سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارالقران الکریم جرقویه علیا
خداوند، زیباست و زیبایی را دوست داردو خوش دارد که اثر نعمت خود را در بنده اش ببیند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

   به آموزشگاه:    
    از مرکز دارالقرآن الکریم  آموزش وپرورش
موضوع : تقدیر وتشکر
  سـلام علیکم               باصلوات بر محمد و آل محمد (ص)
احتراما ضمن عرض تبریک سال نو وآرزوی سلامتی وموفقیت در سال جدید لذا با عنایت  به اینکه در قبال عطف به نامه دارالقرآن الکریم آموزش وپرورش تعدادی از همکاران  محترم فرهنگی پاسخ مثبت دادند تا ماهانه مبلغی از حقوقشان بصورت دائم جهت ترویج قرآن ومعارف اسلامی کسر وبه حساب جاری مرکز واریز شودو بحمدالله طبق آیه شریفه قرآن جزء نیکوکاران وانفاق کنندگان در راه خدا مورد قبول  وهمچنین بعنوان خیرین مرکز دارالــقرآن شناخته خواهند شد، دراین راستا این مرکز اززحمات این عزیزان تقدیر وتشکر نموده وآرزومند برکات وخیرات وسلامت است ،شایان ذکر است طی بازدید مسئولین امورتربیتی از مرکز سازمان موافقت نمودند همکارانیکه بیشترین مبلغ از حقوقشان کسر    می شود علاوه بر دریافت تشویقی هدایای در نظر گرفته خواهد شد که انشاء الله بعد از مراحل قانونی   به آموزشگاههای محل تدریس آنها ارسال خواهد شد لازم به ذکر است همکارانیکه قصد همکاری ومساعدت با مرکز دارند می توانندبصورت محرمانه با دارالقرآن  هماهنگ نمایند با تشکر
                                                                               
علیرضا صادقی
مدیر دارالقرآن الکریم
آموزش وپرورش  جرقویه علیا
شماره تلفن 03127532535همرا مدیر 09133289435حسابداری اداره 03127533065

شماره حساب جاری بانک کشاورزی243445794
www.darghoranjarolya.parsiblog.com
darolghoran@isfedn.com
alireza_sadeghi@isfedn.com

 




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | سه شنبه 89 فروردین 24 ساعت 6:3 عصر |
    بنام خدا

    چرا قرآن به زبان عربی است؟

    زبان قرآن، زبان عربی است که در قران گاه، به قرآن عربی (هفت مورد) و زمانی به لسان عربی (سه مورد) و یا (حکم عربی) یک مورد تعبیر شده و در تمامی موارد استعمال ، از آن با تجلیل و عظمت یاد شده است. ارسال رسولان و پیامبران الهی به سوی اقوام و ملت های مختلف، جز به زبان آنها صورت نگرفته و این هم زبانی هر پیامبر با قوم خویش یک اصل کلی و فراگیر بوده است: « و ما أرسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم» ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنان بیان کند.(ابراهیم4) این قاعده کلی در ارسال رسل الهی ، در زمینه انزال کتب آسمانی نیز جاری گشته است: « و کذالک اوحینا الیک قرانا عربیا لتنذر ام القری و من حولها» و بدین گونه قرآن عربی به سوی تو وحی کردیم تا مردم مکه و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی.(شوری7) بنابراین، عربی بودن قرآن امری طبیعی بوده است؛ چرا که پیامبر از میان قومی مبعوث به رسالت گشت که زبانشان عربی بود. این امر منافاتی با رسالت جهانی و دعوت همگانی او که برای همه عصرها و نسل هاست و هدایتگری کتابش که « هدی للناس » است ، ندارد.  




