سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارالقران الکریم جرقویه علیا
بخشنده نادان نزد خدا از پارسای بخیل، محبوب تر است. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

جدایی و طلاق به شیوه قرآنی

هدف این است که خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هر گاه بخواهد عذاب کند و یا (اگر توبه کنند) ببخشد و توبه آنها را بپذیرد، چرا که خداوند غفور و رحیم است. در واقع نه صدق و راستى و وفادارى مؤمنان مخلص بدون پاداش مى‏ماند ، و نه سستى‏ها و کارشکنیهاى منافقان بدون کیفر !

یکی دیگر از بحث هایی که در سوره احزاب بیان شده است ، موضوع طلاق و رها کردن زنان و ذکر شرایط آن می باشد که با هم به بررسی آن می پردازیم .

امام حسین علیه السلام بالاى سر شهدا چه آیه ای را تلاوت مى‏فرمودند؟

« مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ- و َ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً ؛ از میان مؤمنان مردانى هستند که آنچه را با خداوند پیمان بسته بودند صادقانه وفا کردند (و خود را آماده‏ى جهاد نمودند)، برخى از آنان پیمانشان را عمل کردند (و به شهادت رسیدند) و بعضى دیگر در انتظار (شهادت) هستند ، و هرگز (عقیده و پیمان خود را) تغییر ندادند .» (23 احزاب )


نکته‏ها:

کلمه‏ى « نحب» داراى معانى زیادى است ولى در این جا به معناى نذر و عهد و پیمانى است که چه بسا انجام آن منجر به مرگ یا خطر بزرگى شود .

در برابر گروهى که خواهان زندگى در رفاه بودند ، «یَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِی الْأَعْرابِ» (احزاب، 20) گروهى در انتظار شهادتند : «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ»

امام حسین علیه السلام در کربلا هنگام وداع با اصحابش و گاهى بالاى سر شهدا این آیه را تلاوت مى‏فرمود . (تفسیر کنز الدّقائق) و از اینجا روشن مى‏شود که آیه چنان مفهوم وسیعى دارد که تمام مؤمنان راستین را در هر عصر و هر زمان شامل مى‏شود ، چه آنها که جامه شهادت در راه خدا بر تن پوشیدند و چه آنها که بدون هیچ گونه تزلزل بر سر عهد و پیمان با خداى خویش ایستادند و آماده جهاد و شهادت بودند .


برداشت هایی از آیه :

1ـ همه‏ى اصحاب پیامبر و مؤمنان در یک درجه نیستند : «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»

2ـ نقل کمالات دیگران یکى از راه‏هاى تربیت است : «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ» ...

3ـ دفاع از حقّ تا مرز شهادت ، نشانه‏ى صداقت در ایمان است : «صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ»

4ـ تعهّد ، لازم الاجراء و عمل به آن نشانه صداقت است : «صَدَقُوا ما عاهَدُوا»

5 بزرگداشت شهدا ، پیام و درسى قرآنى است : «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ»

6ـ انتظار شهادت نیز یک ارزش است : «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ» آمادگى براى لقاى‏ خداوند ، از صفات مؤمنان است .

7ـ باب شهادت برای همیشه باز است : «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ»

8ـ شهادت برخى مؤمنان ، عامل عقب نشینى یا دلسردى دیگر مؤمنان نمى‏شود ، (مؤمن با اینکه شهادت دوستان و عزیزان خود را مى‏بیند ، باز خود در انتظار شهادت است) : «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ»

9ـ مؤمنان واقعى پایبند عهد و پیمان خود با خدا هستند و هیچ چیز حتّى شهادت دوستان و عزیزان، روحیه آنان را تغییر نمى‏دهد : «وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»
اى پیامبر! به همسرانت بگو : اگر شما زندگى دنیا و زینت (و زرق و برق) آن را مى‏خواهید، بیایید تا شما را (با پرداخت مَهرتان) بهره‏مند سازم و به وجهى نیکو (بدون قهر و خشونت) رهایتان کنم‏»

توبه پذیرى خداوند، با لطف او همراه است!!
توبه

« لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقِینَ إِنْ شاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً ؛ تا خداوند صادقان را به خاطر صداقتشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد عذاب کند یا (اگر توبه کنند) لطف خود را بر آنان باز گرداند زیرا که خداوند آمرزنده‏ى مهربان است.» (احزاب 24)

کلمه توبه اگر با حرف «الى» بیاید ، منظور توبه بندگان به درگاه خداوند است و اگر با «على» بیاید ، منظور توجّه و لطف خداوند به بندگان می باشد : «یَتُوبَ عَلَیْهِمْ»

این آیه نتیجه و هدف نهایى عملکرد مؤمنان و منافقان را در یک جمله کوتاه چنین بازگو مى‏کند :" هدف این است که خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش دهد ، و منافقان را هر گاه بخواهد عذاب کند و یا (اگر توبه کنند) ببخشد و توبه آنها را بپذیرد ، چرا که خداوند غفور و رحیم است ." در واقع نه صدق و راستى و وفادارى مؤمنان مخلص بدون پاداش مى‏ماند ، و نه سستى‏ها و کارشکنیهاى منافقان بدون کیفر.

