شیطان و وسوسه هایش همواره بر سر راه هر فرد با ایمانی سبز شده و خودنمایی می کنند. او هر حیله و نیرنگی را سوار می کند تا معتقدین واقعی از راه راست دور شده و نتوانند فرمانبردار خالص و حقیقی باقی بمانند. هیچ کس در برابر وسوسه های شیطان در امان نیست و نمی توان گفت که همه در رویارویی با آنها صد در صد پیروز از میدان خارج می شوند. اما برخی افراد آنچنان با این وسوسه ها مقابله می کنند که شیطان در مقابل آنها سر فرود می آورد و کمتر اتفاق می افتد که بر آنها استیلا یابد. در عوض دسته دیگری نیز هستند که به راحتی در مقابل این وسوسه ها اغوا شده و هیچ امیدی به رهایی و نجات آنها وجود ندارد. یک چنین شرایط ناخوشایندی نشئت گرفته از حس نومیدی است. شخص دید وسیع خود را نسبت به تمام مسائل، از دست میدهد و دیگر قادر نیست قدرتی را که خداوند به او عطا کرده، ببیند. اولین چیزی که این افراد باید به خاطر داشته باشند، این است که خداوند هیچ گاه آنها را به سمت ارتکاب گناه هدایت نمی کند. خداوند قصد دارد تا بندگانش را مورد آزمایش قرار دهد و این مراحل همه و همه برای پاک سازی و تقویت نیروی ایمان آنها طراحی شده. گناه درست زمانیکه اصلا انتظار آنرا ندارید به وقوع می پیوندد و هیچ کس مسئول آن نیست جز شخصی که مرتکب آن می شود. اگر می خواهید مورد عفو و بخشش الهی قرار بگیرید، باید خود را سرزنش کرده و توبه نمایید. اما متاسفانه ما در عصری زندگی می کنیم که مردم چنین کارهایی را به دست فراموشی سپرده اند و معمولا گناه خود را به گردن جامعه، فشار روحی و یا هر موجود بی نام و نشان دیگری می اندازند. اگر کسی می خواهد که آمرزیده شود باید پیش از هر چیز قبول کند که “من مرتکب گناه شدم.” تا زمانیکه به دنبال کسی یا چیزی دیگر باشد که گناه خود را به گردن آن بیندازد، در مقابل فریب ها و وسوسه های شیطانی خلع صلاح خواهد بود.
انسان ها باید به نقش پندهای آسمانی در زمینه فایق آمدن به وسوسه های شیطانی گوش فرا دهند. یک از آموزه های مقدس در این را به این قرار است: “من در قلب خود جهان را جای داده ام و موظفم که در برابر آن مرتکب گناهی نشوم” زمانی که دنیای خداوند به صورت جزء جدا نشدنی قلب شخص با ایمان در می آید، این امر سبب می شود تا سنگرهای فرد در مقابل وسوسه و فریب مستحکم تر گردیده و او برای مقابله با آنها آمادگی بیشتری پیدا کند. در عبارت بالا شاهد قدرت جهانی در مقایسه با قدرت وسوسه های شیطانی هستیم؛ مطالعه هدفمند و مقدس دست نوشته های مذهبی نیز این امر را ثابت می کند که این عامل از مهمترین پیش نیازهای مقابله با وسوسه و فریب است. قدرت جهانی نه تنها نسبت به تکنیک های مختلف شیطان به ما هشدار می دهد، ما را در مقابله با آنها نیز نیرومند می سازد. یکی دیگر از راههای کامیابی و غلبه بر وسوسه ها این است که اصلا تا جایی که میتوانیم از آنها اجتناب کنیم. در جاهای مختلف دیده شده که پیامبران متفاوت پیروان خود را از خطر وسوسه آگاه ساخته و از آنها خواسته اند که در گودال چنین نیرنگ ها و فریب هایی نیفتند. برخی افراد با ایمان واقعی بالاخره به این نتیجه دست پیدا می کنند که وسوسه با گناه فرق دارد، و تنها در این صورت است که شخص قادر