سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارالقران الکریم جرقویه علیا
دانشمندان در میان مردم، مانند ماه شب چهارده در آسمان اند که بر دیگر ستارگان پرتو می افکند . [امام علی علیه السلام]

 من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا
بدون تردید  برترین  انسانها پیامبران وامامان  انـــــد وبرترین  کارها ، وکار آنان یعنی  ساختن  انسان  است ، زیرا  ار جمند  ترین  موجود در عالــــم آفـــــرینش انسان  است  وآنان  به هدایت وتربیت  او هـــــمت  می گمارند .  درست به همین   دلیل   بهـــــترین  افراد بعد از پیامــــــبران  معلمان اند،  زیرا آنان نیز در همین  مسیر وبه دنـــبال آن  سفیران آسمانی به شریف تـــــرین شغل ها – تعـــــلیم و هدایت  انسان ها – همت می گــــــمارند.  از دید گاه  قرآن  ، کار مـــــعلم  ابعاد جهانی وبشری دارد . قــــرآن  می فرماید  هر که یک تن را زنده کند ، گـــــویی  تمام انسانها را حیات بخشیده است  . روشن است کار معلم  نیز حیات بخشی است ، حیاتی که از عناصر آگاهی ، دانش معرفت وایمان تشکیل  یافته است.
حضور مربیان دلسوز وفعال قرآنی دارالقرآن الکریم در سطح منطقه  ، چه توان گــفت  در وصف ، شما را که با انبیاء مقایسه نموده اند وچه توان کرد که قطره ای از دریا ی همتت را ارج نهاده باشیم .  اینجانبان از زحمات بی شائبه شما  کـه   مارا  با کلام سیز وروش آشنا نمودیدو توانستیم  با توکل بر خدا و قــرائت روزانه  آن وتدبر در آیا  ت و پیروی از دستورات قرآن زندگی خود را  با نور قرآن مزین کنــــــیم  و موفقیتمان موجب شود  که با آموزش وهدایت وراهنمایی  بتوانیم   سر بــلند باشم  وتا زنده ا م دعا گویی  همیشگی شما  ومدیر دارالقرآن منطقه باشیم

                            قرآن آموزان راهنمایی ودبیرستان  پایگاه های دارالقرآن الکریم

                                                     سال تحصیلی 89-90




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | یکشنبه 89 دی 12 ساعت 11:10 صبح |

    آداب تلاوت قرآن :برای تلاوت قرآن فضائل بسیاری ذکر شده است ودستور داده شده درهر شبانه روز حد اقل پنجاه آیه تلاوت شوداز این رو برای تلاوت قرآن آدابی ذکر شده است . این آداب به صورت کلی به دو دسته ی ظاهری و باطنی تقسیم می شوند :
    آداب ظاهری عبارت است از : وضو گرفتن و در جای پاکیزه خواندن و رو به قبله نشستن و قبل ازخواندن مسواک زدن و پیش از شروع اعوذ با لله من الشیطان الرجیم گفتن و ترتیل و آهسته خواندن با صوت زیبا و خوش خواند ن و از رو خواندن و خواندن دعای شروع و ختم قرآن و در حال نماز قرآن خواندن و ترک خوردن و آشامیدن و ...
    آداب باطنی آن عبارت است از : فهمیدن کلام خدا و تعظیم گوینده ی قرآن حضور قلب داشتن و تدبر در آیات قرآن و بر طرف کردن فهم قرآن و تاثیر پذیری و ...
    آسمان : سماء یا سموات در قرآن فراوان به کار رفته است به گونه ای که 120 مرتبه لفظ سماء و 190 مرتبه سموات در قرآن آمده است به جز آسمان و آسمانها وجوه دیگری برای آن بر شمرده اند از جمله به معنای سقف خانه در آیه ی 15 سوره ی حج به معنای ابر در آیه ی 18 مؤمنون به معنای باران در آیه ی 11 سوره ی نوح به معنای آسمان بهشت و جهنم در آیه ی 108 سوره ی هود .  