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | سه شنبه 89 فروردین 24 ساعت 6:3 عصر |
     


  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | چهارشنبه 89 فروردین 18 ساعت 4:35 عصر |

    براساس در خواست بعضی از دانش آموزان شرکت کنند ه در جشنواره  مرکز دارالقرآن

    در نظر دارد هر هفته تعدادی از تصاویر گروه ها ی شرکت کننده در این جشنواره را در

    وبلاگ قرار دهد تا بازدیدکنندگان از این وبلاگ با مناطق شرکت کننده در این جشنواره آشنا

    شوند کل مناطق شرکت کننده 18 منطقه  که عبارتند الف برخوار - چادگان - سمیرم - جلگه  -

     جر قویه علیا-مبارکه - تیران کرون - مهردشت - پیر بکران- خور وبیابنک- دهاقان -  باغبهادران-

     نایین -فلاورجان- زرین شهر- فریدن- گلپایگان- خمینی شهر

     




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | چهارشنبه 89 فروردین 18 ساعت 3:55 عصر |

    سوال: صفات مشخصّ? الهی کدامند؟ در واقع، خــدا کیست؟
    جواب: خبر خوش این است که اطلاعات زیادی در این زمینه در دسترس است. در این راستا بهتر است که ابتدا به مطالع? کـُلی این صفات بپردازیم و سپس برای روشن شدن مطلب، به کتابمقدس مراجعه کرده و آیات مربوط به هر خصوصیت را مورد بررسی دقیق تری قرار دهیم. باید به خاطر داشت که در این مطالعه، بررسی کردن آیات کتابمقدس (که به عنوان مرجع ذکر می شوند) بسیار مُهم و الزامی است. اگر تعلیم مقتدران? کتابمقدس را در این زمینه نادیده بگیریم، حاصل مطالع? ما مجموعه ای از عقاید انسانی خواهد بود که می تواند ما را به نتایج غلطی نسبت به صفات الهی برساند. (ایوب 7:42) تلاش برای درک شخصیت و صفات خدا قدمی فراتر از توانائی ماست. ولیکن نداشتن چنین شناختی از خدای حقیقی، زمینه ای خواهد بود تا خدایان کاذب را پیروی و پرستش کنیم. (خروج 3:20-5
                                                                      
