سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارالقران الکریم جرقویه علیا
هرگاه خداوند، بنده ای را گرامی بدارد، او را به دوستیِ خود مشغول می سازد . [.امام علی علیه السلام]

قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده... از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی(ره) در کتاب آداب الصلوة عنوان کرده‏اند.

قرآن، شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند. این اعجاز بزرگ، این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه می‏توان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک می‏کردند و جهات مهمتری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالی‏تر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند. (1)

اهداف و مقاصد نزول قرآن

قرآن یک سفره گسترده‏ای است که همه از آن استفاده می‏کنند، منتها هر کس به وضعی استفاده می‏کند.(2) آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. (3) این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت می‏کند.(4)

ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را می‏فهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر می‏داند. اکنون به فرموده‏های این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر می‏کنیم، می‏بینیم خود می‏فرماید:

 "ذالک الکتاب لاریب فیه هدی" للمتقین". این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. می‏بینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه می‏فرماید: "ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر" می‏بینیم می‏فرماید "وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون". می‏فرماید: "کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب". (سوره ص آیه29)

بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت. (5)

مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه می‏فرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است... به‏دست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.(6) هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی‏دانیم. (7)

اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمی‏رسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق می‏کند، استدلال هم می‏کند، حکومت هم می‏کند، و وحدت را هم سفارش می‏کند و قتال را هم سفارش می‏کند. (8)

[آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمی‏توانند، برسند. (9)] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است. (10)

قرآن و کتاب‏های حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رساله‏های عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‏شود، از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی می‏تواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است. (11) کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست می‏کند و هم حکومت را درست می‏کند، همه چیز توی قرآن هست.(12) قرآن کتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت می‏کند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد ، و مادیات را تبع معنویات قرار می‏دهد. (13) ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. (14) قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است.(15)




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | جمعه 88 بهمن 30 ساعت 11:22 عصر |