    آیه – آیات : آیه در لغت به معنای علامت و عبرت و دلیل و برهان و امر شگفت و ... به کار رفته است مفسران نیز در تعریف اصطلاحی آیه معنای مختلفی را ذکر کرده اند از جمله گفته اند : آیه بخشی از کلام معجزه ی الهی است که در سوره های قرآن کریم مندرج است . سیوطی  می گوید : آیات ترکیب یافته از جملاتی است دارای مطلع و مقطع که در سوره های قرآن کریم مندرج است . بیشتر مفسران شناخت آیات را امر توفیقی می دانند که ابتدا و انتهای آن توسط شارع تعیین شده است . آسیه : قرآن کریم دوبار بدون ذکر نام آسیه وی را توصیف کرده است : یک بار در سوره ی قصص آیه ی 9 و بار دیگر در سوره ی تحریم آیه ی 11 . آسیه همسر فرعون زمان حضرت موسی (ع) بود که در راه ایمان خود متحمل شکنجه های بسیاری شد و با موسی همدل و همراه بود و به خداوند ایمان داشت . پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می فرماید : از مردان بسیاری به حد کمال رسیده اند و از زنان تنها چهار زن به کمال رسیدند : آسیه و مریم و خدیجه و فاطمه و آسیه در کنار این سه زن دیگر از بهترین زنان بهشتی اند .




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | یکشنبه 89 دی 12 ساعت 10:59 صبح |

    قرآن کتاب خدا ست . کتابی که برای راهنمایی بشر آمده است تا او را راهنمایی کند و راه رستگاری ابدی را به او نشان دهد کتابی که از گذشتگان و آیندگان خبر می دهد حق را از باطل جدا می کند و کشمکش های بشریت را حل و فصل می کند . آری قرآن مردم را به یگانگی خدا و برادری و صلح و صفا و آرامش و مبارزه با ستم تا جهل و فساد و تکمیل مکارم اخلاق دعوت کرد و مؤ منان چون دل به قرآن بستند آن را چون جان شیرین خود عزیز داشتند و شالوده و بنیان زندگی خود را بر آن نهادند و چون چنین کردند چنان شد که در اندک زمانی دگرگونی عمیقی در جزیره العرب پدید آمد و انسان های بی تمدن و به دور از آداب را به مؤمنانی وارسته وخدا جوی وعزیز وتوانمند بدل ساخت . و امروز در عصر بازگشت به قرآن و بهره گیری از آموزه های آن در متن زندگی هستیم آموزه هایی که بتواند با زبان امروز در رفتار و کردار ما تاثیر بگذارد و حیات و جامعه ی ما را قرآنی کند .

    آیه الکرسی : آیه ی 255 سوره ی بقره که با عنوان آیه الکرسی معروف است به عقیده ی برخی دو آیه ی 256 و 257 نیز جزو آیه الکرسی است . شهرت آن به ((آیه الکرسی )) به جهت ذکر کرسی خداوند در این آیه است : (وسع کرسیه السموات و الا رض ) . بر اساس برخی روایات نقل شده از پیامبر اکرم (ص)از زمان آن حضرت به همین نام شهرت یافته است . از پیامبر (ص) نقل شده است که : سرور سخنها قرآن است و سرور قرآن سوره ی بقره است و سرور سوره ی بقره آیه الکرسی است . به خواندن این آیه بسیار سفارش شده است از جمله بعد از هر نماز و نیز برای چشم زخم و به لحاظ اهمیت این آیه برخی مفسران به تفسیر مستقل این آیه پرداخته اند .




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | یکشنبه 89 دی 12 ساعت 10:58 صبح |

     شهادت اسوه صبر واستقامت  حضرت امام زین العابدین  تسلیت باد




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | پنج شنبه 89 دی 9 ساعت 10:35 صبح |

    زندگینامه امام سجاد (ع)
    1.حضرت سجاد ( ع )
      2.پیام خون و شهادت
      3.امام سجاد ( ع ) در دمشق
      4.حرکت به مدینه
      5.صحیفه سجادیه
     

