمنان(علیه السلام) را از دیده مردم پنهان کردند، از بى حرمتى مخالفان مى ترسیدند. آیا وضع مدینه در سه ماه پس از رحلت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) نیز چنین بود؟!

    آیـا عـلّت هـمان نیست که آن حضرت در آخرین سخنانش به زنان مهاجر و انصار بیان کرد؟ او مى خـواسـت دور از چشم ناسپاسان و حق ناشناسان و غاصبان به خاک سپرده شود و حتى نشان او هم از آنـان پـنـهان باشد تا با این اقدام ، براى همیشه نارضایتى خود را از مخالفان ولایت اعلام کند.

    حـاکـمیت نیز به اهمیت این اقدام واقف بود و سعى کرد آثار آن را خنثى کند. ولى با مقاومت امیرمؤمـنـان (علیه السلام) روبـه رو شـدنـد. امـام صادق (علیه السلام) فرمود: وقتى فاطمه زهرا(سلام الله علیها)  به شهادت رسید، عـلى (علیه السلام) او را غـسـل داد و کـسـى جـز فـرزندان فاطمه ، فضّه و اسماء حضور نداشت . آنان بر فاطمه (سلام الله علیها)  نماز گزاردند و او را به خاک سپردند. روز بعد، مردم مدینه در بقیع جمع شدند و صـورت چـهل قبر را دیدند. نتوانستند قبر دخت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را تشخیص دهند. از این رو، یکدیگر را مـلامـت کـردنـد کـه : پـیامبرتان تنها یک یادگار داشت . او از دنیا رفت و به خاک سپرده شد. بـدون آنـکـه شـمـا حـضـور پـیـدا کـنـیـد و بـر او نـمـاز بـخـوانـیـد و حـتـى محل قبر او را نیز نمى شناسید.

    بنابر بعضی روایت‌ها خلیفه اول و دوم از جمله کسانی بودند که چون صبح شد به درب خانه علی ـ علیه السّلام ـ آمدند برای تشییع جنازه، که مقداد ندا داد که دیشب حضرت زهرا- سلام الله علیها- به خاک سپرده شده‌است، این دو تن به شدّت خشمگین شدند و بر علی ـ علیه السّلام ـ اعتراض کردند.

    برخى از سران حکومت غاصب گفتند: زنان بیایند و قبر را نبش کنند تا بر او نماز بگزاریم و او را دوبـاره بـه خـاک بـسـپـاریـم . وقـتـى خـبـر بـه امام على (علیه السلام) رسید، لباس رزم پوشید و درحـالى کـه از خـشـم چـشـمـانـش سـرخ شـده بـود، ذوالفـقـار را حمایل کرد و به بقیع آمد و مانع آنان شد.

    امـامـان مـعـصـوم (علیهم السلام) نـیـز بـه رغـم آگـاهـى از مـحـل قـبـر، آن را آشـکـار نـسـاخـتـنـد و ایـن راز تـا ظهور منتقم و منجى بشریت حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف)  همچنان مخفى خواهد ماند

    عمر، پیش آمد و گفت : ما قبر را نبش مى کنیم .

    امـیـر مـؤمـنـان (علیه السلام) پیراهن او را گرفت و او را بر زمین کوبید و فرمود: اگر حق مرا گرفتید و چـیـزى نگفتم ، براى آن بود که ترسیدم مردم مرتد شوند و از دین برگردند. اما در مورد قبر فـاطـمـه ! سوگند به خدایى که جان على در دست اوست ، اگر به خاک فاطمه دست دراز کنید، زمـیـن را از خونتان سیراب مى کنم ! آنان با مشاهده مخالفت و تهدید امیرمؤمنان (علیه السلام)، از این کار چشم پوشیدند.(7)

    پـنـهـان داشـتـن قـبـر دخـت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، با هدف اعلام نارضایتى و اعتراض آن حضرت نسبت به متجاوزان بود.