    تنها آنچه خدا از خود مکشوف کرده است قابل شناخت می باشد. یکی از صفات الهی "نـــــور" است. این صفت بدان معنی است که خدا خویشتن و اطلاعات مربوط به خود را مکشوف می نماید. (اشعیا 19:6؛ یعقوب 17:1) هیچیک از ما نباید نسبت به آنچه خدا از خود مکشوف کرده است بی تفاوت باشیم تا مبادا از دُخول به آرامی او بازداشته شویم. (عبرانیان 1:4) خلقت، کتابمقدس، و کلمه ای که جسم انسانی پوشید (عیسی مسیح) همگی ما را یاری میکنند تا خدا و چگونگی او را بشناسیم.
    برای شروع لازم است درک کنیم که خدا خالق است و ما بخشی از خلقت او هستیم. (پیدایش 1:1؛ مزمور 1:24) خدا فرمود تا انسان در شباهت وی آفریده شود. بنابراین، انسان در مرتبه ای والاتر از سایر مخلوقات قرار گرفت و به او قدرت داده شد تا بر هم? آنها حکومت نماید. (پیدایش 26:1-28) هر چند خلقت به واسط? "سقوط انسان" صدمه دید، ولی هنوز هم آثار اعمال خدا در آن مشهود است. (پیدایش 17:3-18؛ رومیان 19:1-20) با مشاهد? وسعت، پیچیدگی، زیبائی، و نظم خلقت می توان به عظمت خدا پی بُرد.
    مطالع? برخی از اسامی خدا در کتابمقدس می تواند ما را در درک شخصیت و چگونگی خدا یاری دهد. این اسامی به ترتیب ذیل می باشند:
    الوهیم: قدرتمند - الهی (پیدایش 1:1)
    آدونای: خداوند - اشاره به رابط? بین سَروَر و خدمتگزار می کند (خروج 10:4–13)
    ال الیون: والاترین - قدرتمندترین (پیدایش 20:14)
    ال روئی: شخص قادری که می بیند (پیدایش 13:16)
    ال شدّای: خدای قادر مطلق (پیدایش 1:17)
    ال اولام: خدای ابدی (اشعیا 28:40)
    یهوه: خدای "من هستم"، خدای واجب الوجود و ابدی (خروج 13:3-14)
    حال به بررسی فراتر صفات الهی می پردازیم. او خدائی است ابدی؛ خدائی که هستی وی بدون ابتدا و انتهاست. او نقطه ای آغازین ندارد، و هستی او هیچگاه انتها نخواهد پذیرفت. او خدائی است غیرفانی و لایتناهی (تثنیه 27:33؛ مزمور 2:90؛ اول تیموتاوس 17:1). او خدائی است تغئیر ناپذیر؛ او دچار تحَوّل و دگرگونی نمی شود. به همین دلیل او کاملاً قابل اعتماد است (ملاکی 6:3؛ اعداد 9:23؛ مزمور 26:102-27). او خدائی است منحصر به فرد؛ ذات و اعمال او را نمیتوان با هیچکس دیگر مقایسه کرد. او کامل است و هیچکس نمی تواند با وی برابری کند. (دوم سموئیل 22:7؛ مزمور 8:86؛ اشعیا 25:40؛ متی 48:5) او خدائی است غیر قابل تفحّص؛ هیچکس قادر نیست وی را آنچنانکه هست (بطور کامل) درک کند. (اشعیا 28:40؛ مزمور 3:145؛ رومیان 33:11– 34)
    خدا عادل است، یعنی نزد وی طرفداری نیست (تثنیه 4:32؛ مزمور 30:18). خدا، خدائی است قادر مطلق. این بدان معنی است که او قادر به انجام هر کاری است که او را خشنود نماید. باید توجه داشت که او کارهائی را انجام میدهد که با سایر خصوصیاتش در تناقض نبلشند (مکاشفه 6:19؛ ارمیا 17:32،27). خدا ، خدائی است حاضر مطلق؛ بدین معنی که او همه جا حضور دارد. اما توجه داشته باشید که منظور این نیست که خدا همه چیز است! (مزمور 7:139-13؛ ارمیا 23:23). خدا دانای مطلق است؛ او از همه چیز، اعم از گذشته، حال، و آینده آگاهی دارد. او می داند که در حال حاضر در فکر من و شما چه میگذرد. از آنجا که او از همه چیز خبر دارد، عدالت او منجر به داوری عادلانه ای میگردد. (مزمور 1:139-5؛ امثال 21:5)
    خدا، خدائی است واحد؛ یعنی خدائی جز او وجود ندارد. وحدانیت (یگانگی) خدا ما را به این نتیجه میرساند که او یگانه شخصی است که قادر است عمیق ترین احتیاجات قلبی ما را رفع نماید. و در نتیجه، تنها او شایسته است تا پرستیده و تمجید شود. (تثنیه 4:6) خدا، خدائی است عادل؛ او نمیتواند اعمال گناه آلود را نادیده بگیرد. خدا، بدلیل همین عدالت و راستی خویش، مجازات و داوری ما را بر عیسی مسیح نهاد تا ما آمرزش گناهان را دریافت کنیم (خروج 27:9؛ متی 45:27-46؛ رومیان 21:3-26).

