در فضیلت احسان و محسنین در قرآن(( علیرضا صادقی))
نوع دوستی و کمک به هم نوع از دیدگاه آیین الهی و جهانی اسلام امری ذاتی و فطری است. در واقع خدامد متعال تمایل به کمک کردن به هم نوعان را به صورت یک شناخت در قلب هر بشری الهام کرده است. بدین مفهوم که عمل نیکوکاری به صورت نور الهی در قلب و سرشت انسان وجود دارد. ره نیکمردان آزاده گیر در قرآن کریم خصوصیات«احسان» و«محسنین» چنین آمده است: سوره بقره آیه 112: (حق این است که هر کس روی دل به سوی خدا نهد و نیکوکار باشد پاداشش نزد پروردگارش[محفوظ] است ونه بیمی بر آن هاست و نه اندوهگین می شوند). این آیه نشان گر آن است که: «بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه ای نیست، بلکه از آن کسانی است که واجد دو شرط باشند؛ در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهی، چنان نباشد که هر دستوری که موافق منافع شان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آن ها به طور کامل تسلیم حق اند. در مرحله بعد، آثار این ایمان در عمل آن ها به صورت انجام کار نیک منعکس می گردد، آن ها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه ها. در حقیقت قرآن با این بیان مسأله نژادپرستی و تعصب های نابجا را به طور کلی نفی می کند و سعادت و خوشبختی را از انحصار طایفه خاصی بیرون می آورد. ضمناً معیار رستگاری، ایمان و عمل صالح است. با توجه به آموزه های قرآن، احسان نه تنها منحصر به طایفه، گروه و نژاد خاصی نیست بلکه در هر شرایط مالی و زمانی می توان به این کار اهتمام ورزید. در سوره آل عمران آیه134 می فرماید: «کسانی که در راحت و رنج انفاق می کنند و خشم خود را فرو می خورند و از مردمان در می گذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.» آن ها با این عمل ثابت می کنند که روح کمک به دیگران و نیکوکاری در جان آن ها نفوذ کرده است و به همین دلیل تحت هر شرایطی اقدام به این کار می کنند، روشن است که انفاق در حال وسعت(مالی) به تنهایی نشانه نفوذ کامل صفت عالی سخاوت در اعماق روح انسان نیست، اما آن ها که در همه حال، اقدام به کمک و بخشش می کنند نشان می دهند که این صفت در آن ها ریشه دارد. ممکن است گفته شود در حال تنگدستی چگونه می توان انفاق کرد؟ پاسخ این سوال روشن است. زیرا اولاً افراد تنگدست نیز به مقدار توانایی می توانند در راه کمک به دیگران انفاق کنند، ثانیاً انفاق منحصر به مال و ثروت نیست، بلکه هر گونه موهبت خدا داده ای را شامل می شود؛ خواه مال و ثروت باشد یا علم و دانش یا مواهب دیگر. به این ترتیب خداوند می خواهد روح گذشت و فداکاری و سخاوت را در نفوس مستمندان جای دهد تا از رذائل اخلاقی فراوانی که از«بخل» سر چشمه می گیرد برکنار بمانند. در سوره یونس آیه 26: «برای نیکوکاران بهشت و نعمتی افزون تر هست؛ و بر چهره آنان غبار[رنج] و خواری ننشیند؛ اینان بهشتیانند و در آن جاودانند» در پاره ای از روایات ائمه(ع) نقل شده«زیادة» بر نعمت های دنیا تفسیر شده است که خداوند علاوه بر پاداش جهان دیگر، نیکوکاران را از آن بهره مند می سازند. سپس اضافه می کند«نیکوکاران در آن روز چهره های درخشانی دارند و تاریکی و ذلت، صورت آن ها را نمی پوشاند» و در پایان آیه می فرماید: «این گروه یاران بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند». چه پیروزی از این برتر که انسان احسان کند. آفریدگار و معبود و مولایش از او خوشنود شود و کارنامه قبولی او را امضاء کند. چه پیروزی از این بالاتر که با اعمال محدودی در چند روز عمر فانی، به مواهب بی پایان ابدی دست یابد. سوره الرحمن آیه60: «آیا جزای نیکوکاری؛ جز نیکو کاری است؟» آیا آن ها که در دنیا کار نیک کرده اند جز پاداش نیک الهی انتظاری در باره آن ها می رود؟ در حدیثی از امام صادق است که می فرماید: آیه ای در قرآن است که عمومیت و شمول کامل دارد. راوی می گوید: عرض کردم کدام آیه است؟ فرمود خداوند متعال می فرماید: «هَل جَـزاءُ الاِحسان الاّ الا ِحسان» که درباره کافر مومن، نیکوکار و بدکار جاری می شود«که پاسخ نیکی را باید به نیکی داد» و هر کس به او نیکی شود باید جبران کند، و راه جبران این نیست که به اندازه او نیکی کنی، بلکه باید بیش از آن باشد، زیرا اگر همانند آن باشد نیکی او برتر است چرا که او آغازگر بوده است. بنابراین پاداش الهی در قیامت نیز بیش از عمل انسان در دنیا خواهد بود، طبق همان استدلالی که امام در حدیث فوق فرموده است. «راغب» در «مفردات» می گوید: احسان چیزی برتر از عدالت است، زیرا عدالت آن است که انسان آن چه بر عهده اوست بدهد، و آن چه متعلق به اوست بگیرد، ولی احسان این است که انسان بیش از آن چه وظیفه اوست انجام دهد و کمتر از آن چه حق اوست بگیرد. احسان و انفاق، سازنده انسان و تقویت کننده روحیه از خود گذشتگی و مقدمه و مهیا کننده فضیلت ایثار در وی است، احساس تعاون، همیاری و همگرایی را در او بر می انگیزد که بسیار ارزشمند است و هر کس را یارای مبادرت به آن نیست و عزمی قوی، انگیزه ای خداخواهانه و اندیشه ای حقیقت بین می طلبد. در میان ما شیعیان، مولای متقیان امیرالمومنین علی(ع) و خانواده گرامی ایشان، برترین اسوه احسان و ایثار هستند که با وجود روزه داری، قوت روزانه خویش را به مسکین و یتیم و اسیر می بخشند. نتیجه این که، احسان و ایثار، تعالی روح فاعل آن را نشان می دهد. محسن و نیکوکار، کسی است که واجد کمالات اخلاقی است و در راه بسط عدالت نیز می کوشد و به حسب شرایط اجتماعی، فراتر از وظیفه دینی و میهنی خویش پا در دایره ایثار و انفاق و امداد و احسان می گذارد. اگر او معتقد به عدالت اجتماعی نبود، هرگز انگیزه همیاری و نیکوکاری در وجودش پدید نمی آمد و فقط به رفاه و گذران زندگی خویش می اندیشید.
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
چهارشنبه 90 فروردین 17 ساعت 5:49 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|