    حضرت فاطمه زهرا (ع)

    بـنـابـرایـن از ابـتـکـارات حضرت زهرا(سلام الله علیها) در راه دفاع از ولایت و اعلام نارضایتى از مخالفان، وصـیـت بـه مـخـفـى مـانـدن قـبـرشان بود. ایشان با وصیت خود خواست اعتراض همیشگى اش را نسبت به غاصبان خـلافـت اعـلام کـنـد و بوسیله ى طرح این نقشه آخرین ضربه را بر حریف وارد ساخت و یک سند زنده و محکمى براى مظلومیت خودش و جبارى دستگاه خلافت براى همیشه باقى نهاد. همچنین هر مسلمانى در صدد برمى آید بداند قبر دختر عزیز پیغمبر اسلام در کجاست. وقتى شنید که جاى قبر معلوم نیست. خواهد پرسید: چرا؟ در جواب مى شنود که خود زهرا (علیهاالسلام) وصیت نموده که قبرش مخفى بماند. آنگاه خود آن شخص علت قضیه را درک مى کند و مى فهمد که از دستگاه خلافت وقت، ناراضى بوده و جنازه ى او در محیط خفقان آورى دفن شده است. آنگاه فکر مى کند که مگر ممکن است دختر محبوب پیغمبر اسلام با آن همه فضائل و کمالات، از خلیفه ى پدرش ناراضى باشد و خلافت او صحیح باشد؟! چنین امرى امکان ندارد. پس معلوم مى شود که خلافت او غاصبانه و بر خلاف نظریه ى پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) و خانواده اش بوده است.

    امـامـان مـعـصـوم (علیهم السلام) نـیـز بـه رغـم آگـاهـى از مـحـل قـبـر، آن را آشـکـار نـسـاخـتـنـد و ایـن راز تـا ظهور منتقم و منجى بشریت حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف)  همچنان مخفى خواهد ماند.




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | چهارشنبه 91 فروردین 30 ساعت 11:51 صبح |

    + باران خدا پیوسته می بارد ، بر تر و خشک ، بر لایق و نالایق امّا مردم از باران گریزانند و ستاره رابیشتر دوست دارند ، نامردی است این همه اشک را به آن یک چشمک فروختن...

     

    شعر باران

    خیلی وقته دیگه بارون نزده

    رنگ عشق به حسن آباد نزده

    دل حسن آباد من کویر ای خدا

    خیلی وقته ابری پرپر نشده

    دل آسمونش سبک تر نشده

    مه سرد رو تن پنجره ها حسن آباد

    مثل بغض توی سینه ی منه

    ابر چشمام پر اشکه ای خدا

    وقتشه دوباره بارون بزنه

    خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده

    قلبم از دوری تو بد جوری دلتنگ شده

    بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست

    کوه غصه  از دلم رفتنی نیست

    حرف عشق تو رو من با کی بگم؟

    همه حرفها که آخه گفتنی نیست

    خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده

    قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | دوشنبه 91 فروردین 28 ساعت 4:58 عصر |

    مهم ترین و اساسی ترین مورد در قرائت صحیح آموزش تجوید می باشد

    آیات حکیمانه قرآن راجع به پنج مطلب می باشد.

    4 سوره از قرآن مجید دارای سجده واجب می باشند.

    3 سوره از سوره های قرآن مجید با « الحمدالله » شروع می شود.

    در 7 سوره از قرآن کریم،اسرار خلقت آدم است.

    کلمه « اسم » در قرآن 19 بار تکرار شده است.

    سوره بقره 86 آیه بیشتر از سوره آل عمران دارد.

    خواندن سوره قدر در حال وضو گرفتن مستحب است.

    واژه « زقوم » 3 بار در قرآن کریم آمده است.

    آیه 31 از سوره نور در مورد « توبه » آمده است.

    تنها ماهی که در قرآن آمده است،« رمضان » است.

    کلمه « شهر » 12 بار در قرآن کریم،تکرار شده است.

    آیه 33 از سوره احزاب به آیه « تطهیر » معروف است.

