مانتوهای تنگ و کوتاه، شلوارهای برمودا، آرایشهای تند و زننده دختران، نگاههای هرزه و بیهدف و... این همه خودنمائی در جامعهای رخ میدهد که آحاد آن دغدغه التزام به مبانی قرآن دارند! مسئله بدحجابی در جامعه، یکی از بحثهایی است که طی روزهای اخیر توجه بسیاری از محافل فرهنگی کشور و افراد موافق و مخالف مقوله حجاب را به خود جلب کرده است. واقعیت این است که آنچه امروز در خیابانها دیده میشود، نتیجه مستقیم بیتوجهی به زمینههای اجتماعی و فرهنگی درگذشته است. در این مورد که پوشش برای بانوان امری ضروری است، هیچ کس تردیدی ندارد، اما اینکه این واجب الهی چرا در جامعه ما مورد کم توجهی قرار میگیرد و چرا عدهای با این هنجار اجتماعی مقابله میکنند و چه عوامل و انگیزههائی آنها را به این سمت سوق داده است، سوالاتی است که تلاش میکنم در خلال این گزارش به پاسخهای آنها دست یابم. دختران بدحجاب، حجاب لازم است!! به پارک دانشجو میروم تا سوژههای مناسب برای گفتوگو پیدا کنم. دختری را میبینم که پوشش ظاهریاش، چندان مناسب نیست. خودم را معرفی میکنم و نظر او را راجع به ضرورت پوشش و حجاب میپرسم. کمی مکث میکند و با خنده پاسخ میدهد: «نمیدانم» و ازدوستش «بهار» میخواهد، ابتدا او سخن بگوید: «بهار» بیدرنگ میگوید: «حجاب، یک پشتوانه برای خانمها است. من حجاب را دوست دارم و اصلا هم مخالف آن نیستنم و حتی آن را برای بانوان ضروری میدانم» انتظار چنین پاسخی را ندارم، از ظاهرشان اینگونه برداشت میشود که میانهی خوبی با مقوله پوشش و حجاب نداشته باشند. نگاهی به ظاهرش میکنم و میپرسم تا چه حد ضروری؟ پاسخ میدهد:«تا حدی که به حریم شخصی افراد ضربه وارد نشود و البته چگونگی آن بستگی به فرهنگ خانواده دارد، هر کسی باید حجاب و پوششی داشته باشد، ضمن اینکه حفظ حریم افراد، تنها به صرف رعایت حجاب ظاهری نمیباشد و نوع برخوردها نیز بسیار مهم است.» از او میپرسم: شما که با این وضع در جامعه ظاهر میشوید، تا به حال مشکلی برایتان پیش نیامده؟ کمی مکث میکند، سرش را پایین میاندازد و میگوید: «خوب، چرا، اما ایرانیها جنبه این کارها را ندارند و تا دختری را با آرایش میبینند، نگاه میکنند. اما در خارج از کشور، کسی به کسی کار ندارد، هر کسی هر جور که بخواهد میپوشد» میگویم: ولی ما الان در خارج از کشور نیستیم؛ هستیم؟ سری تکان میدهد و سکوت میکند. میگویم: اگر شما در خارج از کشور، کاری خلاف عرف جامعه انجام دهید، میپذیرند؟
میگوید: «نه». میگویم: پس چرا انتظار دارید که چنین رفتاری در جامعه ما مورد پذیرش قرار گیرد. نظر «سحر» را راجع به این قضیه جویا میشوم، میگوید: «به نظر من هم پوشش برای خانمها لازم است، اما بعضیها برای تذکر دادن، لحن بدی را انتخاب میکنند، حتی عدهای از آنها توهین هم میکنند و این برخوردهایشان نتیجه عکس دارد و باعث میشود که با آنها لجبازی کنند. «بهار» ادامه میدهد: «اگر کمی بهتر با ما برخورد شود، فکر میکنم بتوانند به هدف خود برسند، با تذکر درست و عادلانه ما میتوانیم رفتارمان را اصلاح کنیم.» گلایه متدینین، ازوضع بدحجابی در جامعه موضوع گزارش را با جمعی از دوستان در میان میگذارم تا آنها نیز نظر خود را راجع به این موضوع بیان کنند. «سعیده فیاض»، کارشناس ارشد مطالعات زنان معتقد است: «حجاب، ریشه در اعتقادات درونی و میزان تقید افراد به مسائل مذهبی دارد و به هیچ وجه نمیتوان آن را به دیگران تحمیل کرد. البته این مطلب، دلیل بر این نمیشود که هر کس با هر وضع پوشش که بخواهد در جامعه حضور پیدا کند، چرا که هر جامعهای برای خود قانونی دارد». میپرسد:« مگر آنها جامعه مدنی و حقوق شهروندی و دمکراسی را قبول ندارند؟» میگویم: «پس به نظر شما لازم نیست همه بدحجابها را در مسئله حجاب از لحاظ دینی مجاب کنیم؟»، میگوید: «مگر شما در همه قوانین اجتماعی، دیگران را مجاب میکنید، ممکن است کسی چراغ قرمز را قبول نداشته باشد و بگوید من نمیخواهم پشت آن بایستم، آیا شما میگویید باید او را مجاب کنیم، یا او را به خاطر بیاحترامی نسبت به قوانین راهنمایی ورانندگی جریمه میکنید؟ این قوانین در تمامی کشورهای جهان وجود دارد.»
