بخشش حسین و خاندانش... و طعام را در حالی که خود دوستش دارند به مسکین، یتیم و اسیر می خورانند جز این نیست که شما را برای خدا اطعام می کنیم و از شما نه پاداشی می خواهیم نه سپاسی.» علماى شیعه اتفاق نظر دارند سوره هل اتی و یا هیجده آیه(از آیه 5 «إنّ الأبرار .. .» تا آیه 22 «.. . و کان سعیکم مشکوراً») از آن درباره حضرت على و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)و خادمه آن ها فضه نازل شده است . علامه امینى در «الغدیر» این شأن نزول را از 34 نفر از علمای معروف اهل سنت نقل کرده است ; بنابراین این شأن نزول در بین اهل سنت هم مشهور ، بلکه متواتر است . شأن نزول : ابن عباس مى گوید : «حسن و حسین(علیهما السلام) بیمار شدند ، پیامبر(صلى الله علیه وآله)با جمعى از یاران به عیادتشان آمدند و به على (علیه السلام)فرمودند : اى ابوالحسن ! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى کردى . على (علیه السلام) ، فاطمه(علیها السلام)و فضه که خادمه آن ها بود ، نذر کردند که اگر آن ها شفا یابند ، سه روز روزه بگیرند . چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند ، در حالى که از نظر مواد غذایى دست خالى بودند . على (علیه السلام)سه مَن جو قرض نمود و فاطمه(علیها السلام)یک سوم آن را آرد کرد و سه قرص نان برای افطار سه روزشان تهیه کرد . هنگام افطار مسکینی بر در خانه آمد و گفت : «السلام علیکم یا أهل بیت محمد(صلى الله علیه وآله); سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمانان هستم ، غذایى به من بدهید» . آن ها همگى مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند . روز دوم را همچنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتى که غذایى را آماده کرده بودند (همان نان جوین ) یتیمى بر در خانه آمد ، آن روز نیز ایثار کردند و غذاى خود را به او دادند . (باز با آب افطار کردند و روز بعد را نیز روزه گرفتند) در سومین روز اسیرى به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد ، باز سهم غذاى خود را به او دادند . هنگامى که صبح شد ، على (علیه السلام)دست حسن و حسین (علیهما السلام)را گرفته بود ، خدمت پیامبر آمدند ، وقتى پیامبر آن ها را مشاهده کرده ; دید از شدت گرسنگى مى لرزند . فرمود : این حالى را که در شما مى بینم براى من بسیار گران است ; سپس برخاست و با آن ها حرکت کرد . هنگامى که وارد خانه فاطمه(علیها السلام)شد ، دید در محراب عبادت ایستاده در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشم هایش به گودى نشسته ، پیامبر(صلى الله علیه وآله)ناراحت شد ; در همین هنگام جبرئیل نازل گشت و گفت : اى محمد! این سوره را بگیر ، خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مى گوید ; سپس سوره «هل أتى» را بر او خواند» . خطابت به حسینت چه بود؟ صدای کلام تو می آید.... اینگونه خطابش میکردی؟
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ 27 تو اى روح آرامیافته! ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً 28 به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، فَادْخُلِی فِی عِبَادِی 29 پس در سلک بندگانم درآى، وَادْخُلِی جَنَّتِی 30 و در بهشتم وارد شو! سوره فجر ...
حسین مظهر صداقت... مظهر شجاعت... مظهر ایمان... مظهر نجابت... مظهر مهربانی... مظهر رشادت... مظهر ایستادگی.... بیا از امسال قول بدهیم یک صفت از امام حسین را سرمشق خود کنیم... کدام صفت را انتخاب میکنی؟ چه کسی آخر کار برنده است؟ ساعت ?0:?? ب.ظ روز یکشنبه ?5 دی ???7 حضرت فرمود: چه کسی این مرد را امشب میهمان می کند. امیرالمؤمنین علیه السلام پاسخ داد: من یا رسول الله! حضرت، نزد فاطمه رفت و پرسید: چه داریم ای دختر رسول خدا فاطمه سلام الله علیها فرمود: فقط مقداری غذا برای بچه ها داریم، لکن ما میهمان خود را به آن ترجیح می دهیم
علی علیه السلام فرمود: ای دختر محمد بچه ها را بخوابان و چراغ را نیز خاموش کن. حضرت سفره انداختند و چون غذا فقط به اندازه میهمان بود خود حضرت از غذا هیچ میل نکردن، بلکه فقط دهان خود را حرکت می دادند همانند کسی که دارد غذا می خورد تا میهمان با خیال راحت غذا بخورد، هنگامی که میهمان از غذا خوردن فارغ شد.
فاطمه سلام الله علیها چراغ آورد دیدند از فضل خدا سفره پر از غذاست چون صبح شد حضرت علی علیه السلام با پیامبر نماز گذاردند و هنگامی که سلام نماز را دادند. پیامبر نگاهی به امیرالمؤمنین فرمود و گریه شدیدی کرد و فرمود: یاعلی، خداوند دیشب کار شما راستود، این آیه را بخوان: و یؤثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصة و من یوق شحٌ نفسه فاولئک هم المفلحون کسانی که دیگران را بر خود مقدم می دانند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند، کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده اند رستگارانند! سوره حشر، آیه 9. یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام با وجود نیاز ایثار کردند و از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده اند و از رستگارانند. منابع: بحار الانوار، ج 41، ص 28 . سلام بر حسین ... که از ثلاله پاکان بود و سرلوحه شجاعت
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
یکشنبه 89 خرداد 2 ساعت 5:32 عصر
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|