    موضوع : منشا علم تجوید
    منشاء و مبداء و ریشه علم تجوید قرآن همان آیات مربوط به اقراء (یاد دادن قرآن به کسی و پس گرفتن از او را اقراء می گویند) و ترتیل و تلاوت و قرائت قرآن است که به مرور زمان با ذوق و سلیقه و کوشش و مجاهدت قراء و مقریان (مقری آن است که قرآن را با رعایت همه ی آداب قرائت به دیگران بیاموزد و مرتباً از آنان پس بگیرد) و به پیروی از روش قرائت قراء اولیه «قراء سبعه» که از زبان رسول خدا (صل الله علیه واله) قرآن را شنیده بودند به صورت علمی به نام علم تجوید یعنی علم خوب خواندن و نیکو تلاوت کردن قرآن تدوین گشت و گسترش پیدا کردبرای تست  یادگیری تمرین زیر را انجام دهید و در مسابقه شرکت فرمائید :
    تمرین:
    رَبـِحـَتْ تـِجـارَتـُهـُمْ ـ اَقـُلْ لَکـُمْ ـ تـَسـْتـَطِعْ عَلَیْهِ ـ یُدْرِکْکُمْ ـ فَاضْرِبْ بِهِ ـ یَلْهَثْ ذلِکَ ـ قَدْ تـَبـَیَّنَ ـ اِرْکَبْ مَعَنا ـ یُوَجِّهْهُ ـ عَبَدْتُمْ ـ قالَتْ طآئِفَهٌ ـ اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما ـ فَرَّطْتُمْ ـ-معنای ادغام:
    ادغـام در لغـت، (مـترادف کلمه (ادخال) به معنای (داخل نمودن) است، و در اصطلاح، عبارت است از: (داخـل کـردن حـرفـی در حـرف دیـگـر بـطـوری کـه اثـری از حـرفـِ اوّل یعنی (مُدْغَمْ) باقی نماند و حرف دوّم یعنی (مُدْغَمٌ فیه) مشدّد شود، مانند:
    (قَدْ دَخَلُوا) که دال (قَدْ) در دال (دَخَلُوا) ادغام شده و آن را (قَدَّ خَلُوا) می خوانیم.
    چـنـانـچـه مـُدغـَم و مـُدغـَمٌ فـیـه، مـثـل هـم نـبـاشـنـد، نـخـسـت مـدغـم را تـبـدیـل بـه حـرف دوّم نـمـوده و سـپـس ادغـام مـی کـنـیـم، مـانـنـد (قـُلْ رَبِّ) کـه ابـتـدا (لام) را تبدیل به (راء) و بعد در (راء) دوّم ادغام می نماییم و (قُرَّبِّ) می خوانیم.
    -فایده ادغام:
    فـایـده ادغـام (سـهـولت در تـلفّظ) است، یعنی اگر حرفی یک بار تلفّظ و بلافاصله همان حرف یا حرف همجنس آن تکرار شود، این حالت برای دستگاه صوتی انسان، سنگین خواهد بود که این سنگینی با بهره گیری از قاعده ادغام برطرف می شود.
    -انواع سه گانه ادغام و موارد آن در قرآن:
    الف ـ ادغـام مـتـمـاثلین: در دو حرفی است که مثل یکدیگر باشند (تکرار یک حرف) و ادغام آنها لازم است چه در یک کلمه باشند و چه در دو کلمه، مانند:
    یُدْرِکْکُمْ ـ قُلْ لَهُمْ که خوانده می شوند: یُدْرِکُّمْ ـ قُلَّهُمْ.
    ب ـ ادغام متجانسین: زمانی است که دو حرف هم مخرج (حروفی که از یک محلّ، تلفّظ شوند) کنار یکدیگر واقع شوند، خواه در یک کلمه و خواه در دو کلمه، و ادغام آنها نیز لازم است.
    ادغام متجانسین در قرآن مجید، تنها در موارد هفتگانه زیر پیش آمده است.
    1 ـ مدغم (طاء) مدغم فیه (تاء)، مانند: بَسَطْتَ (بَسَطتَ).
    2 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (طاء)، مانند: قالَتْ طآئِفَةٌ (قالَطّآئِفَةٌ).
    3 ـ مدغم (دال) مدغم فیه (تاء)، مانند: عَبَدْتُمْ (عَبَتُّمْ).
    4 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (دال)، مانند: اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما (اُجیبَدَّعْوَتُکُما).
    5 ـ مدغم (ذال) مدغم فیه (ظاء)، مانند: اِذْظَلَمُوا (اِظَّلَمُوا).
    6 ـ مدغم (ثاء) مدغم فیه (ذال)، مانند: یَلْهَثْ ذلِکَ (یَلْهَذّلِکَ).
    7 ـ مدغم (باء) مدغم فیه (میم)، مانند: اِرْکَبْ مَعَنا (اِرْکَمَّعَنا).
    در مورد اوّل باید دقّت شود که حالت درشتی و پُری حرف طاء باقی بماند.
    در مـورد شـشـم و هـفـتـم بـدون ادغـام نـیـز خـوانـده مـی شـونـد و بـجـز دو مثال ذکر شده، نمونه دیگری در قرآن وجود ندارد.
    ج ـ ادغـام مـتقاربین: در حروفی جریان دارد که یا مخرجشان نزدیک به هم باشد و یا در بیشتر صفات، متّحد باشند. رعایت آنها تنها در دو مورد لازم است و در سایر موارد (حَفْص) ادغام نکرده است.
    1 ـ لام ساکن در حرف راء، مانند: قُلْ رَبِّ (قُرَّبِّ) ـ بَلْ رَبُّکُمْ (بَرَّبُّکُمْ).
    2 ـ قـاف سـاکـن در حرف کاف که در قرآن فقط یک مورد و در کلمه (اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ) پیش آمده و آن را (اَلَمْ نَخْلُکُّمْ) می خوانیم بَلْ رَبُّکُمْـ اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ ـ اَحَطْتُ ـ اِذْ ظَلَمْتُمْ ـ فَرَّطْتُ ـ اَثْقَلَتْ دَعَوَاللّهَ ـ وَدَّتْ طآئِفَةٌ ـ لَقَدْ تابَ




