داستان بیکسی زهرا علیهاالسلام از جایی شروع شد که تو پلک بر هم نهادی تا شاهد روزگار سخت بعد از خود نباشی. از همان لحظه که شهر، صدایت را نشنید. از همان لحظه که روزگار، نگاه مهربانت را ندید، روزگار رنج و ملال اهل بیت علیهم السلام آغاز شد. کجاست آن روزگاران خوش با تو بودن؟ برخیز و دوباره قرآن بخوان!
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 90 بهمن 1 ساعت 4:1 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
قرآن کریم در آیه ی 30 سوره ی نور به ممنوعیت چشم چرانی و لزوم حجاب مردان و تأثیر آن در پاکی و رشد آنان اشاره می کند و می فرماید: آموزه ها و پیام ها آموزه ها و پیام ها
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 90 بهمن 1 ساعت 3:55 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
یا ابا محمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا ومولینا انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله وقدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه آقا مطمئنم...
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 90 بهمن 1 ساعت 9:14 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
آیا حضرت علی (ع) می خواست نام امام حسن و امام حسین علیهما السلام را حرب بگذرد؟ ثانیا درباره همسران امام مجتبی (ع) بعضی از قلم های مسموم دشمنان و افراد مغرض عددهای مختلفی را نوشته اند که از آنجایی که اسنادشان ضعیف است نمی توان آنها را قبول کرد. مضافا بر اینکه اگر تعداد ازدواجهای امام علیه السلام زیاد بود، باید فرزندان آن حضرت هم زیاد می شد. حتی اگر هر یک از همسران آن حضرت یک فرزند به دنیا آورده باشد باید عدد زیادی شود. در حالیکه اینطور نیست. و تاریخ چنین چیزی را نشان نداده که آن حضرت فرزندان زیادی داشته باشد[1]. نکته دیگری که ساختگی بودن این روایات را روشن می سازد این است که آن حضرت دشمنان زیادی داشتند که در صدد نکته گیری و خارج نمودن آن حضرت از صحنه خلافت بوده اند اگر این مطالب (داشتن بیش از صد همسر) درست بود، باید از این نکته بر علیه آن حضرت استفاده کرده و به آن حضرت بگویند چون زنان و همسران زیادی داری برای خلافت شایسته نیستی در حالیکه چنین چیزی را حتی دشمنان معاصر آن حضرت نگفته اند. پس این افرادی که عدد های زیاد و بزرگی را برای تعداد همسران آن حضرت نقل کرده اند قولشان قابل اعتماد نیست. همسران آن حضرت که اسمشان در تاریخ ذکر شده است عبارتند از: 1- جعده بنت اشعث. 2- ام عبد الله که دختر شلیل بن عبدالله بوده است. 3- مادر حضرت قاسم (ع) که کنیز بوده است. 4- عایشه الخثعمیه 5- خوله الفزاریه 6- ام کلثوم دختر فضل بن عباس 7- ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله تمیمی 8- ام بشیر دختر ابی مسعود انصاری. 9- هند دختر عبدالرحمن بن ابی بکر 10- زنی از دختران عمرو ابن أهیم المنقوی 11- زنی از دختران زراره 12- زنی از طایفه ثقیف که فرزندی بنام عمر بدنیا آورد. 13- زنی از طایفه بنی شیبان از آل همام. لازم به تذکر است همه این زنان دریک زمان همسر آن حضرت نبوده بلکه بعد از اینکه بعضی از دنیا رفته اند حضرت با بعضی دیگر ازدواج کرده اند
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 90 بهمن 1 ساعت 9:7 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