    خدا حاکم مطلق است. یعنی او بالاتر و والاتر از همه چیز است. هیچ چیزی در خلقت، دانسته و یا ندانسته، قادر نیست هدف و منظور الهی را باطل سازد. (مزمور 1:93؛ 3:95؛ ارمیا 10:23). خدا روح است، یعنی او غیر قابل مشاهده می باشد. (یوحنا 18:1؛ 24:4). خدا یک تثلیث است. این بدان معنی است که او سه شخصیت در یک ذات واحد است. هر سه شخصیت الهی از لحاظ فطرت، قدرت، و جلال یکی می باشند. در متی 19:28 و مرقس 9:1-11 نام خدا بصورت مفرد بکار گرفته شده است؛ و این در حالی است که کلم? مذکور اشاره به سه شخصیت پدر، پسر، و روح القدس می کند. خدا حقیقت و راستی است. او هیچ تناقضی با خود ندارد. او نمیتواند دروغ بگوید و یا با ناراستی سازش نماید. او برای همیشه راستی و حقیقت است. (مزمور 2:117؛ اول سموئیل 29:15)

    خدا قدوس است. او از هر گونه نجاست و فساد به دور است. او دشمن هر ناپاکی است. خدا هر شرارت را می بیند و نسبت به آن غضبناک میگردد. در کتابمقدس کلم? آتش در راستای قدوسیت و پاکی بکار گرفته شده است. به همین دلیل خدا، آتش فروبرنده (سوزاننده) ومعرفی شده است (اشعیا 3:6؛ خروج 2:3،4،5؛ عبرانیان 29:12).

    خدا، خدائی است فیاض (فیض بخش)؛ یعنی او نیکو، مهربان، رحیم، و با محبت است. هم? این صفات بیانگر نیکوئی خدا میباشند. اگر خدا فیض بخش نبود، نمی توانستیم با او رابطه ای نزدیک داشته باشیم زیرا سایر صفات او ما را مُتهم به جدائی ابدی از او می کنند. ولی خدا را شکر که اینچنین نیست. او مایل است با ما رابطه ای مستقیم و شخصی ایجاد نماید. (خروج 6:34؛ مزمور 19:31؛ اول پطرس 3:1؛ یوحنا 16:3؛ 3:17)

    در جواب چنین پرسش بُزرگی، در این مطالعه فقط به بررسی مختصری از خصوصیات الهی پَرداختیم. شما را به ادام? کشف و جستجوی خود در پی خدا تشویق می کنیم. (ارمیا 13:29)

     




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | یکشنبه 89 فروردین 15 ساعت 4:33 عصر |