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | جمعه 88 آبان 1 ساعت 10:23 صبح |

    اولین معلمان قرائت قرآن

    اولین معلم قرآن خداون متعال است که قرآن را با همین خصوصیت به پیغمبرش اقراء کرده و فرموده است: «سَِنُقرِئُکَ فَلا تَنْسی» (سوره اعلی آیه 6) ما قرآن را آنطور برتو می خوانیم و از تو پس می گیریم که هرگز فراموش نکنی.
    پس از خداوند متعال، رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اولین مقری است که مامور است قرآن را با ترتیل برای مردم بخواند ( وَ رَتِل الْقُرآنَ تَرْتِیلاً) .
     آنگاه یاران و شاگردان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ( و سرآمد همه ی ایشان حضرت علی علیه السلام)؛ اولین شاگردان مکتب وحی، این وظیفه ی مهم را به عهده گرفتند و این رشته ادامه پیدا کرد و علمای قرآن که آنان را قراء ومقریان می گویند طبقه به طبقه و زنجیروار آمدند وعهده دار این امر روحانی گردیدند و هر طبقه و گروه این ودیعه الهی را از طبقه پیشین تحویل گرفت و به طبقه بعد از خود سپرد تا پس از 1400 سال با وساطت هزاران قاری و مقری، وحی آسمانی دست نخورده بماند (... و انا له لحافظون) و صحیح و سالم به دست ما برسد.
    در حقیقت سلسله ی قاریا ن قرآن افتخار حفظ و حراست از کلام خدا را طی قرون متوالی داشته اند. و این چه موهبت و افتخار بالایی است که نصیبشان گردیده است




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | جمعه 88 آبان 1 ساعت 10:21 صبح |