نظر یکی دیگر از دوستان را راجع به وضع موجود جامعه جویا میشوم؛ «فاطمه حسینی»، کارشناس فقه وحقوق اسلامی است، آهی میکشد و سری از تأسف تکان میدهد و میگوید: «با این وضع جامعه، من واقعا برای آینده فرزندانم نگرانم، گاهی اوقات، قیافهها و پوششهایی را میبینم، که از زن بودن خودم خجالت میکشم و از بیحیائی این افراد، به عنوان یک زن شرمنده میشوم.» از او میپرسم: ریشه آن را در کجا میبینید؟ میگوید: «مشکل اصلی ما، فرهنگسازی است، بیشتر بچههایی که ما الان، با این وضعیت در کوچه و خیابان میبینیم، بچههای انقلاب هستند، یعنی در مدت 27 سال انقلاب، پرورش یافتهاند و متأسفانه باید بگویم، ما هیچ کار فرهنگی برای بچهها و جوانهایمان نکردهایم و هیچ بار فرهنگی به آنها ندادهایم تا از آنها چیزی بخواهیم، این کم کاری رادر تربیت خانوادگی افراد میبینیم تا در مقوله فرهنگ سازی درکل جامعه»؛ «به عنوان مثال وقتی از رییس سازمان صداوسیما پرسیده میشود: برای ترویج فرهنگ عفاف چه کاری انجام دادهاید؟ میگوید: ما در فلان فیلم سینمایی، خانمی را که به عنوان قهرمان داستان انتخاب کردیم، یک خانم چادری است. اما وقتی وارد موضوع فیلم میشویم، همان خانم چادری را میبینیم که با مردان نامحرم به راحتی ارتباط دارد، چادرش را نیز دارد.» به نظر شماما واقعا فرهنگسازی کردهایم؟ «باید وقتی به مقوله حجاب و پوشش چادر میپردازیم، مسئله عفاف را هم جا بینداریم». خانم« فیاض» ادامه میدهد:« اخیراً تحقیقی در مورد اعتقادات مذهبی خواندم که نشان میداد، نسلی که انقلاب کرده بیشترین اعتقادات مذهبی را داشته و نسل بعد، که بچههای آنها بودهاند، کمترین اعتقادات را داشتهاند و این نشان میدهد، آنها نتوانستهاند این فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند و در این زمینه، هیچ کاری انجام ندادهاند. آداب معاشرت زن و مرد از منظر قرآن به سراغ کارشناس علوم قرآنی میروم، تا از عفاف قرآنی برایمان بگوید. او رهنمودهای قرآن را در این زمینه به دو دسته کلی تقسیم میکند؛ دسته اول به آداب معاشرت زنان و مردان نامحرم و دسته بعد به وظایف فردی اشاره دارد. «دکتر مریم حاج عبدالباقی» (استاد دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی) به آیه 25 سوره نساء اشاره و میگوید: «در این آیه، خداوند به مردان با ایمان سفارش میکند، زنانی که قبل از ازدواج، معاشرتهای غیرصالح با مردان داشتهاند را به همسری نگیرند. البته این معاشرت به معنی حرف زدن و دوستی معمولی نیست، بلکه منظور از آن هرگونه روابط آزاد و نامشروع با نامحرم است.