    در آیه از سوره لقمان امده است که :« زشت ترین صداها صدای خران است»

    آیات 11تا12 از سوره حجرات به گناهان « مسخره کردن_ عیب جویی_دادن لقبهای زشت به یکدیگر_بدگمانی_غیبت » اشاره نموده است.

    در آیه 29 از سوره فرقان « خوار کردن انسان توسط شیطان » آمده است.

    سوره توبه با « بسم الله » آغاز نمی شود.

    نام « سلیمان (ع) » 17 بار در قرآن ذکر شده است.

    5 تا از سوره های قران کریم با « قل » شروع می شود.

    نام « حضرت یوسف(ع) » 37 بار در قرآن آمده است.

    11 آیه از آیات قرآن کریم سجده مستحبی دارد.

    « غفور رحیم » 63 بار در قرآن کریم ذکر شده است.

    سوره بقره اولین سوره سری میادین قرآن است.

    اعداد کسره های به کار رفته در قرآن کریم برابر است با 39586.

    سوره صف از سوره های قرآن مجید به « الحواریون،عیسی » معروف است.

    اولین سوره نازله مربوط به شراب سوره بقره،آیه 219 است.

    کلمه « اَنَّ » در قرآن کریم 360 بار به کار رفته است.

    کلمه « بقره » 4 بار در قرآن کریم به کار رفته است.

    آیه 159 بقره به آیه کتمان معروف است.

    آیه 180 بقره به آیه وصیت معروف است.

    طبق فرموده رسول اکرم (ص) بهترین سوره ای که خداوند در کتابش نازل فرموده حمد است.

    نام یکی از جنگهای صدر اسلام را که در سوره توبه وارد شده است حنین است.

    آیه 35 از سوره نساء درباره حل اختلافات زن و شوهر است.

    سوره بقره به « فسطاط القرآن » معروف است.

    تعداد آیاتی که درباره « تورات » است 1025تا می باشد.

    آیه 5 از سوره بقره دعایی است.

    نام « یحیی (ع) » در قرآن 5 بار تکرار شده است.

    قرآن کتاب هدایت است.

    نام حضرت « داوود (ع) » در قرآن کریم،16 بار آمده است.

    تعداد حرف های سوره بقره 25500تا است.

    سوره حج نام یکی از فروع دین می باشد.

    آیه 174 سوره بقره درباره حضرت علی (ع) می باشد.

    332 بار کلمه « قل » در قرآن مجید تکرار شده است.

    کلمه « امام » به صورت مفرد و جمع،12 بار در قرآن کریم تکرار شده است.

    در قرآن کریم 58 بار کلمه « قرآن » به کار رفته است.

    تعداد سوره های مدنی برابر است با 28.

    4 سوره از سوره های قرآن مجید با « انا » شروع می شود.

    نام مبارک « زکریا » 7 بار در قرآن تکرار شده است.

    سوره بقره رکن قرآن است.

    کلمه « قال » 529 بار در قرآن مجید بکار رفته است.

    سوره آل عمران دارای 200 آیه می باشد.

     بزرگترین کلمه در قرآن کریم در سوره حجر و آیه 22 واقع شده است.

    سوره یس به « ریحانةُ القرآن » معروف است.

    سوره تحریم دارای 12 آیه می باشد که برابر با تعداد امامان معصوم ما است.

    سوره توحید نام یکی از اصول دین می باشد.

    کلمه « صبر » در قرآن 103 بار در تکرار شده است.

    سوره حمد از سوره های قرآن به « ام القرآن » معروف است.

    تعداد کسره هایی که در قرآن مجید به کار رفته است برابر است با 39586تا.

    سوره های طلاق، تحریم و احراب با « یا ایها النبی » شروع می شوند.

    اسم « الیاس (ع) » 2 بار در قرآن تکرار شده است.

    اسامی پیامبران الهی 518 بار در قرآن تکرار شده است.

    کلمه « عاد » 24 بار در قرآن کریم ذکر شده است.

    110 آیه از آیات قرآن کریم در مورد « بنی اسرائیل » نازل شده است.

    کلمه « الارض » 451 بار در قرآن مجید،ذکر شده است.

