ریشه یابی دروغگوئی و اینکه چرا آدمها دروغ می گویند؟ -------------------------------------------------------------------------------- با سلام البته این مطلب پیشتر توسط دوستان طرح شده بود و نظرات و مطالبی هم به آن پیوند خورده بود، از جمله مطلب بنده که بدلیل مشکلات سایت ناپدید شد. که اینک برای استفاد? دوستان در ادامه تقدیم می گردد. مشارکت شما عزیزان در بحث ها غنا، پرباری و سهولت نتیجه گیری را موجب می شود. ریشه ها و دلایل دروغگوئی دروغگوئی معمولاً از روحی? ضعف و انفعال نشأت میگیرد و به نوعی دروغگو در صدد فرار از چیزی است، ولی آنها که روحیه ای فعال و پویا داشته و در ورود و خروج به مسائل حالت تهاجمی و رو به جلو دارند، به شدت از دروغ پرهیز می کنند. حقیقت آن است که انسان هائی که هنوز به درک درستی از حقیقت عالم و چیستی و چرائی آن نرسیده و به عبارتی اندیشه و عملشان را راستی نبخشیده اند در گذرگاه ها و سربزنگاه های زندگی بعضی خواسته و برخی ناخواسته دروغ می گویند. اما کسانی که خان? دلشان و ساحت عملشان را با نور حقیقت و راستی منور کرده و نسبتشان را با همه چیز عالم به درستی تعریف نموده، از حد و مرز تعارفات و تکلف ها عبور کرده و تکلیف خود را با خویشتن و جهان پیرامونی شان روشن نموده اند، نیازی به دروغ و تزویر ندارند. پس به عبارتی می توان نتیجه گرفت که مشکل اساسی دروغگویان جهل و نادانی و عدم معرفت و شناخت به حقیقت خود و عالم هستی است. زیرا پر واضح است؛ اتکاء به دروغ و دغل، تکیه نمودن به پشتوانه ای بی اساس و پناه گرفتن در خانه ای عنکبوتی است، و این عین جهل و بی خردی است. و انسان عاقل و عارف به نفس خویش و حقیقت هستی به چنین بنیان های بی اساس و سستی تکیه نمی ورزد.
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 90 فروردین 20 ساعت 12:2 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|