و یا آیه 53 سوره احزاب به مومنین سفارش میکند، وقتی برای غذاخوردن به خانه پیامبر دعوت شدید، غذا که تمام شد، سریعاً بروید بی آنکه سرگرم سخن گردید. این دستور نیز برای جلوگیری از استیناس و انس گفتاری با اعضای خانواده پیامبر بیان شده است، در قسمتهای بعدی آیه، به آنها سفارش میکند که چون از زنان پیامبر چیزی خواستید، از پشت پرده از آنان بخواهید، البته زنان پیامبر به علت اختصاص به شخصیت خاص پیامبر از حرمت بالاتری برخوردارند،اما این حرمت از حیث آداب معاشرت اختصاص به آنها ندارد بلکه در درجات بعد به دختران و زنان مومنه نیز تسری پیدا میکند. این آیات زنان پیامبر و در درجات بعدی دختران و زنان مومنه را از هرگونه معاشرت آزاد با مردان، باز میدارد. و اما دسته بعدی آیات، به وظایف فردی میپردازد که پنج مولفه دارد. آیه30 و 31 سوره نور را با هم مرور میکنیم. به مردان مومن بگو: «دیدگان خود را فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند، این برای شما پاکیزهتر است». «به زنان مومنه بگو: دیدگان خویش فرو بندند و دامنهای خویش حفظ کنند زیور حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیداست...» در این دو آیه، به مردان و زنان با ایمان توصیه میشود تا دیدگان خود را از نامحرم فرو بندند. البته منظور از «غص ابصار» این نیست که اصلا نگاه نکنند، بلکه منظور خیره نگاه نکردن و نداشتن تکرر در نگاه است و خلاصه کلام اینکه، تاحد امکان، به نامحرم بیمورد نگاه نکنید. بحث دوم، پاکدامنی است که ابتدا به مردان و بعد به زنان توصیه میشود. بحث سوم، پوشش است که در آیه 31 سوره نور به زنان سفارش شده تا« رو سریهای خود را برگردن خویش فرو اندازند.» این آیه نشان میدهد، زنان در آن زمان روسری داشتهاند اما آنرا رها میکردند و گردنهای خود را نمیپوشاندند.
و در ادامه میفرماید:« زینتهای خویش را بر نامحرم آشکار نکنند» و یا آیه 59 سوره احزاب خطاب به همسران و دختران پیامبر و زنان مومنه آمده است، تا جلبابهای خویش را نزدیک کنند. جلبات، شامل هر جامه وسیع میشده است. ولی غالبا در مورد روسریهائی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است، به کار میرفته و به طور کلی، وسیله پوشانیدن موی سر بوده است. بحث چهارم؛ شیوه راه رفتن زنان است، که آیه 25 سوره قصص، به حیا و وقار دختران شعیب، به هنگام راه رفتن اشاره دارد . علاوه بر این، آیه 31 سوره نور نیز به زنان توصیه میکند، تا پاهای خود را به گونهای به زمین نکوبند تا آنچه از زینتهایشان نهفته میدارند، معلوم گردد، که این زینتهای مخفی، میتواند خلخال و یا اندام باشد که انسان وقتی محکم قدم میگذارد اندام او بیشتر آشکار میشود بحث پنجم؛ طرز صحبت کردن است. آیه 32 سوره احزاب، به زنان پیامبر و در مراحل بعدی به زنان مومنه سفارش میکند، که در سخن، نرمش زنان و شهوت آلود به کار نبرید، تا موجب طمع بیمار دلان گردد و به خوبی و شایستگی سخن بگویید. منظور از قول معروف، محتوار گفتار میباشد یعنی در هنگام صحبت با نامحرم هر کلامی را به کار نبرید. همین توصیه به مردان نیز شده که اگر میخواهید از زنی که شوهرش فوت کرده و درعده است، خواستگاری کنید با او قرار سری نگذارید مگر آن که قول معروف بگویید. در ادامه آیه 31 سوره احزاب به زنان پیامبر سفارش شده، تا در خانههای خویش قرار گیرند و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خود آرایی از خانه بیرون نشوند، البته مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر، در خانه نیست. زیرا تاریخ صدر اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر، زنان خود را با خود به سفر میبرد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمیفرمود، بلکه مقصود از این دستور آن است که به منظور خودنمائی از خانه بیرون نروند.» مانتوهای تنگ و کوتاه، شلوارهای برمودا، آرایشهای تند و زننده دختران، نگاههای هرزه و بیهدف و... این همه خودنمائی در جامعهای رخ میدهد که آحاد آن دغدغه التزام به مبانی قرآن دارند! مسئله بدحجابی در جامعه، یکی از بحثهایی است که طی روزهای اخیر توجه بسیاری از محافل فرهنگی کشور و افراد موافق و مخالف مقوله حجاب را به خود جلب کرده است.