    اولین سوره ای که دارای حروف مقطعه است،بقره است.

    در سوره مبارکه بقره نام جالوت حکمران متکبر بنی اسرائیل آمده است.

    مهمترین نوع امامت از دیدگاه قرآن،عبارتست از حکومت و قضاوت.

    ناس و فلق هر دو سوره دعائی هستند.

    نام « حضرت هود (ع) » 7بار در قرآن کریم ذکر شده است.

    کلمه « جحیم » 26 بار در قرآن کریم ذکر شده است.

    کلمه وسط قرآن کریم در سوره کهف واقع شده است.

    شعار نخستین قرآن کریم « لا اله الا الله » می باشد.

    سوره نمل از سوره های قرآن مجید دارای دو « بسم الله ... » می باشد.

    سوره بقره طولانی ترین سوره قرآن و همچنین اولین سوره ای می باشد که در مدینه نازل شده است.

    نام حضرت « نوح (ع) » 43 بار در قرآن کریم ذکر شده است.

    سوره فاطر از سوره های قرآن کریم،به « الملائکه » شهرت دارد.

    تعداد آیات قرآن کریم : 6236

    هر جزء قرآن به 4 حزب تقسیم می شود.

    سوره توحید از سوره های قرآن کریم،به شناسنامه خداوند،معروف است.

    آیه 36 از سوره نمل،از زبان حضرت سلیمان (ع) می باشد.

    نام 15 سوره از سوره های قرآن کریم،با حرف « میم » شروع می شود.

    نام 6 سوره از سوره های قرآن کریم به نام پیامبران است.

    نام مبارک پیامبر (ص)،5 بار در قرآن کریم ذکر شده است.

    در سوره مجادله،در تمام آیاتش کلمه « الله » آمده است.

    هنگام نزول سوره انعام هفتاد هزار فرشته آن را همراهی کرده اند.

    داستان حضرت یوسف (ع)،از ذاستان های مهم و طولانی قرآن کریم می باشد.

    قرآن کریم می فرماید علم خداوند متعال کامل ترین علم هاست.

    خداوند در سوره مطفّفین کم فروشان را سرزنش کرده است.

    داستان قوم عاد در سوره شعرا از سوره های قرآن مجید آمده است.

    نام 14 سوره از سوره های قرآن مجید با حرف « الف » شروع می شود.

    لفظ جلاله « الله » در قرآن کریم،2699 بار به کار رفته است.

    سوره شمس از سوره های قرآن کریم،به « صالح » شهرت دارد.

    طولانی ترین سوره قرآن بقره نام دارد.

    سوره الرحمن به « عروس قرآن » مشهور است.

    لفظ « ابلیس » 11 بار در قرآن آمده است.

    واژه « شکر » 75 بار در قران آمده است.

    کوتاه ترین سوره قرآن کوثر نام دارد که در وصف حضرت فاطمه زهرا (س) می باشد.

    کلمه « انجیل » 12 بار در قرآن آمده است.

    نام مبارک « اسحاق (ع) » 17 بار در قرآن آمده است.

    تعداد « نقطه های » بکار رفته در قرآن کریم،برابر است با 1.015.030تا.

    سوره های نمل، شعرا و قصص به « طواسین » معروف هستند.

    آیه « قل هو الله احد » بیانگر توحید ذاتی می باشد.

    کاربرد کلمه « عذاب » در قرآن کریم،264 مرتبه وارد شده است.

    826 آیه در مورد دین بحث می کند.

    نام حضرت « یعقوب (ع) » 16 بار در قرآن کریم،ذکر شده است.

    کلمه « خیانت » 16 بار در قرآن،ذکر شده است.

    با توجه به سوره واقعه،مردم در روز قیامت به 3 دسته تقسیم می شوند.

    خدای بزرگ در قرآن کریم نتیجه روی گردانی از دعا را دخول در آتش دانسته است.

    قرآن ناطق به امامان معصوم می گویند.

    قرآن کریم،خوردن مال یتیم را به خوردن آش تشبیه کرده است

    کلمه « ایوب (ع) » 4 بار در قرآن تکرار شده است.