    حضرت سجاد ( ع )
    نام معصوم ششم علی ( ع ) است . وی فرزند حسین بن علی بن ابیطالب ( ع ) و ملقب به "سجاد" و "زین العابدین " می باشد . امام سجاد در سال 38هجری در مدینه ولادت یافت . حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری  و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد ، زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، یعنی امامت و ولایت گردد . این بیماری موقت چند روزی  بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به وصیت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسید ، به اختلاف روایات در حدود 24 سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر یزدگرد ساسانی بوده است . آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود ، بهره برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زینب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان آن رو فریاد کردند . فریادی که طنین آن قرنهاست باقی مانده و - برای همیشه - جاودان خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد ، اما مأموریت حضرت سجاد ( ع ) و زینب کبری ( س ) از آن زمان آغاز شد . اهل بیت اسیر را از قتلگاه عشق و راهیان به سوی  "الله " و از کنار نعشهای پاره پاره به خون خفته جدا کردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال بیماری بر شتری بی هودج سوار کردند و دو پای  حضرتش را از زیر شکم آن حیوان به زنجیر بستند . سایر اسیران را نیز بر شتران سوار کرده ، روانه کوفه نمودند . کوفه ای که در زیر سنگینی و خفقان حاکم بر آن بهت زده بر جای  مانده بود و جرأت نفس کشیدن نداشت ، زیرا ابن زیاد دستور داده بود رؤسای قبایل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه ها خارج شوند . در چنین حالتی دستور داد سرهای مقدس شهدا را بین سرکردگان قبایلی که در کربلا بودند تقسیم و سر امام شهید حضرت ابا عبد الله الحسین را در جلو کاروان حمل کنند . بدین صورت کاروان را وارد شهر کوفه نمودند . عبید الله زیاد می خواست وحشتی در مردم ایجاد کند و این فتح نمایان خود را به چشم مردم آورد . با این تدبیرهای امنیتی چه شد که نتوانستند جلو بیانات آتشین و پیام کوبنده زن پولادین تاریخ حضرت زینب ( س ) را بگیرند ؟ گویی مردم کوفه تازه از خواب بیدار شده و دریافته اند که این اسیران ، اولاد علی ( ع ) و فرزندان پیغمبر اسلام ( ص ) می باشند که مردانشان در کربلا نزدیک کوفه به شمشیر بیداد کشته شده اند . همهمه از مردم برخاست و کم کم تبدیل به گریه شد . حضرت سجاد ( ع ) در حال اسارت و خستگی و بیماری به مردم نگریست و فرمود : اینان بر ما می گریند ؟ پس عزیزان ما را چه کسی کشته است ؟ زینب خواهر حسین ( ع ) مردم را امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پیامبر گرانقدرش ، حضرت محمد ( ص ) فرمود : "... ای اهل کوفه ، ای حیلت گران و مکراندیشان و غداران ، هرگز این گریه های شما را سکون مباد . مثل شما ، مثل زنی است که از بامداد تا شام رشته خویش می تابید و از شام تا صبح به دست خود بازمی گشاد . هشدار که بنای ایمان بر مکر و نیرنگ نهاده اید ..." . سپس حضرت زینب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت : "همانا دامان شخصیت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کردید که هرگز تا قیامت این آلودگی را از خود نتوانید دور کرد . خواری و ذلت بر شما باد . مگر نمی دانید کدام جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتید ، و چه عهد و پیمان که بشکستید ، و بزرگان عترت و آزادگان ذریه او را به اسیری  بردید ، و خون پاک او به ناحق ریختید ..." . مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گویی مرغ بر سر آنها نشسته ! سخنان کوبنده زینب ( ع ) که گویا از حلقوم پاک علی ( ع ) خارج می شد ، مردم بی وفای کوفه را دچار بهت و حیرت کرد . شگفتا این صدای علی ( ع ) است که گویا در فضای  کوفه طنین انداز است ... . امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود . ابن زیاد دستور داد امام سجاد ( ع ) و زینب کبری و سایر اسیران را به مجلس وی آوردند ، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسین ( ع ) و اسیران کربلا به حد اعلا رسانید ، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار نمود .

                                                                                   

                                                                               ادامه مطلب...


  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | پنج شنبه 89 دی 9 ساعت 10:33 صبح |