می شود بدون متحمل شدن هیچ گونه ضرر و زیانی، وسوسه های شیطانی را به دام انداخته و با آنها به مبارزه برخیزد. رفته رفته این کار به یک سرگرمی آشکار برایش تبدیل می شود؛ هر چه وسوسه ها بیشتر او را غلغلک می دهند او راحت تر آنها را به دام خواهد انداخت. یکی از عبارات حیاتی در این باب به شرح زیر می باشد: “هیچ وسوسه ای به اندازه فریب های رایجی که همه روزه برای تمام افراد بشر اتفاق می افتد، خطرناک نیست؛ خداوند عادل است و هیچ گاه شما را در وسوسه هایی که کنار آمدن با آنها در حد و اندازه هایتان نیست، درگیر نمی کند، راه نجات و رهایی هر یک از وسوسه ها کاملا مشخص است، فقط کافی است که در برابر آن طاقت بیاورید تا راه مناسب را بیاید.” این آیه به این معناست که خداوند هیچ گاه به شیطان آنقدر قدرت نمی دهد که بیش از اندازه عرض اندام کند. میزان وسوسه و راه فرار، به طور انحصاری مربوط به فردی است که در برابر آن قرار می گیرد و چیزی نیست که خارج از حد و اندازه های طبیعی او باشد. این مطلب که راه فراری وجود دارد و از سوی دیگر نحوه استفاده از آن راه دو مقوله کاملا متفاوت را تشکیل می دهند. اگر کسی از دنیای خدا خارج شود دیگر قادر به مشاهده و تشخیص راه فرار نخواهد بود و به هیچ وجه راههای غیبی بر او آشکار نخواهند شد. اما فرد چه از این راهها استفاده کند، چه نکند، هیچ گاه نمی تواند ادعا کند که وسوسه آنقدر شدید بوده که به راحتی توانسته من را از پای در آورد. نکته دیگر این است که هیچ دو نفری تحت تاثیر یک وسوسه مشابه قرار نمی گیرند. در حالیکه هیچ دو نفری شبیه به هم آفریده نشده اند، وسوسه ای که هر یک با آن مواجه می شوند، با دیگری متفاوت است. حتی پیامبران نیز در برابر وسوسه های بسیار شدید تری نسبت به ما قرار می گرفتند، اما نیروی ایمان آنها آنقدر قوی بود که با سربلندی هر چه تمام تر آنها را یکی پس از دیگر پشت سر می نهادند. از سوی دیگر تمام وسوسه ها در هدایت فرد به سمت گناه با یکدیگر مشترک هستند، به همین دلیل می توان از فرمان های مذهبی در این زمینه بهره گرفت. به عنوان مثال اگر بدانیم یکی از افراد هم آیین ما توانسته بر حرص و طمع خود غلبه کند، شاید کسی دیگر نیز به این نتیجه برسد که خودش نیز به راحتی می تواند در زندگی بر آن غلبه کند و وقت آن رسیده که خود را آزمایش کند. انسان ها موضف هستند که به هم نوعان خود برای پیروزی در این راه کمک کنند، این امر صرفا به منزله پاداشی برای خود این افراد محسوب می شود. برای کسانیکه از گمراهان هستند، هیچ تضمینی وجود ندارد که در مقابل وسوسه ها مورد حمایت قرار بگیرند؛ مگر اینکه از راهی که رفته اند توبه کنند و خداوند را به عنوان یگانه خالق هستی بپذیرند. اما در مقابل کسانیکه نجات پیدا کنند، نیروی آگاهی جهان به آنها اختصاص داده می شود و از نعمات بی شمار پروردگار برخوردار خواهند شد. بالطبع پیروزی در مقابل وسوسه های شیطانی از آن آنها خواهد شد، حتی در برابر ماهرانه ترین و هوس بر انگز ترین وسوسه ها.
نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی |
شنبه 96 دی 23 ساعت 11:46 صبح
|
|
نظرات شما عزیزان نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|