    کلمه « رحمن » 57 بار در قرآن کریم،ذکر شده است.

    405 آیه از آیات قرآن کریم،در مورد « حضرت محمد (ص) » بحث می کند.

    کلمه « الی » 737 بار در قرآن کریم به کار رفته است.

    در سوره توحید از سوره های قرآن کریم فقط یک بار کسره به کار رفته است.

    تلاوت سوره حمد در نماز میت واجب نیست.

    کاربرد کلمه « هذا » در قرآن کریم 221 مرتبه می باشد.

    قرآن کریم قمر(ماه) را به « کالعرجون القدیم » تشبیه می کند.

    آیه « ...و اصطفک علی نساء العالمین » در مورد حضرت مریم (ع) می باشد.

    کاربرد کلمه « حق » در قرآن کریم 227 بار است.

    تعداد حرف های سوره بقره،برابر است با 25.500.

    تعداد فتحه به کار رفته در قرآن مجید برابر است با 93.243.

    واژه « نفع » و « فساد » هر کدام در قرآن مجید 50 بار ذکر شده است.

    کلمه های « دنیا » و « آخرت » هر دو در قرآن کریم 115 بار ذکر شده است




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | دوشنبه 91 فروردین 28 ساعت 4:48 عصر |

    نسبت مساحت دریاها با خشکیها 

     

    امروز منطبق است . در زمان نزول قرآن کریم هنوز قاره ها کشف نشده بودند و تعیین نسبت دریاها به خشکی ها به هیچ وجه امکان پذیر نبوده است و همانطور که اطلاع دارید قاره آمریکا در قرن (5) کشف شده است . در آیات قرآن جمعا (13) بار از کلمه خشکی (بریابس) و (32) بار از کلمه دریا یاد شده است . یعنی نسبت دریا 45 / 32  و نسبت خشکی 45/13 است که اگر به درصد محاسبه شود دریا 71% وخشکی 29% محاسبه میشود که با محاسبات علمی امروز مطاقبت دارد . این درصدی که بشر امروزه با استفاده از تجهیزات پیشرفته کاپیوترهای مدرن و با استفاده از عکسهای فضاییبدست آورده همانطوری که مشاهده می کنید در لا به لای آیات قرآن مجید که (14) قرن پیش نازل شده است مندرج است.

     

     

    انفجار عظیمی در فاصله درو از منظومه ی شمسی ما رخ داد که شرکت فضاپیمایی ناسا از این واقعه با تلسکوپهای قدرتمند عکی برداری کرد!
    این اتفاق در سال 1999 /2000به حقیقت پیوست....در حالی که خدا 1400 سال پیش در مورد آن در سوره ی مبارکه ی الرحمن ذکر کرده بود!این عکس برداری ( ناسا NASA ) توسط تلسکوپ فضاپیماهایی (سحابه چشمان گربه) به انجام رسید که در مورد انفجار ستارگانی بود که بیش از 3000 سال نوری از زمین فاصله داشت.NASA نام این انفجار عظیم را ( انفجار گل رز سرخ)گذاشتند. جالب اینجا بود که این نام با نامی که خدا برای این انفجار سحابه ای انتخاب کرده بود یکی بود!این نام مطابق بود با نامی که خداوند در سوره ی الرحمن اشاره کرده بود!

    معنی 2 آیه از سوره ی الرحمن:سوره ی 55

    36 کدامیک از شگفتی های پروردگارتان را می توانید انکار کنید؟
    37 هنگامی که آسمان از هم پاشیده شود و مانند گل رز گلگون شود.
    38 کدامیک از شگفتی های پروردگارتان را می توانید انکار کنید؟

    جداشدن آسمانها و زمین- تائید تئوری انفجار بزرگ (The Big Bang )

    خدای متعال درقرآن کریم میفرماید:

     (21:30) أولم یر الذین کفروا أن السموت والأرض کانتا رتقا ففتقنهما وجعلنا من الماء کل شیء حی أفلا یؤمنون

    [21:30] آیا کافران درک نمی کنند که آسمان و زمین در آغاز به صورت یک توده جامد بود و ما آن را منفجر ساختیم تا موجودیت پیدا کند؟ و هر چیز زنده ای را از آب به وجود آوردیم. آیا ایمان می آورند؟

    [21:30]  Do the unbelievers not realize that the heaven and the earth used to be one solid mass that we exploded into existence? And from water we made all living things. Would they believe?