منتها براى اینکه راه بازگشت حتى به روى منافقان لجوج بسته نشود با جمله " أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ" درهاى توبه را به روى آنها مى‏گشاید و خود را با اوصاف " غفور و رحیم" توصیف مى‏کند تا انگیزه حرکت به سوى ایمان و صدق و راستى و عمل به تعهدات الهى را در آنها زنده کند .


نتایج :

1ـ حوادث تلخ و سخت هدفدار است ، تا استعدادها شکوفا شود و انسان با کوشش و تلاش به پاداش برسد : «لِیَجْزِیَ»

2ـ با پاداش دادن به راستگویان ، دیگران را به صادق بودن تشویق کنیم : «لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ»

3ـ تنها ، نجات در راستگویى است : «لِیَجْزِیَ ... بِصِدْقِهِمْ»

4ـ دریافت پاداش بر اساس صداقت در عمل انجام می شود : «بِصِدْقِهِمْ»

5ـ بشارت ، قبل از انذار است : «لِیَجْزِیَ ... یُعَذِّبَ»

6ـ هیچ عملى بدون پاداش نیست . (نه صدق صادقین و نه نفاق منافقین) : «لِیَجْزِیَ ... یُعَذِّبَ»

7ـ لطف خداوند ، از منافقان نیز دور نیست ، به شرط آنکه خود آنها بخواهند : «أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ»

8ـ توبه پذیرى خداوند ، با لطف او همراه است : «غَفُوراً رَحِیماً»


سعادت جاودان یا زرق و برق دنیا !

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلاً ؛ اى پیامبر! به همسرانت بگو : اگر شما زندگى دنیا و زینت (و زرق و برق) آن را مى‏خواهید، بیایید تا شما را (با پرداخت مَهرتان) بهره‏مند سازم و به وجهى نیکو (بدون قهر و خشونت) رهایتان کنم‏ .»(احزاب 28)

به دنبال کسب غنایم جنگى به وسیله‏ى مسلمین ، همسران پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله به توسعه‏ى زندگى رو آوردند و از آن حضرت وسایل و امکانات رفاهى طلب کردند . رسول خدا با خواسته آنان مخالفت کرد و به مدّت یک ماه از آنان فاصله گرفت تا آیه مورد بحث نازل شد .

در آیات نخست این سوره خداوند تاج افتخارى بر سر زنان پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) زده و آنها را به عنوان" ام المؤمنین" (مادر مؤمنان) معرفى نموده ، بدیهى است همیشه مقامات حساس و افتخار آفرین ، وظائف سنگینى نیز همراه دارد ، چگونه زنان پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) مى‏توانند ام المؤمنین باشند ولى فکر و قلبشان در گرو زرق و برق دنیا باشد؟ و چنین پندارند که اگر غنائمى نصیب مسلمانان شده است همچون همسران پادشاهان بهترین قسمتهاى غنائم را به خود اختصاص دهند ، و چیزى که با جانبازى و خونهاى پاک شهیدان به دست آمده تحویل آنان گردد ، در حالى که در گوشه و کنار افرادى ، در نهایت عسرت زندگى مى‏کنند.

از این گذشته نه تنها پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) به مقتضاى آیات پیشین" اسوه" مردم است که خانواده او نیز باید اسوه خانواده‏ها ، و زنانش مقتداى زنان با ایمان تا قیامت گردند .

تا خداوند صادقان را به خاطر صداقتشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد عذاب کند یا (اگر توبه کنند) لطف خود را بر آنان باز گرداند زیرا که خداوند آمرزنده‏ى مهربان است

پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) پادشاه نیست که حرم سرایى داشته باشد پر زرق و برق ، و زنانش غرق جواهرات گران قیمت و وسائل تجملاتى باشند .
توبه قریب

شاید هنوز گروهى از مسلمانان مکه که به عنوان مهاجر به مدینه آمده بودند بر صفه (همان سکوى مخصوصى که در کنار مسجد پیغمبر قرار داشت) شب را تا به صبح مى‏گذراندند ، و خانه و کاشانه‏اى در آن شهر نداشتند ، در چنین شرائطى هرگز پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) اجازه نخواهد داد زنانش چنین توقعاتى داشته باشند .

