قرآن، خلاصه ی کتاب های الهی است که خدا بر انبیاء و اولیایش فرستاده است. هیچ علم ربّانی و مسأله ی الهی و برنامه ی زندگی و راه معرفت، با اصل و فرع و جزئیاتش، در کتابی نیست؛ مگر در قرآن کریم. قرآن کریم سرشار از معارفی بلند و عمیق در همه ی مسائلی است که بشر برای پیمودن راه سعادت به آن نیاز دارد. مخاطبان قرآن همه ی مردم هستند و مطالب آن برای همه قابل فهم و درک است امّا ظرفیّت انسان ها برای پذیرش معارف و معارف الهی تفاوت دارد؛؛ چنان که وقتی آبی از آسمان سرازیر می شود، درّه ها و رودخانه ها هر کدام به اندازه ی گنجایش خـود، از آن آب در خود جای می دهند."انزل من السّماء ماء فسالت اودیه بقدرها"، (سوره رعد، آیه 17)
انسان موجودی جاودانی است و از فنا و نابودی نفرت دارد. مرگ در حقیقت وسیله ی انتقال به عالم دیگر برای زندگی ابدی است. تاریخ بشر نشان می دهد که حتّی ناباوران به خدا و دین، خود را موجودی فانی به شمار نمی آورند. از این رهگذر انسان دوست دارد پس از وی،نامی از او در عالم به یادگار بماند. در فرهنگ اسلامی یکی از بهترین راه های زنده نگه داشتن نام انسان، عموم کارهای خیریه به ویژه وقف در اصطلاح قرآنی، باقیات صالحات گفته می شود، نام برده شده است و مردم به آن دعوت شده اند.
نمی توانیم مبدأ روشنی برای تفکّر و عمل خیر پیدا کنیم. کار خیر همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود. ادیان آسمانی بدون استثناء در این باره برنامه داشته اند. خداوند بیش از هر موضوعی به این مسأله بها داده است. آیات قرآن در مورد خیرات، انفاق، صدقات و خدمت به خلق را مطالعه کنید، میبینید چه قدر واضح و پر معنا و مشوق است تا جایی که خداوند عمل انسان های خیر را به شکر، شکور و شاکر تعبیر می کند. یعنی خداوند شکر می کند از انسان هایی که نعمت های خدا را برای مردم هزینه می کنند.
مادر حضرت مریم قبل از تولد فرزندش، او را وقف معبد می کند تا در خدمت معبد باشد.
"وقف " سنّت حسنه ای است که از دیر باز به اشکال گوناگون در تاریخ بشر وجود داشته است و اسلام نیز آن را در مسیری روشن، منطقی و هدفدار، مترّقی و دقیق مورد استفاده قرار داده است.
آیاتی که در قرآن به انفاق احسان و عمل صالح و ایثار و... اشاره شده می تواند مشوق وقف باشند و از سویی در قرآن در آیات بسیاری با کنز مال، تکاثر، تفاخر، استکبار، سرقت طغیان، کسب حرام، حب مال راندن مهر آمیز یتیم، پرخاش از مسائل، خودبینی و... مبارزه شده که به شکلی می تواند به مقام و جایگاه وقف در قرآن اشاره داشته باشد.
نعبیـر خـداونـد چـه قـدر لطیـف و زیبا اسـت. خـدا کـه مالـک همـه چیـز است. مالـک همه ی ماسـت. مالـک لحظـات عمر ما و مالـک نفس های ماسـت. به ما می گـوید به من قرض بدهـد آن هم با تعبیراتی که یک سائل می گـوید. شما به خدا قرض بدهیـد خدا به شما جـزا می دهد."من ذالـذی یقرض الله قرضاً حسناً فیضاعفه له اضعافاً کثیره و الله یقبض و یبسط و الیه ترجعون"؛ (سوره بقره، آیه 245)
دلیلش این است که خدا می خواهد از طریق ما انسان ها این همکاری و همدلی اتفاق بیفتد. " وقف " مهم ترین وسیله ی این راه است و تفاوتی که وقف با صدقات موقّتی دارد، پایدار بودن و ماندگار بودن آن است.
وقف با عنلیت به روح قرآن، نه تنها جایز است، بلکه در مواردی و در حالاتی، راجح و مستحب است.
در این مقاله، سعی شده است که وقف از نظر قرآن مورد بررسی قرار داده شود و با استفاده از کتب تفاسیر و دیگر کتب به این موضوع پرداخته شده و امیدواریم که مورد خوانندگان گرامی واقع شود.
********* مقدمه
کارهای خیر در حد طبیعی آن به منزله ی بخشی از زندگی هر فرد، در همه ی جوامع به عنوان یک عمل مناسب و سازگار تلقی می شود. کار های خیر در همه ی جوامع مورد پسند واقع می شوند و در دین و زندگی اثرات مثبتی بر افراد می گذارد؛ اگر افراط و تفریط در آن صورت نگیرد.