     

     

     


     

    در آیه فوق خدای متعال به انفجار اولیه ای که بااراده او باعث ایجاد اسمانها و زمین شد اشاره می فرماید. چگونه در زمانی که هیچگونه دانشی بجز خرافات درمورد نحوه بوجود آمدن کائنات وجود نداشت میتوان تصورنمود که بشری یکی از بزرگترین اکتشافات قرن بیستم رابرجهان آشکارسازد؟ نه هر گز. این آیه سخن یک انسان نبود که صفحه ای از قرآن عظیم را زینت داد.  قرآن بجز کلام آن دانای بی ابتدا و بی انتها نیست.

     

    (3) از یک توده گازی شکل تا آسمانها و زمین  

    در سوره ای که بنام دخان یعنی گاز نامیده شده است خدای متعال اشاره به مرحله ابتدائی پیدایش آسمانها و زمین کرده میفرماید:

    (41:11) ثم استوى إلى السماء وهی دخان فقال لها وللأرض ائتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین

    [41:11]  سپس او به آسمان پرداخت، هنگامی که هنوز به صورت گاز بود و به آن و زمین گفت: "به وجود بیایید، خواسته یا ناخواسته." آنها گفتند: "ما با میل و رغبت می آییم".

    [41:11] Then He turned to the sky, when it was still gas, and said to it, and to the earth, "Come into existence, willingly or unwillingly." They said, "We come willingly."

    تصویر زیر ستاره ای جدید را در حال شکل گیری از گاز و غبار (نبولاNebula   از بقایای گازی که منشاء پیدایش کل جهان بوده است نشان می دهد.

     

     

    Source: The Space Atlas, Heather and Henbest, p. 50.

     

     در عکس زیر سحاب لاگون (Lagoon Nebula) را می بینیم که ابری از گاز و غبار با قطری معادل 60 سال نوری است.

     

    Source: Horizons, Exploring the Universe, Seeds, plate 9, from Association of Universities for Research in Astronomy, Inc.

     

    همانطوری که در اشکال فوق نشانداده شده است علم امروزثابت کرده است که ستارگان آسمانی از انقباض تودههای عظیم گاز بوجود می آیند، پدیده ای که در قرآن بوضوح برآن در آیه فوق اشاره شده است.

    همانطوری که علم نجوم ثابت کرده است و امروز بصورت یکی از بد یهیات حتی در مدارس ابتدایی هم تدریس میشود ماه و خورشید در مدارهای خاصی شناورند. چنیین دانشی هرگز در هزارو چهارصد سال پیش در بین جوامع بشری مطرح نبود.  اما در کتاب خدای تعالی در سوره یسین بصراحت بگردش ماه وخورشید در مدارهای تعیین شده اشاره شده است:

    (36:40) لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر ولا الیل سابق النهار وکل فی فلک یسبحون

    [36:40] خورشید هرگز به ماه نمی رسد- شب و روز هرگز منحرف نمی شوند- هر یک از آنها در مدار خود شناور است.

     

     

     

      




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | دوشنبه 91 فروردین 28 ساعت 1:1 عصر |
    <   <<   106   107   108   109   110   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    رمضان واحادیث مربوط به ماه رمضان
    دهه فجر انقلاب اسلامی ......
    چرا خدا به شما کمک نمی کند؟؟
    میلاد حضرت زهرا س
    شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
    هفته بسیج
    هفته بسیج گرامی باد
    روز ایثار وشهادت اصفهان
    [عناوین آرشیوشده]
    کد عکس

    اسلایدر

    خوش آمود گویی

    ابزار وبلاگ