    نظر اسلام راجع به ازدواج موقّت چیست؟
    از آیة «فما استمتعتم به منهن فآتوهنّ أجورهن فریضه؛(1) زنانى را که متعه مى کنید واجب است مهر آنان را بپردازید». جواز ازدواج موقت استفاده مى شود. روایات فراوانى دربارة جواز ازدواج موقت آمده است. در روایت مفضل، امام صادق(ع) فرمود: « از آیة « فما استمتعتم به منهنّ...» استفاده مى شود که متعه حلال است».سپس فرمود: «مسلمانان در زمان پیامبر(ص) در حج وغیر حج متعه مى کردند و در زمان ابوبکر و چهار سال اوّل ایام خلافت عمر، متعه رواج داشت، سپس آن را حرام کرد».(2)فلسفة ازدواج موقت همچون ازدواج دائم این است که مردان و زنان از نظر غریزه جنسى کمبودى احساس نکنند و راه ازدواج صحیح باز باشد تا دچار زنا و فساد نشوند. چه بسا زنانى که شوهرانشان از دنیا رفته و بى سرپرست مانده اند و غریزة شهوت به آنان فشار مى آورد. از طرفى مردانى هستند که زمینة ازدواج دائم برایشان فراهم نیست. در اسلام راه صحیح ازدواج خوب و آسان فراهم شده تا کسى به گناه آلوده نشود.در ازدواج موقت شرایطِ سخت ازدواج دائم وجود ندارد.این حقیقت قابل انکار نیست که غرائز طبیعى را نمى توان از بین برد. فرضاً هم بتوانیم از بین ببریم چنین اقدامى عاقلانه نیست، زیرا این کار یک نوع مبارزه با قانون آفرینش است. بنابراین راه صحیح آن است که آن ها را از طریق معقولى بر آورده سازیم و از آن ها در مسیر سازندگى بهره بردارى کنیم.پاره اى از روانکاوان غریزه‌ جنسى را غریزة اصیل انسان مى دانند و تمام غرائز دیگر را به آن باز مى گردانند. بنابراین در بسیارى از شرایط و محیط ها، افراد فراوانى در سنین خاصى قادر به ازدواج دائم نیستند. یا افراد در مسافرت هاى طولانى یا مأموریت ها با مشکل عدم ارضاى غریزة جنسى روبه رو مى شوند.این موضوع مخصوصاً در عصر ما که سنّ ازدواج بر اثر طولانى شدن دوره تحصیل و مسائل پیچیده اجتماعى بالا رفته و کمتر جوانى مى تواند در سنین پایین یعنى در داغ ترین دوران غریزة جنسى اقدام به ازدواج کند ، شکل حاد ترى به خود گرفته است. با این وضع یا باید راه زنا و فحشا باز باشد ، یا ازدواج موقت و دائم انجام گیرد ، یا مانند راهبان و راهبه ها غریزة شهوى را سرکوب کرد. از بین این سه راه قطعاً ازدواج موقت بهتر و سالم تر است. (3)با این حال در برخی روایات براى کسانی که زن دائم دارند, از ازدواج موقت مذمت کرده و سفارش نموده از این کار با جوّى که هست , خوددارى کنید.(4)

      دربارة‌ فلسفه ازدواج موقت مى توانید از مطالعه کتاب نظام حقوق زن در اسلام نوشته استاد شهید مطهرى بهره مند شوید.

     




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 89 دی 4 ساعت 8:10 عصر |

    غیبت از بزرگترین گناهان است. همانطور که می‌دانیم سرمایه بزرگ انسان در زندگی حیثیت و آبروی اوست و هر چیزی آنرا به خطر بیندازد مانند آن است که جان او را به خطر انداخته باشد. بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر محسوب می‌شود و اینجاست که گاه گناه آن از قتل نفس نیز سنگین‌تر است.

    مفهوم غیبت
    چنانچه از اسمش پیداست بدین معناست که در غیاب کسی سخن گویند. منتهی سخنی که عیبی از عیوب او را فاش سازد خواه این عیب جسمانی باشد یا اخلاقی. در اعمال او باشد یا در سخنش و حتی در واری که مربوط به اوست مانند لباس ، خانه ، همسر ، فرزندان و مانند اینها. بنابراین اگر کسی صفات ظاهر و آشکار دیگری را بیان کند غیبت نخواهد بود مگر اینکه قصد مذمت و عیبجویی داشته باشد که در اینصورت حرام است. مثل اینکه در مقام مذمت کسی بگوید آن فرد نابیناست یا کوتاه قد است.

    چهره اخروی غیبت
    از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است : شب معراج گروهی را در آتش دیدم در حالی که مردار می‌خوردند. از جبرئیل پرسیدم اینها چه کسانی هستند؟ گفت اینها کسانی هستند که در دنیا گوشت مردار را می‌خوردند یعنی غیبت مردم را می‌کردند. (مستدرک ، باب 132)

    بر اساس این روایت شریف غیبت در آخرت بصورت خوردن گوشت مرده مجسم می‌گردند. چنانچه در سوره حجرات آیه 12 خداوند می‌فرماید : «. . . و لا یغتب بَعضکم بعضاً ایحب احدکم اَن یاکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه ؛ بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را نکند ، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد که کراهت دارد.»

    در تفاسیر متعدد در ذیل این آیه آمده است که آبروی برادر مسلمان همچون گوشت‌تن اوست و ریختن این آبرو با غیبت و فاش کردن اسرار ، مثل خوردن گوشت‌تن اوست در حالی که غیبت شده مثل مردگان قادر به دفاع از خود نیست. به تعبیری دیگر افراد جامعه اسلامی از مومنان تشکیل شده است و مومنان نیز به فرموده خداوند برادر یکدیگرند. عبارت «اخیه میتاً» برای این است که او بی‌خبر از غیبت است و عبارت «فکر هتموه» این را می‌رساند که کراهت شما از این کار امری ثابت و محقق است. هیچ شکی در این نیست که شما هرگز راضی نمی‌شوید گوشت مرده انسانی را که برادر شماست بخورید بلکه از آن کراهت دارید، پس باید از غیبت کردن هم نفرت داشته باشید.