تعبیر قرآن درباره مرگ «به نام هستی آفرین» فرو شدن چو بدیدی برآمدن بنگر غروب شمس و قمررا چه زیان باشد کدام دانه فرورفت در زمین که نرست چرا به دانه انسانت این گمان باشد ماهیت مرگ مرگ چیست ؟ آیا مرگ ونیستی و نابودی و فنا انهدام است یا تحول و تطور و انتقال از جائی به جائی واز جهانی به جهان ؟ این پرسشی است که همواره برای بشر مطرح بوده و هست و هرکس مایل است پاسخ آن را مسقیماً بیابید ویا به پاسخی که داده شده ایمان واعتقاد پیدا کند .ما مسلمانان به حکم این که به قرآن کریم ایمان واعتقاد داریم، پاسخ این پرسش را از قرآن کریم می گیریم وبه آنچه در این زمینه گفته شده است ایمان و اعتقاد داریم. قرآن کریم پاسخ ویژه ای با تعبیر خاصی درباره ماهیت مرگ دارد،قرآن در این موردکلمه «توفی»را به کار برده و مرگ را توفی خوانده است. توفی و استیفا هردو از یک ماده اند،هرگاه کسی چیزی را به کمال و تمام و بدون مک و کسر دریافت کند و به اصطلاح آن را استیفا نماید در زبان عربی کلمه توفی را به کار می بردند. در چهارده آیه از آیات قرآن حکیم این تعبیر در مورد مرگ آمده است. 1. سوره نحل 28: الذین تتوفیهم الملاکة ظالمی انفسهم. 2. سوره نحل 32 : الذین تتوفهم الملائکةطیبین. 3.سوره زمر 42 : الله یتوفی النفس حین موتها والتی لم تمت فی منامها. 4.سوره اعراف .37: حتی اذا جا ئتهم رسلنا یتوفونهم . 5.سوره یونس.104: اعبدالله الذی یتوفیکم . 6.سوره سجده.10و11: و قالواء اذا ضللنا فی الارض اننا لفی خلق جدید بل هم بلقاء ربهم کافرون . قل یتو فیکم ملک الموت الذی و کل بکم. 7.سوره انعام:61 وهو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظة حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا و هم لا یفرطون. خدا قاهر است در بالای بندگان و برای شما نهگبا نان می فرستد تا آن وقتی که مردن یکی از شما می رسد، همان رسل و فرستاده های ما اورا توفی می کنند ( می میرانند.) و... از همه آنها چنین استنباط می شود که مرگ از نظر قرآن تحویل گرفتن است . یعنی انسان در حین مرگ ، با تمام شخصیت و واقعیتش در تحویل ما موران الهی قرار می گیردوآنان انسان را در یافت می کنند.از این تعبیر قرآن مطالب زیر استنباط می شود: الف: مرگ نیستی و نابودی و فنا نیست ، انتقال از عالمی به عالم دیگرو از نئشه ای به نئشه دیگر است وحیات انسان به گونه ای دیگر ادامه می یابد. ب: آنچه شخصیت واقعی انسان را تشکیل می دهد و « من» واقی او محسوب می شود،بدن و جهازات بدنی و هرچه از توابع بدن به شمار می رود نیست ، زیرا بدن و جهازات بدنی و توابع آنها به جایی تحویل نمی شوند و درهمین جهان تدریجاً منهدم میگردند. آن چیزی که شخصیت واقعی مارا تشکیل می دهد و «من» واقعی ما محسوب می شودهمان است که در قرآن از آن به «نفس » و احیا ناً به روح تعبیر شده است... ج: روح یا نفس انسان ملاک شخصیت واقعی انسان است و جاودانگی انسان به واسطه جاودانگی او است از نظرمقام ورتبه وجودی در افقی مافوق افق ماده و مادیات قرار گرفته است. روح یا نفس،هر چند محصول تکامل جوهری طبیعت است، اما طبیعت در اثر تکامل جوهری که تبدیل به روح یا نفس می شود، افق وجودیش و مرتبه و مقام واقعیتش عوض می شودو در سطح بالاتری قرار می گیرد،یعنی از جنس عالم دیگری می شودکه عالم ماوراء طبیعت است. با مرگ ، روح یا نفس به نئشه ای که از سنخ و نئشه روح است منتقل می شودو به تعبیر دیگر هنگام مرگ آن حقیقت مافوق مادی باز ستانده و تحویل گرفته می شود. قرآن کریم در برخی از آیات دیگر که درباره خلقت انسان بحث کرده و مربوط به معاد وحیات اخروی نیست ، این مطالب راگوش زد کرده که در انسان حقیقی هست از جنس ماوراء جنس آب و گل. درباره آدمی گوید : و نفخت فیه من روحی( حجر-29): از روح خود دراودمیدم . مساله روح و نفس و بقاء روح پس از مرگ از اٌمهات معارف اسلامی است ،نیمی از معارف اصیل غیر قابل انکار اسلامی بر اصالت روح و استقلال آن از بدن و بقاء بعدالموت آن استوار است.