    خدا کیست و چیست؟ آیا خدایی وجود دارد؟

    خدا موجودی است که آفریننده جهان و جهانیان است و همو است که هیچ مانندی ندارد و تنها موجودی است که نیازمند به موجود دیگری نیست و تمام موجودات به او احتیاج دارند. اگر مقصود شما از چیستی، آگاهی از ماهیت خدا است، در پاسخ باید توجه داشت که اصولاً ماهیت خداوند به این معنا که مثلاً از چه چیز به وجود آمده یا ساخته شده و یا هر چیزی از این است، اصلاً صحیح نمیباشد. چنین فرض هایی، نشانه نقص و کمبود است و در ذات الهی راه ندارد. به عبارت دیگر خدایی که تصور میکنیم، خدا است و اصولاً خداوند در تصور و خیال ما در نمیآید و عقل نیز به ذات الهی راه نمییابد به این معنا که ماهیت او را درک کند، چون لازمه آن، احاطه به خداوند است و خدای نامحدود در احاطه موجود محدود و عقل ناقص داخل نمیشود.
    1 - راه دل یا فطرت
    2 - راه حس و علم یا راه طبیعت
    3 - راه عقل که از طریق استدلال فلسفی و عقلی به اثبات خدا میپردازد.
    در قرآن کریم و روایات اسلامی از هر سه راه برای اثبات صانع استفاده شده و سخن در باب اثبات خدا بسیار است و قرآن کریم گاهی با بیانی شیوا، فطرت آدمی را به تأمل وامیدارد. راه فطرت همان غریزه خداخواهی و خداجویی است که نوعی جاذبه معنوی است که خداوند در نهاد هر انسانی به ودیعت نهاده است. این کشش و جاذبه بین من و تو و خدا در همیشه عمر قرین و یار ما است. خداوند میفرماید: "پس دیده خود را به سوی آیین الهی، متوجه گردان! این فطرتی است که خداوند انسان‏ها را بر آن آفریده است". (1) در قسمت آخر این آیه فطری بودن گرایش انسان به دین و خداشناسی تأکید میکند.
    راه حس و طبیعت نیز راهی است برای شناخت خالق. انسان وقتی به نظام هستی مینگرد، وقتی به زمین و زمان و دریا و خشکی و وجود خود مینگرد و نظم حاکم بر اینها را لحاظ میکند، مییابد خالقی وجود دارد که مجموعه عالم هستی را با نظم خاص، به نمایش گذارده است.
    آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
    دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
    این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
    هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار(2)
    جالب آن است که بدانیم پیامبران نیامده‏اند که حس دینی و خداجویی را به انسان یاد بدهند یا حتی آنها را شکوفا کنند، بلکه آمده‏اند تا آن را به مسیر واقعی و صحیح آن هدایت کنند و از پرستش بت‏ها و خدایان خیالی به سوی خداوند واحد قهار سوق دهند؛ زیرا همان گونه گفتیم، حس خداجویی در وجود همه انسان‏ها بوده و هست، اما گاهی منحرف میشود.
    راه حس و عالم طبیعت:
    این موازنه و هماهنگی خارق‏العاده در بین موجودات، بیانگر صانعی بزرگ و تواناست که ما به یک نمونه از این هماهنگی اشاره میکنیم:
    "همه نباتات و جنگل‏ها و بوته‏ها و خزه‏ها و به طور کلی رستنیها، ساختمان اصلی وجودشان ترکیبی از آب و کربن است. حیوانات کربن دفع میکنند و نباتات اکسیژن و از این رو هر گاه این عمل موجودات متوقف میماند، آن وقت یا حیوانات همه اکسیژن‏ها را مصرف میکردند و یا نباتات کلیه کربن‏ها را و چون موازنه به هم میخورد، نسل هر دو طایفه به سرعت رو به انقراض و زوال میرفت".(3) آیا این یک نمونه کافی نیست که انسان اعتراف نماید که صانعی در کار است؟
    راه عقل نیز برای اثبات کردگار باز است، هر چند این راه دشوارترین راه‏ها میباشد. قرآن مشوق آدمی در این راه میباشد و براهین فلسفی زیادی بر اثبات صانع اقامه شده که این براهین براساس مبنای فلسفه اسلامی بنیان نهاده شده است.
    خلاصه سخن این که باید اذعان کرد که خدایی هست و آن خدا موجود واجب الوجودی است که این جهان اثر صنع او است.
    برای اطلاع بیشتر توصیه میشود به کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقاله خدای جهان و جهان، اثر مرحوم علامه طباطبایی با حواشی استاد مطهری مراجعه نمایید. نیز کتاب همه باید بدانند اثر آیت اله ابراهیم امینی را مطالعه فرمایید




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | یکشنبه 89 فروردین 15 ساعت 4:26 عصر |