واقعیت این است که آنچه امروز در خیابانها دیده میشود، نتیجه مستقیم بیتوجهی به زمینههای اجتماعی و فرهنگی درگذشته است. در این مورد که پوشش برای بانوان امری ضروری است، هیچ کس تردیدی ندارد، اما اینکه این واجب الهی چرا در جامعه ما مورد کم توجهی قرار میگیرد و چرا عدهای با این هنجار اجتماعی مقابله میکنند و چه عوامل و انگیزههائی آنها را به این سمت سوق داده است، سوالاتی است که تلاش میکنم در خلال این گزارش به پاسخهای آنها دست یابم. دختران بدحجاب، حجاب لازم است!! به پارک دانشجو میروم تا سوژههای مناسب برای گفتوگو پیدا کنم. دختری را میبینم که پوشش ظاهریاش، چندان مناسب نیست. خودم را معرفی میکنم و نظر او را راجع به ضرورت پوشش و حجاب میپرسم. کمی مکث میکند و با خنده پاسخ میدهد: «نمیدانم» و ازدوستش «بهار» میخواهد، ابتدا او سخن بگوید: «بهار» بیدرنگ میگوید: «حجاب، یک پشتوانه برای خانمها است. من حجاب را دوست دارم و اصلا هم مخالف آن نیستنم و حتی آن را برای بانوان ضروری میدانم» انتظار چنین پاسخی را ندارم، از ظاهرشان اینگونه برداشت میشود که میانهی خوبی با مقوله پوشش و حجاب نداشته باشند. نگاهی به ظاهرش میکنم و میپرسم تا چه حد ضروری؟ پاسخ میدهد:«تا حدی که به حریم شخصی افراد ضربه وارد نشود و البته چگونگی آن بستگی به فرهنگ خانواده دارد، هر کسی باید حجاب و پوششی داشته باشد، ضمن اینکه حفظ حریم افراد، تنها به صرف رعایت حجاب ظاهری نمیباشد و نوع برخوردها نیز بسیار مهم است.» از او میپرسم: شما که با این وضع در جامعه ظاهر میشوید، تا به حال مشکلی برایتان پیش نیامده؟ کمی مکث میکند، سرش را پایین میاندازد و میگوید: «خوب، چرا، اما ایرانیها جنبه این کارها را ندارند و تا دختری را با آرایش میبینند، نگاه میکنند. اما در خارج از کشور، کسی به کسی کار ندارد، هر کسی هر جور که بخواهد میپوشد» میگویم: ولی ما الان در خارج از کشور نیستیم؛ هستیم؟ سری تکان میدهد و سکوت میکند. میگویم: اگر شما در خارج از کشور، کاری خلاف عرف جامعه انجام دهید، میپذیرند؟ میگوید: «نه». میگویم: پس چرا انتظار دارید که چنین رفتاری در جامعه ما مورد پذیرش قرار گیرد. نظر «سحر» را راجع به این قضیه جویا میشوم، میگوید: «به نظر من هم پوشش برای خانمها لازم است، اما بعضیها برای تذکر دادن، لحن بدی را انتخاب میکنند، حتی عدهای از آنها توهین هم میکنند و این برخوردهایشان نتیجه عکس دارد و باعث میشود که با آنها لجبازی کنند. «بهار» ادامه میدهد: «اگر کمی بهتر با ما برخورد شود، فکر میکنم بتوانند به هدف خود برسند، با تذکر درست و عادلانه ما میتوانیم رفتارمان را اصلاح کنیم.»
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
چهارشنبه 88 خرداد 20 ساعت 5:37 عصر
|
|
||||||||||
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|