همچنان که انسانیت و ارزشهای واقعی انسانی بر این حقیقت استوار است و بدون آن، همه آنها موهوم محض است. تشابه مرگ و خواب در این آیه مساله خواب را با مردن در یک ردیف می شمارد . « الله یتوفی الا نفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها» : خدا نفسها را در وقت مردن و(نفس) زنده ها را که هنوز نمرده اند در وقت خوابیدن میگیرد؛ آنکه مرد دیگر نفسش برنمی گردد وآن که خوابیده است آن را دو مرتبه می فرستد. معلوم می شود از نظر قرآن یک چیزی هست که نام او نفس است. « فیمیک التی قضی علیها الموت » آنکه حکم مرگ بر او شده است ، نگهش می دارند «ویرسل الاخری الی اجل مسمی» سوره زمر-42. وآن دیگری را (یعنی خوابیده) را میفرستد تا یک وقت مقدر وتعین شده که آن هم برای همیشه باید گرفته شود.خود خوابیدن را باز اگر ما از نظر جسمای در نظر بگیریم یک حالت خیلی عادی است. اگر چه من نمی دانم ودر بعضی کتابها خوانده ام که هنوز راز خوابیدن هم صد در صد کشف نشده است تا چه رسد به راز خواب دیدن ،ولی خواب از نظر اصوی جسمانی جز قطع یک سلسله روابط چیزی نیست .اما قرآن خواب را در آن حال که شعور انسانی ضعیف شده ودر یک حدی (ازبین ) رفته، یک نوع عقب بردن و عقب کشیدن همان نفس می داند،جداکردن آن نفس میداند وبیداری را مساوی با بازگشتن همان نفس ( آن چیزی که خودش اسمش را نفس گذاشته است ). «الناس نیام فاذا ماتوا انتبهو»؛ مردم در خوابند وقتی که مردند بیدار میشوند. امام علی (ع)
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
چهارشنبه 90 دی 28 ساعت 3:32 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
آیاتى است که نتیجه بخش بودن ایمان را مشروط به عمل و نتیجه بخش بودن عمل را مشروط به ایمان قرار داده است. مانند: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ، الصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ«» (کسانى که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و عمل صالح انجام مىدهند، پاداش آنان در نزد پروردگارشان مىباشد). مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً«» (هر که از مرد و یا زن عمل صالح انجام بدهد در حالى که داراى ایمان است، او را با حیات پاکیزهاى زندگى مىبخشیم). در قرآن مجید بیش از 60 آیه در این باب آمده است که ایمان مقرون با عمل را مطرح نموده، وصول به امتیازات هر یک را مشروط به دیگرى معرفى مىنماید. - آیاتى در قرآن وجود دارند که به جهت اهمیت عمل، آن را مورد نظاره الهى معرفى مىکنند، مانند: وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما«» (و او به کارى که انجام مىدهند، داناتر است). إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ«» (قطعا خداوند به کارى که انجام مىدهید، بینا است). در حدود 80 آیه این موضوع را تأکید مىکند که خداوند متعال همه اعمال انسانى را مىبیند و مىداند. هیچ عاملى براى رشد انسانى نیرومندتر از آن نیست که بداند همه حرکات او تحت نظاره خداوندى است و هر کارى که مىکند و سخنى که مىگوید و اندیشهاى که در ذهنش به جریان مىافتد، ثبت و ضبط گشته، سرنوشت آینده ابدى او را تشکیل مىدهند. کسى که به چنین اصلى معتقد است، کمترین تعدى به حقوق دیگران نمىکند، هرگز دروغ بر زبانش جارى نمىگردد، سخنى بر ضرر دیگران نمىگوید، حتى اندیشههاى خود را هم از گرایش به پلیدیها محفوظ مىدارد.
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
سه شنبه 90 دی 27 ساعت 3:50 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
بسمه تعالی به مناسبت هوای پاک دانش آموزان مدرسه قرآنی محدثه به همت مربی پرورشی سرکار خانم جمشیدی در محیط آموزشگاه اقدام به کشیدن نقاشی کردند که کلیه دانش آموزان آموزشگاه با شوق وذوق خاصی دراین برنامه شرکت نمودند
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
سه شنبه 90 دی 27 ساعت 11:12 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|