    فلسفه تحریم غیبت
    یکی از فلسفه‌های تحریم غیبت این است که آبرو و حیثیت انسانها که سرمایه بزرگ هر فردی است در هم نشکند و شخصیت افراد لکه‌دار نشود.
    نکته دیگر اینکه غیبت بدبینی می‌آفریند. پیوندهای اجتماعی را سست می‌کند. سرمایه اعتماد را از بین می‌برد و پایه‌های تعاون و همکاری را متزلزل می‌کند.
    دیگر اینکه غیبت بذر کینه و عداوت را در دلها می‌پاشد و گاه سرچشمه نزاعهای خونین و قتل و کشتارها می‌شود و آثار سوء فردی و اجتماعی فراوانی را بدنبال می‌آورد.
    موارد جواز غیبت
    در چند مورد فقها غیبت کردن را جایز شمرده‌اند که عبارتند از :
    غیبت از کسی که فسقش آشکار باشد نه نهانی. مثل اینکه ظرف شراب را آشکارا در خیابان بدست گرفته و بیاشامد.
    در مقام شکایت مظلوم از ظالمی که به او ستم کرده و بیان ظلمی که به او شده غیبت مانعی ندارد.
    هر گاه مسلمانی از کسی مشورت گیرد در باب معامله‌ای که با شخص معینی می‌خواهد انجام دهد و طرف مشورت عیبی از آن شخص می‌داند که اگر نگوید معامله انجام می‌گیرد و آن مسلمان به رنج و ضرر خواهد افتاد در اینصورت ذکر آن عیب برای چنین شخصی مانعی ندارد.
    غیبت کردن به قصد نهی از منکر مانعی ندارد به این معنی که هرگاه منکری را از مسلمانی ببیند و بداند که اگر غیبتش را بکند آنرا ترک می‌کند در اینصورت غیبت جایز است ولی اگر احتمال بدهد که ترک کرده ذکر آن جایز نیست و حرام است.
    غیبت نمودن و ظاهر کردن عیب کسی که گمراه و گمراه کننده است و در دین خدا بدعتی گذاشته به قصد اینکه مردم فریب وی را نخورند و در دامش نیفتند جایز نیست.
    غیبت کردن از فاسقی که روایتی نقل کرده یا بر امری شهادت داده به قصد اینکه مردم فسق او را بشناسند و به قولش ترتیب اثر ندهند جایز است.
    رد کردن کسی که به دروغ ادعای نسبی کند زیرا مصلحت حفظ انساب و خانواده مقدم بر مفسده هتک ادعا کننده است.
    بطور کلی هر موردی که مصلحت غیبت کردن از مفسده حتک احترام مومن بیشتر باشد غیبت جایز است.
    کفاره و توبه آن
    چون غیبت کردن از گناهان کبیره است اگر کسی به آن مبتلا شد واجب است فورا از آن پشیمان شود و پس از پشیمانی قلبی به زبان نیز استغفار نماید و عازم باشد که دیگر گرد چنین گناهی نرود و بار دیگر مرتکب این گناه ناپسند نشود. و از آنجا که غیبت جنبه حق الناس دارد اگر دسترسی به صاحب غیبت دارد از او عذرخواهی نماید هر چند بصورت سربسته باشد و اگر دسترسی بطرف ندارد یا از دنیا برای او استغفار نموده و عمل نیک انجام دهد شاید به برکت آن خدای متعال هم وی را بخشیده و طرف مقابل را راضی سازد




  • وقت بخیر:خواننده ی گرامی :
  • نویسنده: علیرضا صادقی حسن آبادی | شنبه 89 دی 4 ساعت 8:6 عصر |
    <   <<   6   7      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    رمضان واحادیث مربوط به ماه رمضان
    دهه فجر انقلاب اسلامی ......
    چرا خدا به شما کمک نمی کند؟؟
    میلاد حضرت زهرا س
    شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
    هفته بسیج
    هفته بسیج گرامی باد
    روز ایثار وشهادت اصفهان
    [عناوین آرشیوشده]
    کد عکس

    اسلایدر

    خوش آمود گویی

    ابزار وبلاگ