اینجا است که پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) به فرمان خدا مأمور مى‏شود با قاطعیت تمام با این مسأله برخورد کند و براى همیشه وضع خود را با آنها روشن سازد .

و این آیه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) را مخاطب ساخته و مى‏گوید :" اى پیامبر به همسرانت بگو : اگر شما زندگى دنیا را مى‏خواهید ، و طالب زینت آن هستید ، بیائید هدیه‏اى به شما دهم ، و شما را به طرز نیکویى رها کنم ، بى آنکه خصومت و مشاجره‏اى در کار باشد ."

" امتعکن" از ماده" متعه" است ، و منظور از آن هدیه‏اى است که با شئون زن متناسب باشد در اینجا منظور این است که مقدار مناسبى بر مهر بیفزاید و یا اگر مهریه‏اى تعیین نشده هدیه شایسته‏اى به آنها بدهد به طورى که راضى و خشنود گردند ، و جدایى آنها در محیط دوستانه انجام پذیرد .

و منظور از" سراح جمیل" در آیه مورد بحث رها کردن زنان توأم با نیکى و خوبى و بدون نزاع و قهر است .


برداشتهایی از آیه :

1ـ زندگى رهبر مسلمین باید ساده باشد . (موقعیّت دینى و اجتماعى، براى انسان وظیفه‏ى خاصّى به وجود مى‏آورد.) : «إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا ... أُسَرِّحْکُنَّ»

2ـ رهبر مسلمین نباید تحت تأثیر تقاضاهاى نابجاى همسر وخانواده اش قرار گیرد : «قُلْ لِأَزْواجِکَ»

3ـ رشد درآمد بیت المال ، نباید توقّع بستگان رهبر را بالا ببرد : «قُلْ لِأَزْواجِکَ»

4ـ نه تنها رهبر جامعه اسلامى ، بلکه وابستگان او نیز تحت نظر و توجّه مردم قرار دارند : «قُلْ لِأَزْواجِکَ»

5ـ مسئولیّت‏هاى الهى ، فوق مسئولیّت‏هاى خانوادگى است . (گاهى به خاطر قداست رهبرى، باید از مسایل عاطفى و خانوادگى گذشت.) : «قُلْ لِأَزْواجِکَ»

6ـ زن آزاد است مى‏تواند با زندگى ساده ، ولى همراه با سعادت بماند و مى‏تواند راه دیگرى را انتخاب کند : «إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ ... أُسَرِّحْکُنَّ»

7ـ در برابر تقاضاى نابجاى همسر، نظر قطعى خود را صریح و روشن اعلام کنید : «إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ» (با قاطعیّت ولى همراه با مهربانى و عدالت ، توقّعات بى‏جا را از بین ببرید.)

8ـ هنگام دسترسى به بیت المال و غنائم، با برخورد قاطع با خانواده و نزدیکان جلو توقّع و انتظارات بى مورد دیگران را بگیریم : «إِنْ کُنْتُنَّ» ...

9ـ اگر زنى زندگى ساده و سالم را تحمّل نکرد ، با رعایت عدالت و انصاف طلاقش دهید و به ادامه‏ى زندگى مجبورش نکنید : «إِنْ کُنْتُنَّ ... أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ»

10ـ خطر دنیاگرایى، حتّى خاندان نبوّت را تهدید مى‏کند :«إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ» ...

11ـ کامیابى از زر و زیور دنیا حرام نیست ، لکن در شأن خاندان نبوّت نیست : «فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ»

12ـ اگر مجبور به طلاق شدید ، راه جدایى را با نیکویى و عدالت طى کنید : «أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلًا»




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | دوشنبه 90 اردیبهشت 26 ساعت 10:8 صبح |

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    رمضان واحادیث مربوط به ماه رمضان
    دهه فجر انقلاب اسلامی ......
    چرا خدا به شما کمک نمی کند؟؟
    میلاد حضرت زهرا س
    شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
    هفته بسیج
    هفته بسیج گرامی باد
    روز ایثار وشهادت اصفهان
    [عناوین آرشیوشده]
    کد عکس

    اسلایدر

    خوش آمود گویی

    ابزار وبلاگ