یکی از کارهای خیر " وقف " نام دارد، که در تمام ادیان آسمانی، به خصوص در دین اسلام نامی آشنا است.
می دانیم که قرآن مجید اصلی ترین منبع معارف و حقوق اسلامی است و لذا برای دستیابی به اصل و ریشه ی هر اصل، پیش از هر منبع و مأخذی باید به قرآن مراجعه کنیم.
وقتی واقف درحال حیاتش ملکی از املاک خود را وقف کند هم به جامعه خدمت کرده است و هم پس از مرگش سودی به عنوان ثواب و پاداش الهی به او می رسد؛ "... و الباقیات الصالحات خیر عند ربّک ثواباً و مرداً"؛ "... و کارهای شایسته ی ماندنی، نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و خوش عاقبت تر است."؛(سوره مریم، آیه 76)
از نظر علمی می توان گفت که عمل به مقتضای اصل عام " عدل و انصاف " و توجه به حقوق "ارحام و ارقاب " و لزوم رعایت " اعتدال " و میانه روی در امور، ایجاب می کند که وقف تمام اموال، جایز نباشد. آیه ی بلند پایه ی "و الذین اذا انفـقوا سیرفـوا و لم تقیروا و کان بین ذلک قواماً"؛ "و مؤمنین کسانی هستند که چون خرج کنند، اسراف نکنند و بخل نورزند و میان این دو اعتدال عمل کنند."؛ (سوره فرقان، آیه 67)، راهنمای خوبی می تواند باشد.
هر پژوهشی در راستای رسیدن به اهداف خود قاعدتاً با محدودیت ها و موانعی روبرو است. این پژوهش نیز از این قاعده مستثنا نبوده و با موانعی روبرو بوده است.
وقف مانند انفال و خمس و زکات و جزیه و غنائم از منابع مالی حکومت اسلامی محسوب می شود و در اسلام دارای ویژگی هایی است؛ و مصداق روشنی است از تعاون و همکاری.
وقف عملی است صالح و باقی؛ که باید مورد پژوهش پژوهشگران قرلر گیرد، تا بتواند بیشتر در جوامع مورد استفاده قرار گیرد.
پژوهش ارائه شده بیشتر از نوع پژوهش های دینی، از کتابهای موجود در کتابخانه ها صورت گرفته است.
به نحوی که مطالب مورد نیاز از چندین منبع موجود در کتابخانه ها جمع آوری گشته و در کنار هم قرار گرفته اند و سعی شده بین مطالب هم از نظر دستوری و هم از نظر مفهومی ارتباطی صحیح ایجاد شود.
پزوهشگر در این پژوهش تا حدّ امکان سعی در تهیه ی کتاب ها داشته، تا بتواند نوشته ی خود را به نحو احسن و جامع و کامل ارائه دهد. و لیکن موضوع خود یعنی " وقف در قرآن " را از کتب بسیاری مورد بحث قرار می دهد تا چیزی از قلم نیفتد و ان شاء الله مورد نظر خوانندگان عزیز واقع گردد.
************** معنای لغوی وقف
وَقف: مصدر ثلاثی مجرد از باب ضَرَبَ، یَضرِبُ در لغت به معنی حبس است. وَقَفش اَلشیءَ:حَبسَهُ. و به همین معناست در این جملات: وَقَفَ اَلاَرضَ عَلَی المَساکیِنِ یا وَقَفَ اَلاَرضَ لِلمَساکین.
وقفها ای حبسها؛ چون واقف ملک را حبـس می کند برای مساکـین. و هم چنین در وقف حیـوان و غیر آن. (عمید، 1379، ص1100)
در فقـه اسلامـی گاهـی وقـف را به حبس معیـّن مال و صدقه دادن منافع تعبیـر کـرده اند که در این صورت خالـی از اشکـال نخواهد بـود.
وقف در لغـت به معنای حبس شدن و حبس کردن متوقّـف شدن و متوقّـف کـردن است. چنان چـه در آیه ی "و قفوهم انّهم مسؤول"؛ "آن ها را باز دارید و متوقّف کنید از اعمالشان مسوول هستند"، به این معنا به کار رفته. اگر کلمهِ ی وقف با حرف جر "علی"به کار رود، به معنای اطلاع دادن است؛ (قرشی،1354،236ص)، مثل آیه ی "و لو تری اذ وقفوا علی النار فقالوا یا لیتنا نرد"؛ "ای کاش ببینی آن گاه که بر آتش مشرف شدند و مطّلع گشتند و گفتند ای کاش به دنیا بر گردانده می شدیم."؛ (سوره انعام، آیه ی 27)