     آشنایی مختصر با علامه طبا طبایی
    علامه طباطبایی در بیست و نهم ذی الحجه 1321 قمری ، مطابق با 1281 شمسی در تبریز دیده به جهـان گشود 0 تحصیـلات خود را در سن 9 سالگی ، که پدر و مادر خود را از دست داده بود شروع کرد و در مدت کوتاهی علاوه بر قـرآن به یادگیری کتابهای مختلفی از جمله بوستان و گلستان سعدی ، تاریخ معجم و منشآت امیر نظام ، ارشاد الحساب و نصاب الصبیان و……… همت گماشت و در سن 15 سالگی به فراگیری علوم عربی روی آورد او هرچند آن گونه که خود می گوید به تحصیل علاقــه نداشته بود و هر چه می خواند نمی فهمید اما یکباره عنایت خداوندی شامل حال او می شود و بساط معاشرت با غیر اهل علم را بکلی بر می چیند و در خواب و خوراک به حداقل قناعت می کند و بقیه اوقات را به مطالعه می پردازد .
     علامه بزرگوار در سال 1304 برای ادامه تحصیل عازم نجف می شوند و در 11 سال اقامت در آنجا از محضر اساتید بزرگوارو آیات عظام چون محمد حسین نائینی ، ابوالحسن اصفهانی و مخصـوصا آیت الله  قاضی طباطبایی  در اخـلاق و عــرفان و ……… غیره بهره مند می شوند .
     در سال 1314 به تبریز بازگشت و به تفسیر قرآن پرداخت و به علت ناامنی و قتل و غارت توسط حزب دمکرات آذربــایجان تصمیم گرفتند که با استناد و طلب خیر از قرآن به یک شهر علمی کوچ کنند 0 از این رو در فروردین 1325 عازم قـم شدند و در آنجا با تلاش و کوششهای فراوان در زمینه تفسیر و فلسفه به نوشتن تفسیر المیزان با آن همه جامعیت و مســـائل مختلف سیاسی اجتماعی و فرهنگی همت گماشت 0 استاد گرامی علاوه بر فلسفه با تشکیل جلسات خصــوصی با شاگردان برجسـته خودشان مانند شهید مطهری به بررسی فلسفه های غربی مخصوصا ماتریالیست پرداختند که حاصـل این جلسات تالیف کتاب ((اصول فلسفه و روش رئالیسم ))بود 0 همچنین استاد به تدریس (شرح چغمینی) در علم هیات و امور اخلاقی و تزکیه نفـس در سالهای 69-1368 قمری پرداختند و تقریرات درسی ایشان در رساله ای به نام ((لباب الالباب )) به چاب رسید0
     استاد در علوم عقلی و نقلی مجتهد و در ادبیات ادیبی زبر دست بود . به فارسی و عربی قلم می زد و در سرودن شعر طبـعی بلند داشت به علاوه استاد خطی زیبا و نیکو داشت0
     علامه از سال  42 –1341 به بعد نقش به سزایی در نهضت اسلامی ایفا نمودند و در اعــلامیه معروف اسفند 1341 امضـای ایشان رادر کنار امضای امام (ره) مشاهده می کنیم.
    تالیــــفات اســـــتاد
    1-تفسیر المیزان 2-رساله ای در مبدا و معاد3-حاشیه بر کفایت الاصول4-اصـــــول فلسفه و روش رئالیسم5-سنـــن النبی
    6- شیعه دراسلام 7-قرآن در اسلام8-نهایه الحکمه9-بدایه الحکمه 10-وحی یا شعور مرموز11-رساله ای در عشق12-اصول عقاید شیعه13-علی وفلسفه الهی14-حاشیه بر اسفار صدرالمتالهین 15-رساله ای در حکومت اسلامی16 -رســـاله ای در قوه و فعــل
    17-رساله ای در وسائط18-تعلیقه بر اصول کافی 19-حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری 20-نظریه السیاسیه و الحــــکم فی الاسلام
    21- تعلیقه بر بعضی مجلدات بحارالانوار
     به فرموده حضرت آیه الله مکارم شیرازی رمز موفقیت یک طلبه و یا یک عالم را در سه اصل(1- نظم در کار2-استـــقامت و پشتکار
     3-اخلاص و پاکی نیت )می دانستند که این سه اصل به خوبی در  علامه طباطبا یی دیده می شد.
     سرانجام علامه پس از هشتاد سال عمر با برکت و به دنبال یک کسالت طولانی در روز یکشنبه 18 محرم الحرام سال 1402 قمری برابر با 24 آبانماه 1360 شمسی چشم از جهان فرو بست و در حرم مطهر حضرت معصومه به خاک سپرده شد 0 روانش شاد و راهش پر رهرو باد

    پایگاه شماره 3 مرکز دارالقرآن  الکریم منطقه جر قویه علیا




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 88 خرداد 30 ساعت 9:57 صبح |

    من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم        روز اول که آمدم دستور تا آخر گرفتم
    امام صادق علیه السلام :
    به درستی که زوار حسین بن علی علیه السلام چهل سال قبل از مردم داخل بهشت می شوند در حالیکه بقیه مردم در حساب و موقف هستند.
    امام صادق علیه السلام :
    کسی که قبر حسین علیه السلام را زیارت نکند از خیرهای زیادی محروم است و یک سال از عمرش کم می شود.
    امام رضا علیه السلام :
    کسی که قبر امام حسین علیه السلام را در کناره فرات زیارت کند مثل کسی است که خانه خدا را زیارت کرده باشد.
    با توجه به فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام انسان نباید این فرصت ها را از دست بدهد و اگر امکان دارد از نزدیک امام حسین علیه السلام را زیارت کند و از فیوضات زیادی که برای زائر سیدالشهدا خداوند متعال در نظر گرفته است استفاده کند ولی نباید بسته بودن راه کربلا و یا ناتوانی جسمی یا مالی مانع استفاده از وجود با برکت امام حسین علیه السلام گردد زیرا بر اساس فرمایش امام باقر علیه السلام بوسیله زیارت عاشورا از راه دور و نزدیک می توان به سالار شهیدان ابراز عشق و علاقه کرد. چنانچه علامه امینی عامل موفقیت و جایگاه رفیع خود در بهشت را مداوت بر خواندن زیارت عاشورا می دانست.
    سیره 14 نفر از علما و بزرگان در رابطه با زیارت عاشورا
    ادامه مطلب...