    توسط رهبر معظم انقلاب نامگذاری شد
    سال 89 سال « همت مضاعف و کار مضاعف‌ »
    رهبر معظم انقلاب، در پیامی به مناسبت آغاز سال 1389 هجری شمسی آن را سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذاری کردند.
    حضرت آیت‌الله خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب، در پیام نوروزی خویش ضمن تبریک فرا رسیدن سال جدید به ملت شریف و انقلابی ایران، با تاکید بر کار و تلاش هر چه بیشتر در تمامی عرصه‌ها، سال جدید را سال « همت مضاعف و کار مضاعف » نامگذاری کردند.
    متن کامل پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است: بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
    «یا مقلّب القلوب و الأبصار. یا مدبّر اللّیل و النّهار»؛ اى دگرگون‌کننده‌ى دلها و دیدها! اى سامان‌دهنده‌ى به روز و شب! «یا محوّل الحول و الأحوال»؛ اى گرداننده‌ى سالها و دلها و حالها! «حوّل حالنا الى احسن الحال»؛ حالِ ما را به بهترین حالها تبدیل فرما .
    تبریک عرض می‌کنم عید سعید نوروز و آغاز سال نو را - که آغاز بهار و سرزندگى طبیعت است - به همه‌ى هم‌میهنان عزیز که در سراسر کشور پهناور عزیز ما زندگى می‌کنند، و همچنین به همه‌ى ایرانیانى که در هر نقطه‌اى از جهان هستند و چشم امید و انتظار به کشور عزیزشان دوخته‌اند؛ بخصوص به جوانان و مردان و زنانِ ازجان‌گذشته‌اى که براى هدفهاى عالى انقلاب و کشور فداکارى‌هاى بزرگى را انجام دادند؛ از جانِ خودشان مایه گذاشتند و جوانان خود را تقدیم انقلاب و سربلندى کشور کردند؛ به خانواده‌هاى عزیز شهیدان، به جانبازان و خانواده‌هاى فداکار آنها و به همه‌ى ایثارگران و کسانى که براى سربلندى کشور تلاش می‌کنند و کار انجام می‌دهند. و درود و سلام میفرستم به روح مطهر امام بزرگوارمان که سلسله‌جنبان این حرکت عظیم مردمى و مایه‌ى پیشرفت و اعتلاى کشور بزرگ اسلامى ایران بوده‌اند.
    عید نوروز، آغاز رویش است. این رویش همچنان که در طبیعت محسوس است، می‌تواند در دلهاى ما و جانهاى ما و حرکت رو به پیشرفت ما نیز خود را مجسم و نمایان کند. نگاهى بیندازیم به سال 88 که اکنون به پایان آن رسیده‌ایم. اگر بنا باشد سال 88 در یک جمله تعریف شود، به نظر من عبارت است از: سال ملت ایران، سال عظمت و پیروزى این ملت بزرگ، سال حضور تاریخى و اثرگذار این ملت در عرصه‌هائى که به سرنوشت انقلاب بزرگمان و به سرنوشت کشورمان بستگى داشت و منتهى می‌شد.
    در آغاز سال 88 مردم با حضور بى‌سابقه‌ى خود انتخاباتى را ساماندهى کردند که در تاریخ انقلاب ما - و البته در تاریخ طولانى کشور ما - سابقه نداشت و یک نقطه‌ى برجسته و اوج به حساب مى‌آمد. در طول ماه‌هاى بعد از انتخابات هم مردم در امتحانى بزرگ، در حرکتى عظیم و سرنوشت‌ساز، حضور خود، اراده‌ى خود، ایستادگى خود، عزم ملى خود و بصیرت خود را نشان دادند.
    تفسیر کوتاهى که از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه می‌شود ارائه کرد، عبارت از این است که دشمنان کشور و دشمنان نظام جمهورى اسلامى بعد از گذشت سى سال، همه‌ى تلاش خود و توان خود و نیروهاى خود را متمرکز کرده‌اند براى اینکه بتوانند این انقلاب را از درون شکست بدهند. ملت در مقابل این توطئه‌ى بزرگ، این حرکت خصمانه، با آگاهى و بصیرت و عزم و ایستادگىِ بى‌نظیرى توانست دشمن را به شکست بکشاند. تجربه‌اى که در این هشت ماه بعد از انتخابات تا بیست و دوم بهمن بر این ملت و بر این کشور گذشت، تجربه‌اى پر از درس، پر از عبرت و حقیقتاً مایه‌ى سربلندى ملت ایران است.
    در سال 88 ملت خوش درخشید؛ مسئولین هم تلاشهاى ارزنده و بزرگى را انجام دادند. این تلاشها در حد خود، تلاشهاى باارزشى است؛ موجب تقدیر است. بر همه‌ى ناظران منصف فرض است که از این تلاشها، از این زحمات و کار و کوششى که براى عمران و آبادانى و پیشرفت کشور در عرصه‌هاى مختلف انجام گرفت، قدردانى کنند. در عرصه‌ى علمى، در عرصه‌ى صنعتى، در فعالیتهاى اجتماعى، در سیاست خارجى، در بخشهاى مختلف، مسئولین کشور کارهاى بزرگى را انجام داده‌اند. خداوند به همه‌ى آنها اجر عنایت کند و توفیق پیشرفت مرحمت بفرماید.
    آنچه که از ملاحظه‌ى وضعیت موجود کشور و ظرفیتهاى عظیمى که در دل این کشور و ملت بزرگ نهفته است، می‌شود به دست آورد، این است که آنچه ما انجام داده‌ایم، آنچه مسئولین و مردم انجام داده‌اند، در مقابل آنچه که ظرفیت عظیم این کشور براى پیشرفت و رسیدن به عدالت است، کار بزرگى نیست. باید تلاشها را بیش از آنچه که در گذشته انجام داده‌ایم، همه انجام بدهند و خود را موظف بدانند.
    در این دعائى که در آغاز هر سال، در هنگام تحویل، همه می‌خوانیم، این فِقره جالب توجه است که می‌فرماید: «حوّل حالنا الى احسن الحال». نمی‌فرماید ما را به روز نیکى، حال نیکى برسان؛ به پروردگار عرض می‌کند ما را به بهترین حالها، به بهترین روزها، به بهترین وضعیتها برسان. همت والاى انسان مسلمان همین است که در همه‌ى عرصه‌ها به بهترین‌ها دست پیدا کند.
    امسال براى اینکه ما بتوانیم آنچه را که در این دعاى شریف به ما تعلیم داده شده است و وظیفه‌ى ماست، انجام بدهیم، براى اینکه بتوانیم بر طبق اقتضائات کشور و ظرفیتهاى کشور حرکت کنیم، احتیاج داریم به اینکه همت خودمان را چند برابر کنیم؛ کار را متراکم‌تر و پرتلاش‌تر کنیم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذارى می‌کنم. به امید اینکه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سیاسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همه‌ى عرصه‌ها، مسئولین کشور به همراه مردم عزیزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با کار بیشتر و متراکم‌تر، راه‌هاى نرفته‌اى را بپیمایند و به هدفهاى بزرگ خود ان‌شاءاللَّه نزدیکتر شوند. ما به این همت مضاعف نیازمندیم. کشور به این کار مضاعف نیازمند است.
    باید به خداى متعال توکل کنیم؛ از خداى متعال استمداد کنیم و بدانیم که زمینه براى کار، زیاد است. دشمنان، دشمن علم و ایمان جامعه‌ى ما هستند. علم و ایمان را به صورت مضاعف در میان خودمان باید تقویت کنیم. ان‌شاءاللَّه راه‌ها هموار خواهد شد؛ موانع، کوچک خواهد شد و کمک الهى و نصرت الهى، ملت ما و کشور ما و مسئولین ما را همراه و زیر سایه‌ى خود خواهد داشت. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | یکشنبه 89 فروردین 15 ساعت 4:6 عصر |
    <   <<   6   7      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    رمضان واحادیث مربوط به ماه رمضان
    دهه فجر انقلاب اسلامی ......
    چرا خدا به شما کمک نمی کند؟؟
    میلاد حضرت زهرا س
    شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
    هفته بسیج
    هفته بسیج گرامی باد
    روز ایثار وشهادت اصفهان
    [عناوین آرشیوشده]
    کد عکس

    اسلایدر

    خوش آمود گویی

    ابزار وبلاگ