  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | چهارشنبه 88 اردیبهشت 23 ساعت 1:22 صبح |
    شور و مشورت در قران :
    شور و مشورت یک امر عقلی وسنتی پسندیده ، معمول و متداول بین عقلای عالم است . شور و مشورت ،شورا ،‌تشاور در لغت به معنای برداشتن و بیرون کشیدن و در اصطلاح عبارتست از تعاطی افکار و تضاب اراء و به دست آوردن رای و نظر دیگران با مراجعه به آنان ، کشف و استنباط آرا ء  اهل در ک و دقت در اسلام نیز به ان توصیه شده است و در کتاب وسنت به ویژه در احادیث پیشوایان دین مورد توجه قرار گرفته و در سه جای قران به شور و مشورت اشاره شده است . وپیروان دین حنیف به ان توصیه  گردیده اند  و به عنوان یکی از ویژگیهای مومنین و خصیصه ای از خصایص جامعه اسلامی از ان یاد شده است . نخست خطاب به پیامبر می فرماید  ای پیامبر به جهت رحمت از جانب خداوند برمومنین نرم خو شدی . اگر درشت خو بودی هر آینه آنان از اطرافت پراکنده میشدند . پس در برابر لغز شهای انان انها را عفو کن وبرایشان از خدا طلب آمرزش کن و در امر اداره امور جامعه با انان مشورت کن  پس آنگاه که عزم کر دی به خد ا توکل کن که خداوند توکل کنندگان را دوست دارد . دوم :‌در رابطه با باز گرفتن کودک از شیر به والدین می فرماید , اگر پدر ومادر بخواهند با زضایت ومشورت همدیگر کودک را از شیر باز گیرند مانعی نیست . از ظاهر معانی آیات اول ودوم بر می آید که مراد از امر امور مسلمین و حکومت و اداره جامعه اسلامی است .در تمامی امورفردی واجتماعی زمانی که خدا ورسول حکم آن رابیان کردند دیگر برای شخص یا جامعه جای تصمیم یااتخاذ رای  غیر از حکم خدا  . پیامبر نمی ماند و احدی حق تغییر یا مخالفت آن را نداردزیرا ا.ولا نفرمود زمانی که شورا یا منتخب آنها حکم و قضاوت کرد کسی حق اعتراض ندا رد ثانیا :آیه 159 سوره آل عمران که دارای قسمتهای مختلفی است همگی دارای سیاق واحد و خطاب به شخص پیامبر است که فرمود:‌فاعف عنهم ،‌و استغفر لهم ، و شاور هم فی الامر . پس اگر منظور از (( شاور هم فی الامر )) مشورت در کلیه مسایل حکومتی و اجرایی با شد مسئول تشکیل آن شورا پیامبر است و تصمیم گیری نهایی با اوست نه با شورا پس از ان می فرماید (( فاذ ا عزمت فتوکل علی الله ))و نفرمود (فاذا عزم الشوری فتوکلو ا علی الله )
    یعنی وقتی تو تصمیم گرفتی به خدا توکل کن


  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | دوشنبه 88 اردیبهشت 14 ساعت 4:29 عصر |

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    رمضان واحادیث مربوط به ماه رمضان
    دهه فجر انقلاب اسلامی ......
    چرا خدا به شما کمک نمی کند؟؟
    میلاد حضرت زهرا س
    شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
    هفته بسیج
    هفته بسیج گرامی باد
    روز ایثار وشهادت اصفهان
    [عناوین آرشیوشده]
    کد عکس

    اسلایدر

    خوش آمود گویی

    ابزار وبلاگ